آیین سخن

Channel
Logo of the Telegram channel آیین سخن
@aeenesokhanPromote
233
subscribers
آیین سخن قرارگاهی است برای پاسداشت زبان فارسی؛ برای آن که فارسی تر بنویسیم و فارسی تر سخن بگوییم.
Forwarded from Mmpmp
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠
آگهی‌نما به جای بیلبورد

گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
🔹 انگلیسی‌زبانان این سازه را که برای نصب آگهی در خیابان‌های پررفت‌وآمد و بزرگراه‌ها نصب می‌شود، billboard نامیده‌اند که در لغت به‌معنی «تخته‌ای برای اعلان عمومی» است.
🔹 در فارسی به آن «آگهی‌نما» می‌گوییم.

@Aeenesokhan
واژه‌های ایرانی دخیل در قرآن:

جناح، دین، رزق، وزیر، جُند، حور، روضه، ابریق، استبرق، برزخ، زنجبیل، زور، سجّیل، سراج، سرادق، زرابی، سرد، صلب، عبقری، عفریت، فردوس، کنز، المجوس، مرجان، هارون و ماروت، سربال، سندس، ارائک، نمارق، مسک، وردة

#واژه‌های_دخیل_در_قرآن_مجید
#آرتور_جفری
#ترجمه_فریدون_بدره‌ای
@Aeenesokhan
Forwarded from 💠 آیین سخن 💠
💠 آیین سخن 💠


پژوهشگران برآنند که حدود پنجاه واژه ی فارسی در قرآن آمده است.

جلال سیوطى در کتاب «المهذب» ۱۴۰ واژه قرآنى را معرب - عربى شده - شمرده است.
برخى از واژه های فارسى که در قرآن آمده عبارتند از:
استبرق (درسوره های کهف و انسان)عربی شده ی اِستَبرگ یا سِتَبرَگ :ابریشم ضخیم
سِجّیل: (هود و حجر) عربی شده ی سَنگ گِل
مقالید: (زمر و شورى)جمع مقلاد که از ریشه ی کلید است
اباریق: (واقعه) جمع اِبریق که عربی شده ی آبریز به معنی پارچ است .
تنّور; (هود) برخی آن را سُریانی می دانند .
جهنم; (۷۷مرتبه در قرآن آمده است) عربی شده ی گهنام است .
دینار; (آل عمران)
زنجبیل: (انسان)
جُناح ( ۲۵ بار در قرآن آمده است. )عربی شده ی گناه است .
زمهریر، ارایک ( جمع اریکه )، کنز از ریشه گنج ، سندس ، کافور ، مسک (مشک) و یاقوت از واژه های فارسی قرآن هستند.


#به_آیین_سخن_بپیوندید
#من_نگهبان_زبان_فارسی_هستم
#رادیو_ایران
@Aeenesokhan
💠
" واژه‌های فارسی‌ِ پورسینا "

(خاستگاه: لغات فارسی ابن‌سینا و تأثیر آنها در ادبیات، دکتر محمد معین؛ مقدمه‌ی لغتنامه‌ی دهخدا، چاپ دوم از دوره‌ی جدید، انشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷)

ابوعلی سینا (۳۷۳-۴۲۸ ه‍.ق.) وابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۰ ه‍.ق.) دو بزرگ‌مرد معاصر یکدیگر بودند، منتهی بیرونی بزرگ‌سالتر از ابن‌سینا بود. مکاتبات و مناظرات آن دو دانشمند معروف است.
آنچه اینک مورد توجه ماست، خدمتی است که ایشان به زبان و لغت پارسی کرده‌اند.

ابن‌سینا با کتاب "دانشنامه" و بیرونی با کتاب "التفهیم " خود نهضتی در ایران پدید آوردند که دامنه‌ی تأثیر آن تا عصر حاضر کشیده شده است.
با تألیف این دو کتاب، فرهنگ لغات پارسی غنی‌تر و ارجمندتر گردید، زیرا این دو دانشمند از لغاتی که متداول و رایج بود و نیز از آنچه در بطون کتب مضبوط بود گلچین کرده در دو اثر جاویدان خود به کار بردند. آنان برای مفاهیمی نیز که لغتی در میان مردم یا در کتب پیشینیان نیافته بودند، لغات رایج را مجازاً به معانی جدید استعمال کردند؛ و در صورت ضرورت، ترکیبات و اصطلاحاتی از مفردات پارسی پرداختند، و زبان پارسی را _تا آنجا که در آن روزگار میسر بود_ شایسته‌ی ادای مفاهیم علمی کردند.
زمان تألیف دانشنامه و التفهیم نزدیک به یکدیگر است، چه التفهیم در سال ۴۲۰ ه‍.ق. تألیف شده و سال تألیف دانشنامه هرچند مشخص نیست، ولی بطور قطع بین سالهای ۴۱۴ تا ۴۲۸ ه‍.ق بوده است. بنابراین با مدارک موجود، تقدم و تأخر تألیف این دو کتاب و تأثیر یکی در دیگری معلوم نیست.
در هر حال-با وجود اختلاف دانشنامه و التفهیم در موضوع- آن دو کتاب، لغات و ترکیبات مشترک بسیار دارند که از آن جمله است:

🔸️آبناک: پرآب و زمینی که از همه جای آن آب بیرون می‌جوشد

🔸️آرمیدن(و مشتقات آن): ساکن‌بودن، بی‌حرکت بودن

🔸️آمیختن(و مشتقات آن): اختلاط و امتزاج و ترکیب

🔸️اندریافتن(و مشتقات آن): ادراک کردن

🔸️باریک: دقیق

🔸️برسو: عالی و سمت فوقانی

🔸️پذیرفتن=پذرفتن: قبول. بیرونی آن را به معنی نجومی به کار برده[التفهیم] و ابن‌سینا به معنی فلسفی[دانشنامه، الهی].

🔸️پیوستن: اتصال. بیرونی این کلمه را به مفهوم نجومی گرفته[التفهیم] و ابن‌سینا به مفهوم فلسفی[دانشنامه، الهی]، و همچنین است پیوند به معنی اتصال[التفهیم]، [دانشنامه، الهی].

🔸️تنومند: جرم و جسم، و تنومندی: جسمانیت. بیرونی به مفهوم نجومی استعمال کرده[التفهیم] و ابن‌سینا به معنی حکمی[دانشنامه، طبیعی].

🔸️جنبانیدن(و مشتقات آن): حرکت دادن، تحریک

🔸️چگونگی: کیفیت

🔸️چهارسو: چهارگوشه(مربع، مستطیل) و چهارسویی(چهارگوشه بودن)

🔸️خرمن: هاله(ماه)

🔸️دیگرم: وصف ترتیبی، دیگر

🔸️دیداری: مرئی

🔸️راست: مستقیم(خط)

🔸️رده: صف، سطر(کلمات)

🔸️زبرسو: علوی مقابل سفلی

🔸️زیانکار: مضر، ضاری

🔸️سه سو: مثلث، و سه سویی: مثلث‌‌بودن

🔸️شمار: عدد

🔸️فروسو: تحت، سفل

🔸️فروشدن: انحطاط و سقوط و غروب

🔸️کرانه: کنار و طرف و حاشیه

🔸️گرایستن: میل‌کردن، متمایل‌شدن

🔸️مانندگی: شباهت و تشبیه

🔸️میانگین: میانگی، واسطه، متوسط

🔸️نگرش: نظر، ملاحظه

🔸️نهادن: فرض کردن

🔸️هموار: مسطح، و همواری: مسطح‌بودن

🔸️یاد داشتن(و مشتقات آن): حفظ، به‌خاطر داشتن

#جهان_ایرانی #آیین_سخن
💠 ایرانسرا، کانالی برای مرزبانی فرهنگ ایران. به #ایرانسرا بپیوندید👇
@aeenesokhan
@IRANSARA_IR
Forwarded from Mmpmp
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠
♦️واژگان فارسی به صورت های زیر به زبان عربی داخل شده است: 

🔺۱- بدون تغییر یا با کمترین تغییر مانند: بادام، استاد، خبر، درویش، دیوان، سکر = شکر، شیرین، آشوب = اوباش، ابریشم= ابریسم، شادان = شاذان و ...
🔺۲- با تغییر، حذف یا تبدیل حرف های پ، ژ، چ، گ که در زبان عربی وجود ندارد به صداهای دیگر. مانند: چغندر= شمندر، چنده = شنوه، پگاه = صباح، پند، پن = فن، گاومیش = جاموس، گلنار = جلنار، چلیپ = صلیب، چین = صین، چارسو = شارسو، دیباچه = دیباجه، گدا = كدا = تكدی، لگام = لجام، چمران = تشمران، گرنادا = قرناطه، خانه گاه = خانقاه، گزیه = جزیه، کاک = کعک = کیک، گنجینه = خزینه، پرده = برقه و ...
🔺۳- تغییر حروف ک به ق و خ. مانند: کاسپین = قزوین، کله = قله، کوروش = قوروش، کسرا = خسرو
تغییر کلی: گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به زبان عربی هیچ اثری به جز در وزن واژه ی فارسی باقی نمانده است مانند: چند، چن = کم، گچ = جص، مجصص، زشت = رجس، پسک = برص، گنج = کنز و ...
🔺۴- کاربرد کلمات در معنی متضاد با معنی فارسی و یا در غیر معنی اصلی مانند: خوبه = خیبه، زرابی (قالی)
🔺۵- به هم ریخته شدن تمام صدا و حروف مانند: باغ = غابه، باغات = غابات.
🔺۶- یک کلمه از فارسی چند بار به شکل ها و به معنی های گوناگون وارد عربی شده مانند: از کلمه ی باغ = باقه به معنی دسته گل و کلمه غابه به معنی جنگل، ساروج به معنی نوعی ملاط سیمان و آب انبار و سهریج (صهریج) به معنی تانکر آب .
🔺۷- حذف سایر آواها مانند : نارگیل = ارکیل، آبریز = ابریق
🔺۸- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی برخی از حرف ها از واژه ی فارسی تغییر کرده است، مانند: گوشه = حاشیه، هامش = حامش، جشن = دشن = تدشین، سنگ = سنج = صنج، چار راه = شارا = شارع، شاد شید = شادی اناشید، ببر = بایبر = تایگر و ...
🔺۹- گاهی از مفردهای فارسی یا عربی کلمه هایی ساخته شده و سپس به ادبیات عرب نیز راه یافته است، مانند: سوء تفاهم ار «فهم»، تهویه از «هوا»
🔺۱۰- حذف و یا تغییر و تبدیل حروف عله «و . ا. ی» به یکدیگر . مانند: جوراب = جورب، خوب = خید = خیر،

🔺۱۱- تبدیل ا به هـ و تبدیل ز به س مانند : اندازه = هندسه، اندام = هندام.
🔺۱۲- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی دو حرف از واژه ی فارسی باقی مانده است ، مانند: آیین = دین
🔺۱۳ - گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی آواهایی به آن افزوده شده است. مانند: ستون = استوانه = اسطوانه، سروج = ساروج = سهریج = صهریج.
🔸
منابع :
- سرگذشت زبان فارسی دری، تالیف پروفسور رسول رهین، شورای فرهنگی افغانستان، 1385
- الکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیه – جهینه نصر علی – طلاس – برج دمشق ، 2003
-معجم المعربات الفارسیه: منذ بواکیر العصر الحاضر ، محمد التونجی‏
@aeenesokhan
@IRANSARA_IR
Forwarded from نزار قبانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آیین_سخن

فاصله‌گذاری

اهمیتِ فاصله‌گذاریِ دقیق را در این جفت‌جمله‌ها می‌توان دید:

۱. پس فردا تعطیله.
۲. پس‌فردا تعطیله.

۱. الآن کار دارم.
۲. الآن کاردارم.

۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخست‌وزیر واردِ سالن شد.

۱. هر روز نامه‌ای را می‌خواندم.
۲. هر روزنامه‌ای را می‌خواندم.

۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.

۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیش‌رفت تا کجا؟

۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.

۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشت‌ِسر بگذارید.

۱. شباهت‌ِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.

۱. من هم‌ چنین عقیده دارم که...
۲. من هم‌چنین عقیده دارم که...

۱. میوه تازه رسیده‌است.
۲. میوۀ تازه رسیده‌است.
۳. میوۀ تازه‌رسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.

#بهروز_صفرزاده
#هر_ایرانی_نگهبان_زبان_فارسی
#رادیو_ایران
@Aeenesokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلط_ننویسیم

🔴 کاندید / کاندیدا

این دوکلمه را نباید به جای هم به کار برد.

کاندید واژه ای فرانسوی به معنای "ساده دل ومعصوم" است .
کاندیدا نیز واژه ای فرانسوی اما به معنای "داوطلب یا نامزد برای اجرای کاری" است.
بنابراین به جای" آقای فلان کاندید نمایندگی است "
باید گفت :" آقای فلان کاندیدای نمایندگی است."
واساسا به جای آن بهتر است واژه فارسی نامزد یا داوطلب را به کار ببریم.

✍️ابوالحسن نجفی
#آیین_سخن
@aeenesokhan
Forwarded from Mmpmp
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 رایج‌ترین غلط‌های املایی 🔻

🔶️ املای سمتِ‌راست غلط و املای سمت‌ِچپ درست است.

۱. آنفلوآنزا ← آنفولانزا
۲. اصراف ← اسراف
۳. اصطحکاک ← اصطکاک
۴. اطاق ← اتاق
۵. اطراق ← اتراق
۶. الحمدالله ← الحمدلله
۷. الویت ← اولویت
۸. انشاالله ← ان‌شاءالله
۹. انظباط ← انضباط
۱۰. باطری ← باتری
۱۱. بلاخره ← بالاخره
۱۲. بلیط ← بلیت
۱۳. به‌شخصه ← بشخصه
۱۴. بیاندازد ← بیندازد
۱۵. بی‌مهابا ← بی‌محابا
۱۶. بیوفتد ← بیفتد
۱۷. پاچه‌خواری ← پاچه‌خاری
۱۸. پلمپ ← پلمب
۱۹. پیش‌خوان ← پیش‌خان
۲۰. تزئین ← تزیین
۲۱. توفان ← طوفان
۲۲. چرخ و فلک ← چرخ‌ِفلک
۲۳. حدالامکان ← حتی‌الامکان
۲۴. خوار و بار ← خواربار
۲۵. درد و دل ← دردِدل
۲۶. ذغال ← زغال
۲۷. راجبه ← راجع به
۲۸. رزالت ← رذالت
۲۹. رزیلانه ← رذیلانه
۳۰. زیباشناسی ← زیبایی‌شناسی
۳۱. سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
۳۲. سایبان ← سایه‌بان
۳۳. سپاس‌گذار ← سپاس‌گزار
۳۴. سئوال ← سؤال
۳۵. ضرب‌العجل ← ضرب‌الاجل
۳۶. طپش ← تپش
۳۷. طپیدن ← تپیدن
۳۸. علاقمند ← علاقه‌مند
۳۹. غلطیدن ← غلتیدن
۴۰. فارق از ← فارغ از
۴۱. فن‌آوری ← فناوری
۴۲. قوائد ← قواعد
۴۳. لشگر ← لشکر
۴۴. مابه‌ازا ← مابازا
۴۵. ماکارانی ← ماکارونی
۴۶. مبداء ← مبدأ
۴۷. متالوژی ← متالورژی
۴۸. متنابهی ← معتنابهی
۴۹. مرحم ← مرهم
۵۰. مشمول‌ذمه ← مشغول‌ذِمه
۵۱. ملات ← ملاط
۵۲. ملقمه ← ملغمه
۵۳. منشاء ← منشأ
۵۴. مُنقّص ← مُنغّص
۵۵. نیاندازد ← نیندازد
۵۶. نیوفتد ← نیفتد
۵۷. وحله ← وهله
۵۸. ویالون ← ویولن
۵۹. یا ابوالفضل ← یا اباالفضل
۶۰. یهو ← یه‌هو (یک‌هو)

#بهروز_صفرزاده
#آیین_سخن
#رادیو_ایران
#من_نگهبان_زبان_فارسی_هستم
@aeenesokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پارسی‌گویان
پیشینه « عینک » در ادبیات فارسی

از او یافته منشی چرخ پیر
ز خورشید و مه عینکِ دل‌پذیر

در این بیت که از هاتفی جامی (متولّد 927ق) است به استفادۀ منشیان از عینک اشاره رفته است. به‌خلاف تصوّر بیشتر مردم عینک در شکل و شمایل امروزی آن سابقه ای بسیار قدیمی دارد و قرن‌هاست که مردم ایران با این وسیلۀ چشم‌نواز آشنایی دارند . در نقّاشی بالا که رضا عباسي ( متوفي۱۰۴۴ ق ) هنرمند بزرگ دوران صفوی ترسیم کرده چهرۀ خود او را با عینکی مشابه با عینک‌های امروزی می‌بینیم. قبل از رواج این نوع عینک، عینک‌ها دسته‌ای داشتند که در بالای سر قرار می‌گرفت و آن را جلوی چشم‌ها قرار می‌داد. در روزگاران خیلی دورتر که عینک اختراع نشده بود، ذرّه‌بین را روی صفحه قرار می‌دادند تا حروف نوشته را بزرگ و خوانا کند. رواج عینک در طیّ این قرن‌ها به گونه‌ای چشمگیر بوده که شاعران، به‌ویژه سخنوران سبک هندی به مضمو‌ن‌آفرینی با آن روی آورده‌اند . در ابیات صائب وبیدل و… ذکر عینک را فراوان می توان یافت.

دانش مشهدی (متوفّی ۱۰۶۰ ق):
عینکی باید مرا از شیشۀ می ساختن
تا توانم خواند در پیری خط میخانه را

طغرای مشهدی (متوفّی حدود ۱۰۷۸ ق):
طرب گل کرده از هر شاخ و گل‌چیدن نمی‌دانم
پریشان‌بلبلم جز گلستان دیدن نمی‌دانم
نسازد تا نگاه پیرِ جامم صاحبِ دیدی
چو عینک گر سرا پا دیده ام دیدن نمی‌دانم

صائب تبریزی (متوفّی ۱۰۸۶ق):
عشق عالم‌سوز هر داغی که سوزد بر دلم
عینک دیگر شود بهر دل بینای من
شده‌ست صبح قیامت مرا سفیدی موی
عصا صراط من و عینک است میزانم

صائب حتی به عینک دوربین – در برابر نزدیک‌بین- هم اشاره کرده:
نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صاف‌دلان دورنما می‌باشد

قدسی مشهدی (متوفّی ۱۰۵۶ ق):
سگ نفس را رفته از کار چشم
تو از عینکش کرده‌ای چارچشم!

#دکتر_محمد_رضا_ترکی
#پارسیگویان #پارسی_گویان
@parsi_gouyan
Forwarded from پارسی‌گویان
پیشینه « عینک » در ادبیات فارسی
فرسته ای از دکتر محمد رضا ترکی
#پارسیگویان #پارسی_گویان
@parsi_gouyan
Forwarded from آیین سخن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پارسی‌گویان
🇮🇷 با زبان فارسی سخن بگوییم.

اپلیکیشن واژه بیگانه است؛ به‌جای آن بگوییم برنامه کاربردی و یا از دیگر برابر‌نهادهای زبان فارسی چون: نرم‌افزار،برنامه و کارافزار استفاده کنیم.
#پارسی‌_گویان
#آیین_سخن
#ایران_شناسی
#پاسدار_پارسی
#من_نگهبان_زبان_فارسی_هستم
__
@parsi_gouyan
https://www.isna.ir/news/99112217067/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%AC%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%86%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C

اعلام فیلمهای برگزیده از دریچه پاسداشت زبان فارسی


در آستانه برگزاری آیین پایانی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، رادیوایران طی بیانیه ای نتیجه بررسی کارشناسان خود را درباره فیلمهای دوره سی و نهم اعلام کرد.
در این بیانیه از فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سایر نهادهای مربوط به این حوزه درخواست شده تا در نگهبانی از زبان فارسی اهتمام ورزند و به یاری هنرمندان و سینماگران بیایند.
متن بیانیه به این شرح است:

« به نام خدای هنرآفرین »


زبان فارسی، میراثی شکوهمند است که در درازای تاریخ، آفریننده‌ی فرهنگ، تمدن، دانش و هنر بوده است.
این زبان، روزگاری پهنه‌ای فراخ از خاور تا باختر جهان را دربرگرفته و گویشورانی بی‌شمار از مرزهای چین تا مصر و میانرودان و فرارودان و بالکان بِدان سخن گفته و نگاشته‌اند.

ایرانیان، پیوسته مردم را با این زبان به مروت و مدارا و صلح فراخوانده و واژه‌های خود را با زیباترین خطوط آفریده اند.
نثر فارسی در دوران معاصر به چنان پختگی و ترازی رسیده که بایسته است یکایک ایرانیان در پاسداشت این زبان بکوشند.

با عنایت به رواج هنر نمایش و سینما در جهانِ امروز و تولید آثار متنوع سینمایی در این سرزمین و همچنین با توجه به بروزِ آسیب‌های زبانی و ورودِ بی رویه ِ واژه‌های بیگانه و بی‌توجهی به ساختار درست زبان، امسال نیز کارشناسان فرهنگی رادیو ایران، آثار سی و نهمین جشنواره فیلم فجر را از دریچه‌ی پاسداشت زبان فارسی بررسی کردند که برآیند آن در پی می‌آید.
علاوه بر سنجه‌های پیشتر اعلام شده، بهره‌گیری از خلاقیتهای زبانی و اقتباس ادبی از داستانهای ایرانی نیز از ملاکهای بررسی به شمار آمد و نتیجه به این شرح است:
هیئت داوران ضمن اذعان به تنوع گویشی و بهره‌گیری از توانایی‌های زبانی در آثار این دوره، اثری را در بخش پاسداشت زبان فارسی در سینما به معنای مطلق، برگزیده نمی‌داند، اما دو فیلم را شایسته تقدیر معرفی می‌کند.

نخست، فیلم سینمایی « یدو » برای سلامت زبانی و شیرینی‌های گفتار عامیانه‌ی فارسی در دلِ بحران و به‌کارگیریِ شایسته‌ی گویشهای ایرانی در راستای همبستگی ملی، در کنار ادب گفتاری و روایتی گوارا از اقتباس ادبی.

دوم، فیلم سینمایی « گیجگاه » به خاطر استفاده پٌررنگ از شعر و ادبیات و عناصر دیداری آن، در بافت داستانی ِ فیلمنامه، فارغ از محتوای فیلم، و همچنین بهره‌گیری از طنز به عنوان گونه‌ای فاخر از ادبیات فارسی.

پیشنهاد می‌شود فرهنگستان زبان و ادب فارسی، هم اندیشی‌ها و نشستهایی مشترک با فیلمنامه‌نویسان و اهالی سینما و کارشناسان این هنر‌صنعت برگزار کند تا در پربار شدنِ فیلمنامه‌ها از نگاه ادبی و زبانی موثر باشد و این مهم، نهادینه شود.

سینما، جامعِ هنرهاست و زبان فارسی به بهترین شکل می‌تواند در خدمت سینما باشد و اثر را در ذهن ِ مخاطب، جاودانه کند، به شرط بهره گیریِ درست و هنرمندانه از تمام ظرفیت‌های آن.

محمدجعفرمحمدزاده، سید مهدی طباطبایی نژاد، یدالله گودرزی، شهاب شهرزاد، محمود گبرلو، رضا خوشدل راد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Telegram Center
Telegram Center
Channel