ادبگاه

#غزل
Channel
Logo of the Telegram channel ادبگاه
@adabgah95Promote
164
subscribers
4.05K
photos
212
videos
755
links
🌸مهناز ملکی ریزی🌸 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی فرهنگی/شاعر/نویسنده/پژوهشگر ادبی، وبراستار نام اثر :مجموعه شعر: ١_ الفبای عشق ٢_شاید تو روزی بیایی... و ١١ اثر مشترک با شاعران ایران توسط انتشارت اورازان،شاملو، اصفهان و... اینستاگرام:mahnaz_maleki_54
دعوت بودیم به مهر وعشق
درهمایش بزرگداشت حافظ شیرازی
در انجمن حافظ خوانی  گلشن راز فولادشهر

با سپاس از بانو منیژه عباسی عزیز فعال فرهنگی ادبی ومادر انجمن های فولادشهر

سپاس از بانیان وبرگزار کنندگان این همایش زیبا ❤️🙏❤️

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبر خرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما

#حافظ_شیرازی
#غزل
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان
Forwarded from پیوست
‌‌‌‌🖋️گزارش خبرگزاری ایمنا اصفهان درباره کتاب شعر "ماه تنها نیست" اثر" مهناز ملکی ریزی"

https://www.imna.ir/news/585392

"ماه تنها نیست" شور شاعرانه زندگی است...

با سپاس از 🙏🏼🌹
گزارشگر خبری جناب آقای افشاری
و نظرات ارزشمند جناب دکتر فراست عسکری

🔹نگاه لبریز از امید در کتاب «ماه تنها نیست» زندگی را در تصویری متفاوت نوید می‌دهد؛ چنان که حتی گلایه‌های شاعرانه‌اش نیز فرودی دل‌انگیز در امید و امیدواری دارد، همان که نیاز روزگار ما است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، کتاب شعر «ماه تنها نیست» نوشته مهناز ملکی‌ریزی، شاعر و نویسنه لنجانی است. این کتاب سی غزل زیبا با موضوعات اجتماعی و عاشقانه را در خود جای داده که آغازش با "لبخند" و پایانش با "ماه تنها نیست" حکایت از جلوه احساس شاعر در زبان امروز دارد.
_اشعار این کتاب، به "اهالی دل و عاشقان سخن و خانواده شاعر" که همراهان همیشگی‌اش در امر فرهنگ و ادب بوده‌اند، پیشکش شده است.
پیش سخن کتاب با بیت زیبایی از عطار نیشابوری آغاز می‌شود:
شعر اگر حکمت بُوَد، طاعت بُوَد /قیمتش هر روز وهر ساعت بُوَد
سپس با شرح مختصری در مورد کتاب، از خانواده و استادان یاریگر و مشوق، سپاسگزاری کرده و آن‌ها را بخاطر نقدهای کارشناسانه و راهنمایی‌های ادیبانه، از عوامل پیشرفت قلم و اشعارش دانسته است.
_مهناز ملکی‌ریزی با نگاهی نو، بعضی از مسائل اجتماعی را هنرمندانه و قابل تقدیر در قالب واژه‌ها ریخته است. «قصه زن» در فصل سوم کتاب، تأییدی بر این مدعا است.
بوی بهشت از سیب‌های دامن من بود / از روز اول عاشقی هم گردن من بود
استاد محمدجواد آسمان یکی از شاعران برجسته کشور و داور پایگاه نقد شعر تهران در مورد این شعر مهناز ملکی می‌گوید:
«صدای تاریخی زنان را در شعرهای این شاعر، نه با برچسب نچسب و عاریتی فریادهای فمینیستی؛ بلکه با نگاهی شاعرانه می‌شنویم؛ چه در یک زمینه عاشقانه خاص و چه در نگره‌ای تاریخی اسطوره‌ای. این ویژگی را که یحتمل بدون تلاش و کوشش، برخاسته از ضمیر شاعر و جنم جهان‌بینی اوست، باید غنیمت دانست»
_نگاه لبریز از امید این بانوی شاعر در "ماه تنها نیست" زندگی را در تصویری متفاوت نوید می‌دهد؛ چنان که حتی گلایه‌های شاعرانه‌اش نیز فرودی دل‌انگیز در امید و امیدواری دارد، همان که نیاز روزگار ماست.
_"ماه" تخلص اوست که در عنوان کتاب و برخی از اشعارش، در طلوعی دلپذیر، رخ می‌نماید.
_مجموعه شعر "ماه تنها نیست" در بهار ١۴٠١ توسط انتشارات گرجی لنجان در ٧٠ صفحه چاپ و منتشر شده است.
ماه تنها نیست، آرزومند آرزوهای رنگین مردم روزگار خود است و ما آرزومند آرزوهای او...

کد خبر 585392
۲۰ تیر ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۸


#مهناز_ملکی_ریزی
#ماه_تنها_نیست
#خبرگزاری_ایمنا_اصفهان
#ادبیها#غزل_معاصر
#کتاب_شعر#شاعران_معاصر_لنجان
#شاعران_معاصر_ایران
#شعر_معاصر #شعر_فارسی
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان

👇🌹
@forooghesokhan95
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند
یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند
یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند

جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

زنهار مزن دست به دامان گروهی
کز حق ببریدند و به باطل گرویدند

چون خلق درآیند به بازار حقیقت
ترسم نفروشند متاعی که خریدند

کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است
کاین جامه به اندازهٔ هر کس نبریدند

مرغان نظرباز سبک‌سیر فروغی
از دام گه خاک بر افلاک پریدند

🌹
 
#فروغی_بسطامی
#غزل_فارسی
غزل شمارهٔ ۲۲۶

@Adabgah95
مجموعه شعر 🌹طلایه داران شعر ٢ 🌹
منتشر شد
گزینش وچاپ اشعار کلاسیک جمعی از شاعران معاصرایران

⬅️به کوشش وگزینش :خانم شهلا نوروزی
⬅️با سپاس از زحمات وفعالیت های جناب محسن چالاک در زمینه شعر و ادبیات ایران
بابت انتخاب و چاپ شعر بنده در این مجموعه گرانبها🌹🙏🏼
مشخصات نشر:
انتشارات ماهاران کرج/ ١۴٠٠
موضوع :شعر فارسی قرن ١۴
صفحه آرایی:معصومه کیانی
طراح جلد :شهریار ایثاری
نوبت چاپ :اول ١۴٠٠
قیمت : ٧٢٠٠٠ تومان
شابک:۴_٧_٩٨٨٧٩_۶٢٢_٩٧٨

مرکز پخش :تهران، میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، کوچه مهدیزاده، پلاک٩. واحد٩. بانک کتاب ایرانیان.
تلفن : ۶۶۴٢۴٢١١/٠٩١٢٠۴۵٨١٩١
👇🌹👇
#مهناز_ملکی_ریزی
#محسن_چالاک
##شهلا_نوروزی
#انتشارات_ماهاران
#شعر#شعر_معاصر#غزل
💓
#ادبگاه
@Adabgah95
💓بیتی از حافظ :

گفتم ملامت آید گر، گرد دوست گردم
و اللهُ ما رأینا حُبّاً بِلا مَلامِة...


به خدا ما عشق را بدون سرزنش ندیده ایم..

#حافظ


#غزل_ملمع
#عشق
#ادبگاه

💓
@Adabgah95
غزل شمارهٔ ۴۳۳
سعدی شیرازی

ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم

گر بهار آید وگر باد خزان آسوده‌ایم

سروبالایی که مقصود است اگر حاصل شود

سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسوده‌ایم

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند

ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم

هر چه در دنیا و عقبی راحت و آسایش است

گر تو با ما خوش درآیی ما از آن آسوده‌ایم

برق نوروزی گر آتش می‌زند در شاخسار

ور گل افشان می‌کند در بوستان آسوده‌ایم

باغبان را گو اگر در گلستان آلاله‌ایست

دیگری را ده که ما با دلستان آسوده‌ایم

گر سیاست می‌کند سلطان و قاضی حاکمند

ور ملامت می‌کند پیر و جوان آسوده‌ایم

موج اگر کشتی برآرد تا به اوج آفتاب

یا به قعر اندر برد ما بر کران آسوده‌ایم

رنج‌ها بردیم و آسایش نبود اندر جهان

ترک آسایش گرفتیم این زمان آسوده‌ایم

سعدیا سرمایه‌داران از خلل ترسند و ما

گر بر آید بانگ دزد از کاروان آسوده‌ایم

#سعدی_شیرازی
#غزل_خوب_بخوانیم
#پاییز

🍂🍁🍂🍁
#ادبگاه

@Adabgah95
با سپاس از کارشناس ادبی _هنری روزنامه طلوع شیراز 🌿سرکار خانم دکتر اشرف السادات کمانی🌿
بابت چاپ اشعار بنده ودوستان ادیب وشاعر لنجان
در شماره ٣٢٠٧
(شنبه ٨ آبان ١۴٠٠ )
سال بیست وهفتم این روزنامه

تقدیم به دوستداران شعر 🙏🏼❤️

یادت...

آه می شود هر دم، بغض های خاموشم
سال می شود هر روز، تا شود فراموشم

خواب خوش به چشمم بود، نقش خنده برلب ها
تا تو قصه می خواندی روز وشب به این گوشم

هر چه باتو ربطی داشت،عشق را تداعی کرد
بوی زندگی می داد یاس های تن پوشم

تا گرفته ای از من شانه های مهرت را
درد می کشد از غم ، سرزمین آغوشم

تو تمام من بودی، من شروع یک رویا
در هوای این رویا تا همیشه مدهوشم

آه می شود بغضم، شعر می شود آهم
تلخی نگاهت را بی بهانه می نوشم

#مهناز_ملکی_ریزی
#شعر#غزل #ادبیها
#روزنامه_طلوع_شیراز

@ASHRAFKAMANI
@shiner_zohre
@kist_an_kas.ke_zholideh_nist
@forooghesokhan95

#ادبگاه

@Adabgah95
پنجشنبه های فروغ سخن
🌷با شاعرانه ها 🌷
اشعار همراهان فروغ سخن
نام
غزل :بغض....

من بغض چندین ساله ی زاینده رودم
از درد می خواند تمام تار وپودم

می روید از ژرفای سینه آه سوزان
آهی که دارد قصه از بخت کبودم

آوای دل را در گلو ، تا حبس کردند
هر رهگذر با اشک می بارد سرودم

خوابیده چشم وگوش های مردم شهر
از بس شنیده قصه ی بود ونبودم

روزی بگویند عاشقانم : "یاد بادا !"
روزی بگیرند عاشقانم یاد بودم

وقتی که دستانت قنوت آرزو شد
در یاد آور، نغمه های رود_رودم

#مهناز_ملکی ریزی
#غزل
#زاینده_رود

#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان

@forooghesokhan95
موی پریشان غزل بیتاب می شد
پاییز چشمش باعث اعجاب می شد

یک عصر مجنون، بید از آوای باران
با بوسه ی باد خزان، شاداب می شد

اما کمی آن دورتر" زاینده رودی"
آرام تر از آه، در خود آب می شد

چشمان آبی رنگ دنیایش چه سنگین
با حسرت دیروز ها، در خواب می شد


خورشید در عمق نگاه خسته ی او
جانسوزتر از خاطراتش، قاب می شد

گیتار خودرا مرد تنها، کوک می کرد
آواز او چون زنده رودی، ناب می شد


#مهناز_ملکی_ریزی
#زاینده_رود #زنده_رود
#اصفهان#لنجان
#١٨_مهر_نکوداشت_زاینده_رود
#غزل_فارسی

🔷
#ادبگاه
@Adabgah95
جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد

یاری که تحمل نکند یار نباشد

گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت

بسیار مگویید که بسیار نباشد

آن بار که گردون نکشد یار سبکروح

گر بر دل عشاق نهد بار نباشد

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی

تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق

با آن نتوان گفت که بیدار نباشد

از دیده من پرس که خواب شب مستی

چون خاستن و خفتن بیمار نباشد

گر دست به شمشیر بری عشق همان است

کانجا که ارادت بود انکار نباشد

از من مشنو دوستی گل مگر آن گاه

کم پای برهنه خبر از خار نباشد

مرغان قفس را المی باشد و شوقی

کان مرغ نداند که گرفتار نباشد

دل آینه صورت غیب است ولیکن

شرط است که بر آینه زنگار نباشد

سعدی حیوان را که سر از خواب گران شد

در بند نسیم خوش اسحار نباشد

آن را که بصارت نبود یوسف صدیق

جایی بفروشد که خریدار نباشد

#سعدی
#غزل_خوب
🌿🌷🌿


@Adabgah95
مستیم و عنان دل خودکام نگیریم

تا جام بود، عبرت از ایام نگیریم

بی می به گلستان جهان عزت ما چیست

چون لاله گیاهیم اگر جام نگیریم

هر لحظه ز ساقی طلب باده ضرور است

بی قدر بود هرچه به ابرام نگیریم

زینسان که جهان را خبری از غم ما نیست

ما هم خبری از غم ایام نگیریم

خاکی که ملایم شود از سایه تاکی

بر سر، کمش از روغن بادام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

ما را که به تزویر و حیل نیست سر و کار

آن صید حلال است که در دام نگیریم

زینسان که ز می، آینۀ طبع جلا یافت

زنگ از تری طالع خودکام نگیریم

قرض رمضان نیست که واپس نتوان داد

از پیر مغان باده چرا وام نگیریم

دیدیم که بر روی نگین نام چه آورد

تا ننگ بود ما طرف نام نگیریم

ما هیچ نداریم جز از ساقی و مطرب

منت نکشیم از کس و انعام نگیریم

_دلبسته سازیم و اسیر می نابیم

گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم_


👇💐
#کلیم_کاشانی
#غزل_خوب
#ادبگاه

@Adabgah95
#غزل خوب بخوانیم

افسر شاهی ما، بی سر و سامانی ما

گوشهٔ خاطر ما، ملک سلیمانی ما

بس که سودیم به راه تو جبین را چو صدف

استخوانی ست به جا مانده، ز پیشانی ما

خوبش تا گم نکنی، راه به جایی نبری

خضر راه است درین بادیه، حیرانی ما

خطر عقل فرومایه، فزون از جهل است

وای بر دانش ما، آه ز نادانی ما

چه غم از سیل حوادث، دل دریا دارد؟

یاد ساحل نکند، کشتی طوفانی ما

خار این بادیه را برده ز کف گیرایی

تا گریبان هوس بر زده، دامانی ما

کرده از درد سرم، گوشه عزلت فارغ

خاک کاشانهٔ ما صندل پیشانی ما

شور سیلاب، به ما خانه به دوشان چه کند؟

سیل اشک است که دارد، سر ویرانی ما

صد هزاران بت اندیشه، به دل جلوه گر است

کو برهمن که بخندد به مسلمانی ما؟

می کند دیدهٔ ذرات جهان را روشن

نکهت پیرهن یوسف کنعانی ما

هست در گوش خیال همه شمشاد قدان

حلقهٔ بندگی سرو گلستانی ما

غم هجران تو مستغرق وصلم دارد

غنچهٔ بندگی سرو گلستانی ما

اشک دایم بودم بر سر مژگان یعنی

حسرت تیر تو دارد، دل پیکانی ما

به لب از غنچه حزین ، مهر خموشی زده اند

عندلیبان همه در فصل
غزل خوانی ما

#حزین_لاهیجی
#غزل
#ادبگاه
@Adabgah95
مجموعه شعر دو جلدی
🌹 طلایه داران
غزل معاصرایران 🌹
منتشر شد

⬅️گزینش وچاپ
غزل
٢٩٧ تن از شاعران معاصرایران

⬅️با سپاس از زحمات وفعالیت های جناب محسن چالاک در زمینه شعر و ادبیات ایران
و⬅️ انتشارات گلباران
بابت انتخاب و چاپ
غزل بنده در این مجموعه گرانبها🌹🙏🏼

گردآورندگان :
حسن اسدی (شبدیز) ومحسن چالاک
👇📚
مشخصات نشر:
انتشارات گلباران
صفحه آرایی:الهام فرحی زاده
طرح روی جلد :شهریار ایثاری
نوبت چاپ :اول ١٣٩٩
قیمت هر جلد : ٩٠٠٠٠ تومان

مرکز پخش :تهران، میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، کوچه مهدیزاده، پلاک9. واحد9. بانک کتاب ایرانیان. تلفن 66424211
❤️📚❤️📚❤️📚
شادمانم از این که غزلم در کتابی چاپ شده که غزلیات افتخارات شعر ایران نیز درآن، زیبا نمایی می کند 😍
#حسین_منزوی#سیمین_بهبهانی
#محمد_علی_بهمنی#شاعران_معاصر_ایران
#مهناز_ملکی_ریزی
#محسن_چالاک
#حسن_اسدی_شبدیز
#انتشارات_گلباران
#شعر#شعر_معاصر#
غزل

#ادبگاه
@Adabgah95
امروز با سعدی💐



بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید

روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد

وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد

زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید

نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی

پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی

چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید

دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم

هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری

ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید

گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی

آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند

پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

سعدیا دیدن زیبا نه حرامست ولیکن

نظری گر بربایی دلت از کف برباید

#سعدی_شیرازی
#غزل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزلی از بنده با صدای زیبا و شیوای
❤️شیوا عباسی❤️ عزیزم
صدا پیشه ی جوان شهرستان لنجان
🙏🏼❤️❤️🙏🏼

لبخند بر کنج لبم تا می نشانی
گل می کند لبخندهای شمعدانی

نامت که می آید به گوش عشق هر بار
دل می‌کُند از بار غم ، خانه تکانی

از قاصدک های سبکبال نگاهت
آشفته حالی خسته می گیرد نشانی

با معجزه فرقی ندارد حرف هایت
بی شک تو از نسل خود پیغمبرانی

بوسیده ای گل گونه های سرخ احساس
الحق تماشاییست دشت ارغوانی

گاهی بیا تکرار کن این بیت ها را
عاشق ترم کن مثل ایام جوانی

این بار هم تصمیم آخر با تو باشد
من خواستم دیوانه باشم... می توانی؟
💐❤️💐
#شاعر#مهناز_ملکی_ریزی
#خوانش #شیوا_عباسی

@shiva_abasi2

#هنرمند#روز_جهانی_صدا
#شعر#
غزل#ادبیات#ادبیها
#اصفهان#لنجان
👇🦋👇
#ادبگاه

@Adabgah95
سیزده به در تان شاد وسبز باد🍀🙏🏼🌿

غزل روز
👇🍀
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی

ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند

هر کاو به وجود خود دارد ز تو پروایی

دیوانه عشقت را جایی نظر افتاده‌ست

کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی

امید تو بیرون برد از دل همه امیدی

سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی

زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش

آن کش نظری باشد با قامت زیبایی

گویند رفیقانم در عشق چه سر داری

گویم که سری دارم درباخته در پایی

زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم ده

تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی

در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست

بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت

گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

گویند تمنایی از دوست بکن سعدی

جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

 #سعدی_شیرازی
#غزل
#سیزده_به_در

@Adabgah95
#غزل_امروز

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد

شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

🌺🌸🌼🌻🌺🌸🌼

 
#حافظ_شیرازی
#ادبگاه
@Adabgah95
#غزل_خوب
اي خوش آن وقت که ما را دل بي غم بوده ست

خاطر از وسوسه عشق فراهم بوده ست

لذت عيش و طرب جمله برفت از کامم

خورشم گويي پيوسته همين غم بوده ست

دل ندارم غم جانان ز چه بتوانم خورد

پيش ازين گر چه غمي بود، دلي هم بوده ست

دوش من بودم و تنهايي و در مجلس درد

نقل ياد تو، دمي اشک دمادم بوده ست

کس چه داند که چه رفت از غم تو بر من دوش

از شب تيره خبر پرس که محرم بوده ست

صبر را داد دل آواز، چو طاقت برسيد

دم نزد، گويي ازان جانب عالم بوده ست

ديده ام خوب بسي، ليک چو تو کم ديدم

عشق بوده ست مرا، ليک چنين کم بوده ست

عيسي جاني و يک رز دمم مي دادي

زندگانيم که بوده ست، همان دم بوده ست

يک شبي شربت لب بخش به مسکين خسرو

صد شب از وسوسه هجر تو در هم بوده ست
🌺💟🌺
#امیر_خسرو_دهلوی
#ادبگاه
@Adabgah95
برای نام بلندت همیشه ، جان دادیم
در آسمان تو، پرواز را نشان دادیم

به شطِّ حادثه هایت، دلاورانه چو موج
برآمدیم و دلی سخت وبیکران دادیم

به نخل های عطش سوخته ، بریده سرت
سری فراز وً سردار آسمان دادیم

رهاترین غزل عصر عاشقانه توئی
ترانه های تو را نذر عاشقان دادیم

به خرّمی تو سوگند، شهر خاطره ها
برای داشتنت، مرد قهرمان دادیم

به قجه ای وچراغی، یًل جهان آرا
درود باد! جوانان جانفشان دادیم

قسم به جان شهیدان راه آزادی
گمان مبر که این ها به رایگان دادیم

برای اینکه بمانی تو سبز خرمشهر!
چقدر لاله از این سبز بوستان دادیم

👇🌹👇
#مهناز_ملکی_ریزی
#سوم_خرداد_شصت_و_یک
#سالروز_آزاد_سازی_خرمشهر
#سردار_شهید_حسین_قجه ای
#فاتح_خرمشهر#سردار_فاتح
#لنجان#زرین_شهر
#غزل#ادبیات_پایداری#غزل_معاصر
#سوم_خرداد_نود_و_نه
#ادبگاه
👇🌹👇
پی نوشت:
٣خرداد ۱۳۶۱ - نیروهای مسلح ایران، طی عملیات بیت‌المقدس پس از ۵۷۸ روز، خرمشهر را که توسط نیروهای عراقی اشغال شده بود، آزاد کردند و مسیر جنگ ایران و عراق را تغییر دادند.

@Adabgah95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم مرو رفتی و بد بیراه رفتی
بس تند میرانی نگه کن تا نیفتی

بوی بهاران بود و ذوق میگساران
یادش بخیر آنگه که چون گل می شکفتی

هنگام بیداریست ای گم کرده دیدار
چون چشم بخت من عجب بیگاه خفتی

خود را ز چشم خویشتن نتوان نهان کرد
گیرم خدارا نیز ازخود می نهفتی

بر فرق همراهان چه آواری فرو ریخت
برفی که از بام سرای خویش رفتی

باور نمی آید هنوزم از دل تو
کز مهر یاران کهن دل بر گرفتی

قدر تو من می دانم و می گویمش باز
تا کس نگوید گفتنی ها را نگفتی

چون گوشواری زینت گوش زمانست
آن قیمتی درهای بی همتا که سفتی

عهد و عطای حاکمان چندان نپاید
از مهر مردم تن مزن! گفتم، شنفتی؟

اشک روان سایه پیک مهربانیست
از دیده افتادی ولی از دل نرفتی

#هوشنگ_ابتهاج
#مهناز_ملکی_ریزی
#غزل_معاصر
🦋
#ادبگاه


@Adabgah95
More