✳️ یاد یار
ما قصه دل جز به بر یار نبردیم
وز یار شکایت، سوی اغیار نبردیم
معلوم نشد صدق دل و سر محبت
تا این سر سودازده بر دار نبردیم
ما را چه غم سود و زیان است که هرگز
سودای تو را بر سر بازار نبردیم
با حسن فروشان بهل این گرمی بازار
ما یوسف خود را به خریدار نبردیم
ای دوست که آن صبح دل افروز خوشت باد!
یاد آر که ما جان ز شب تار نبردیم
سرسبزی آن خرمن گل باد، اگر چند
از باغ تو جز سرزنش خار نبردیم
بی رنگیام از چشم تو انداخت اگر نه
کی خون دلی بود که در کار نبردیم؟
تا روشنی چشم و دل سایه از آن روست
از آینهای، منت دیدار نبردیم
#امیرهوشنگ_ابتهاج#سایه @Ab_o_Atash