#برگی_از_تاریخ#میراث_شوم_عبدالرحمان_بارکزی#نسلکشی_هزارهها#بخش_دوم در سال ۱۸۹۴ با تکمیل پروسه نسلکشی در
#هزارستان_غربی،عبدالرحمن دستور داد اراضی، داراییها و خانههای ایشان به فاتحان توزیع گردد. به جز
#اجرستان که به قوم
#ملاخیل واگذار شد، بقیه اراضی مرغوب عمدتا به قبیله خود امیر تعلق گرفت. اراضی کم ارزش سردسیر محصور در کوهستانات در دست بقیه السیف امیر باقی ماند؛ اما امیر فرمانهای صادر نمود که ایشان باید خسارت جنگ را بپردازند. از این جهت تمام بقایای مردم هزاره در عمل سالها
#بردگان حکومت بودند، زیرا امیر کشتزارها و احشام آنها را تحت عنوان خسارت جنگ غنیمت میگرفت. به روایت سراج در
#مالستان در زمستان ۱۸۹۴ به اندازهای برای مردم قحطی بود که نان خشک برای خوردن یافت نمی شد؛ این درحالی بود که هر اسپ سرکاری روزانه یک من جو یا
گندم سهمیه داشت. بسیاری از کودکان هزاره که برای جمع کردن دانههای
گندم باقی مانده، سرگینهای اسپ را جستجو میکردند، در زیر سم اسپان سرکش سرداران امیر کشته شدند.در این سالها، علاوه بر نسلکشی مردم هزاره از سوی سرداران
#عبدالرحمان_بارکزی ،
#مرض_وبا نیز شایع شده بود. وبا، فقر، سوء تغذیه و لشکریان امیر، بلایایی بودند که هزارهها را از هر طرف نابود میکردند. در آن زمان کسی فکر نمیکرد این قوم دیگر در این جغرافیا بتواند سر بلند کند. به روایت سراج، امیر تا سال ۱۸۹۷ تمامی اراضی هزاره در شمال ارغنداب، دهراود، تیرین، ارزگان، چوره، درفشان، دایچوپان، اجرستان، گیزاب، تمران، خلج و غیره را میان سرداران و لشکریان ایلجاری خود به تناسب دخالت در جنگ تقسیم کرد. بقایای مالکان هزاره را یا اعدام نمود و یا همراه با خانواده ایشان به فروش رسانید. به روایت تیمور خانف از انستیتوت مطالعات شوروی سابق، در این نسلکشی که ابعاد آن همیشه کتمان گردیده است، شصت و دو نیم درصد از جمعیت هزاره نابود شد و حدود یک میلیون جریب از اراضی همراه با اموال و خانههای ایشان توسط امیر گرفته شده و به قبیله امیر توزیع گردید.بدینسان، ژئوپلیتیک تسلط به کمال تطبیق شد. به روایت صدیق فرهنگ، جغرافیای هزاره از دشتهای پهناور و زرخیز شمال هلمند و قندهار به کوهستانات سرد و لم یزرع کنونی محدود گردید و ارزگان که روزی در قلب هزارستان بود، دیگر در حاشیه آن نیز قرار نداشت. امیر هنوز از نابودی کامل و انقراض نسل هزاره مطمئن نشده بود؛ از این جهت حتا کوههای سردسیر و دورافتادهای هزاره را طی فرامینی به اقوام کوچی واگذار کرد. به هزارهها دستور داده شد که نباید بالاتر از جویهای خود از علف استفاده کنند. اراضی زیر جوی نیز اگر مرغزار و چمنزار بود، سرکاری یا دولتی اعلام گردیده و هزارهها مکلف بودند علوفه آن را برای پرورش اسپان سرکاری جمع کنند. دهقانان هزاره، تنها زمینهای بی حاصل باقیمانده در درههای باریک هزارستان را برای خود حق زراعت داشتند؛ اما از آنها نیز باید مالیات کمرشکن و ظالمانهای برای امیر میپرداختند.
#ادامه_دارد .....
#بسیاری_از_کودکان #هزاره که برای جمع کردن دانههای
#گندم باقی مانده،
#سرگینهای_اسب را جستجو میکردند، در زیر
#سم_اسبان_سرکش #سرداران_عبدالرحمن_بارکزی کشته شدند.
@YatemanMazary کانال
@ytimanmazari گروه