دینار رازی
در آثار باقیهٔ ابوریحان، پس از بحث از رسم "مردگیران" یا "مزدگیران" که موضوع مباحثی بین اهل تحقیق شده، از جاهایی سخن میگوید که به واسطهٔ طلسمات مصون از گزش گزدمند و یکی از آنها مطابق چاپ ادوارد زاخاو و مرحوم اذکایی "دینار رازی" است:
و قد یوجد مواضع مطلسمة لا یلدغ فیها عقرب کدینار رازی من جرجان علی عشرة فراسخ الی جهة خراسان.
زاخاو نوشته است که معلوم نشد این نام را چگونه باید خواند و صد و چند سال بعد مرحوم اذکایی همان را، به نقل از زاخاو، تکرار کرده (ص ۶۷۹ چاپ میراث مکتوب): "تهجی این اسم درست معلوم نیست. ابن حوقل آن را یاد کرده که جایی بر جادهٔ جرجان به خراسان است (صورة الارض، طبع دخویه، ص ۲۷۵)"، و آن هم نه دقیق، چون ابن حوقل دینارزاری دارد، نه رازی.
این نام در مسالک الممالک اصطخری و در ترجمهٔ آن به نام ممالک و مسالک هم به شکل دینارزاری ضبط است. در حدود العالم نیز نام درهای است در حدود گرگان. در تاریخ بیهقی نیز هست و درآنجا در چاپ مرحوم فیّاض صورت دینار ساری دارد و این ظاهراً همان موضع است و سین آن به این ملاحظه مصحّف است. در تواریخ طبرستان ابن اسفندیار و ظهیرالدین دینارجاری است و این صورت طبری آن است. جزء دوم آن ظاهراً مرتبط با پسوند زار معروف است که در طبری مطابق قاعده جار است. این را طبریدانان اصلاح خواهند فرمود.
باری، مقصود این است که قدری جستوجو از شرط تحقیق است که الحمد لله ما از آن معاف هستیم. این چند خط عمدهاش از کتاب مرحوم منشیزاده دربارهٔ جغرافیای شاهنامه اقتباس شد. رحم الله معشر الماضین.
نیز رجوع شود به تعلیقات چاپ جدید تاریخبیهقی از آقای دکتر یاحقی و آقای سیدی. با تشکر از آقای قربانزاده که در این بیکتابی عکسی از آن صفحهٔ تعلیقات مرحمت فرمودند.