⭕️ ضرورت جامعه مدنی و مانعِ منجیگرایی!✍ حسن محدّثی گیلوایی
🔹 در وضعیت کنونی، نسل جوان دچار افول امید اجتماعی است، و هیچ چشمانداز روشنی برای آینده ندارد، جوانان در شهرهای مختلف بیانگیزه هستند، و دلیلی برای ادامه حیات ندارند، اغلب شان از خودکشی صحبت می کنند، یا از مرگ برادر یا دوستانشان به دلیل اعتیاد سخن میگویند. حال در چنین شرایطی،
چه باید کرد؟🔹برخی به این سوال این گونه پاسخ دادهاند که برای مثال روشنفکران اهل اندیشه به شیوه سنتی و مالوف نصیحتالملوک روی بیاورند که قرنها در تاریخ ما وجود داشته، از جمله از غزالی گرفته تا سعدی و نظام الملک و ... که اهل قلم بوده و نصیحتالملوکی نوشتهاند که این روش تا به امروز ادامه دارد. حتی برخی از بزرگانمان مانند آقای دکتر سروش نیز از این روش پیروی کرده و مشغول نصیحت الملوک هستند و حتی کتابی هم در این حوزه منتشر کردهاند که من توسط دوستی برای ایشان پیام فرستادم که نصیحتالملوک دیگر جواب نمیدهد. شاید ما را آرام و راضی بکند که داریم وظیفه اخلاقی خودمان را اجرا میکنیم ولی اثرگذار نیست.
🔹برای احیای امید اجتماعی جوانان سه مولفه وجود دارد: ۱- سرمایه شخصی داشته باشند، ۲- سرمایه خانوادگی داشته باشند، به این معنا که خانواده دارای امکانات و روابطی باشد که آن را در اختیار فرزندانش قرار بدهد. و ۳- جامعه بتواند فرصتهایی را در اختیار جوانان قرار بدهد تا بتوانند فردای خودشان را بسازند. این سه محور هیچکدام وجود ندارد یا اگر وجود دارد بسیار پایین است.
🔹به همین خاطر در این شرایط فکر میکنم اهل اندیشه، تنها کاری که میتواند انجام بدهد،
تمرکز بر روی جامعه مدنی است. یعنی زمانی که از بالا مایوس میشویم و مشاهده میکنیم که او گوش شنوایی ندارد و به راهحلهای ما توجهی نداشته و نصیحتالملوک هم جواب نمیدهد، بهتر است روشهای ممکن دیگری را دنبال کنیم تا بتواند راه تحقق امید اجتماعی را باز کند. در این جا تنها گزینه این خواهد بود بر روی یک ضعف تاریخی جامعه، تمرکز کنیم. این موضوع بسیار جدی است، به این معنا که
مردم به تشکل های مدنی گرایشی ندارند. 🔹متاسفانه ما در فرهنگمان تشکل مدنی نداریم. به همین دلیل به تشکلهای مدنی روی نمیآوریم. مردم ما قهرمانطلب و فاقد توانمندی مسئولیتپذیری هستند. نمیخواهم بگویم همه این گونه هستند، ولی عمدتا این گونه اند. گویی مردم مایل هستند عدهای جلو بیفتند و نقش قهرمانی ایفا بکنند و شهید بشوند. به همین دلیل تاریخ ما پر از شهداء است ولی خود مردم مایل نیستند هزینه بدهند. از این رو به تشکلهای مدنی ورود پیدا نمیکنند تا از ذرات منفعل و جدا از هم بیرون بیایند. ما مردمی داریم که ذرات منفعل و جدا از هم هستند، نق می زنند، و در واقع منتظرند قهرمانی به میدان بیاید، و جهان را دگرگون بکند. یک منجی از
آسمان بیاید، و به همین دلیل مشاهده می کنیم که تاریخ ایرانزمین سراسر پر است از منجیها.
🔹رساله دکترای بنده در باره منجیگرایی بود و در آنجا نشان دادم که حداقل ۵ هزار منجی در این تاریخ ایران ثبت شدهاست(ثبتنشدهها بماند!). این تاریخ و مردمش منجیطلب هستند از این رو خودشان به میدان نمیآیند تا یک مسئولیت کوچک ایفا بکنند. این جاست که میگویم وظیفه مهم و اصلی نخبگان این است ابتدا خودشان به میدان آمده، اهل تشکل شده و نقش ایفا بکنند و سپس با تدوین رویکردهای مردمی، مردم برای حل مسایل خود به تدریج وارد تشکل ها شده، هر کدام آستینی بالا زده و در حد خود جمعی نسبتا کارآمد و امیدآفرین بسازند؛ در آن جمعها بتوانند مشکلات همان جمع را کاهش داده و نوعی امید را ولو در یک سطح کوچک، متحقق بکنند.
🔹اگر برای مثال یک معلم و یا یک کارگر ایرانی، به خاطر ۱۰ میلیون تومان خودکشی کند در صورت وجود چنین تشکلهایی، میتوانیم در وضعیتی که دارای یک سیستم غیرپاسخگو و غیر مسئول هستیم، بخشی از بار موجود را برداریم. از این منظر فکر میکنم که دست کشیدن از نصیحتالملوک، و تمرکز بر این که ما باید وارد تشکلهای مدنی بشویم، وظیفه امروز ما ایرانیها
است.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست #زیر_سقف_آسمان #صدای_نوین_خراسان@NewHasanMohaddesi🆔 @VoNoKh