📄 یادداشت
شکنجهگر طناز
👤 مجتبی اسکندری
برای کسانی که دوران بازار مکاره مطبوعات امنیتی نویسان دست چپی شکوهمند اسلامی را بخاطر دارند ستونهای طنز نوشت #ابراهیم_نبوی سرشار است از نوستالژیهای مسمومی که به یادها نخواهد ماند. شوخیهای مدیر کل اجتماعی زندان اوین (بخوانید مسئول تواب سازی) در ۴ سال ابتدایی دوران طلایی دهه ۶۰ با امام جمعه قاتل و فاشیست رضاییه (حسنی) در واقع، حدیث نفس امثال نبوی با خودشان بود که به دیرتر رسیدهها (اصولگرایان) میگفتند از ما یاد بگیرید که زدیم و کشتیم و سوزاندیم و صدایش را هم در نیاوردیم و حالا ژست انقلابیاش برای شما مانده و ما دموکرات شدهایم.
واقع امر آن بود که امثال نبوی هرگز از دوران ارسال قبض هزینههای تیرباران اعدامیها برای خانوادههایشان پشیمان نشدند و ماندگانشان نیز برای بازگشت به همان دوران سیاهتر از تاریکی تقلا میکنند. مدیر کل سیاسی سابق وزارت کشور در دهه مخوف ۶۰ هرگز نمیتوانست انسانی بدون رزومه خون بازی و توحشات روبسپیری باشد و بر همین منوال باقی اطوارهایش را نیز نمیبایست از سوابق خونینش جدا کرد.
او تا همین واپسین شو انتصاباتی شکوهمند از فیتیش صندوق رای خود پا پس نکشید و به محض سفر پوزیده به نیویورک با ابوالناپاک تریتا فالسی و محسن اینتر میلانی (لابیست ماله کش و برادر عاباس آث میلانی که امانتدار قانون حساسی خواننده ربنا نیز هست) به هتل میلینیوم رفت به جهت دستبوسی و کسب تکلیف از مالهکش اعظم برای ادامه مسیر درگیری با اوپوزیسیون راستین...
از همین روی اینجانب خودکشی این چترباز چت باز را باور نمیکنم و آن را با مصرف جنس بریکینگ بدی مرتبط میدانم با این حال اگر حتی یک درصد احتمال خودکشی چون اویی واقعیت داشته باشد باید به مثابه اعتراف به پوچی و مرگ جریانی قلمداد شود که ۳۰ سال برایش دلقکی و دامبولی کرد و فکاهیهای کم نمک و هزلهای دوزاری به رشته ابتذال درآورد.
چراغش کم سو و راهش تا اطلاع ثانوی مسدود و بیرهرو باد، بدین امید که دوستش بهنود خاک بر سر نیز به زودی مسیر او را بپیماید.
◽️@utfinance◽️