سبز کجاست؟ چشمانم برای رنگ مشتاق بود. دلتنگ سبز وز شوق دیدارش درخشان. حال سبز کجاست؟
میگردم در خاکستری. به دنبال رنگی که زندگی را به من یادآوری کند
کم کم، خاکستری محو میشود. چشمانم از دیدن خاکستری خسته شده و بعد من در نابینایی میگردم تا که در لحظهای انگار با معجزهای سوی چشمانم باز میگردد، سبز.
خودش بود، زیر آفتاب خاکستری ایستاده بود. سرد. با چشمانی منتظر، امیدوار به گرمای خورشید، به نور خاکستری مینگریست.
#او_سبز_ماند