View in Telegram
‌ ‌ ماریانا، دوست دارم برای تو بنویسم از سر شب برف می‌آید، ریز ریز و ادامه‌دار. ‌ ماریانا، می‌خواهم بی‌دغدغه لباس‌های نرم و گرم بپوشم، کلید را برای تو بگذارم زیر گلدانِ پشت در خانه و تا هنوز خیلی مانده برسی با بینی سرخ از سرما و دست‌های پر از خرید برگردم تا با این که دستم یخ زده و گرفتن قلم سخت‌ست به نامه‌ی نیمه‌کاره مانده‌ی زیر کتاب با ذوق اضافه کنم می‌خواهم شیرینی مربایی درست کنم تا برف بعدی بیایی و کنار هم با چای بخوریم. ‌ ماریانا، دلم می‌خواهد حال یک نارنگی باشد که با تو نصف می‌کنم و تو می‌گویی ترش‌ست و من همچنان معتقدم شیرین‌ست. ‌ ماریانا، شده نتوانی خودت را ببخشی؟ بخواهی و نتوانی بپذیری؟ که همه زندگی را اشتباهی زندگی کرده باشی؟ ‌ ماریانا، می‌بینی؟ نمی‌توانم حرف‌های قشنگ بزنم، یک باره بند دلم پاره می‌شود و یادم می‌افتد از خودم خیلی ناراحتم. ‌ ماریانا، بیشتر از همه‌ی این‌ها که گفتم دلم می‌خواهد، می‌خواهم بتوانم حرف بزنم، این از شبِ برفیِ کویر، بودن تو و بوییدن شیرینی‌ دورترست. ‌ ماریانا، من بلد نیستم شیرینی مربایی درست کنم، آخرین باری که اینجا برف بارید را به خاطر نمی‌آورم و تو که کی خواهی رسید؟ ‌
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily