View in Telegram
مجال (مهدی حمیدی)
🖋 دیل و فرم زبانی جدید سینمای آذربایجان فیلم کوتاه «دیل» ساخته‌ی محمد برنده‌ی جایزه‌ی بهترین فیلم کوتاه جشنواره Sognielettrici میلان شد. چندسال پیش که اولین بار ایده‌ی اولیه فیلم را با من در میان گذاشت از این ایده‌ی جسورانه و متفاوت آن بسیار خوشم آمد هرچند…
🖋 دیل و فرم زبانی جدید سینمای آذربایجان این نوشته داستان فیلم را لو می‌دهد! فیلم کوتاه «دیل» ساخته‌ی محمد سیامک‌نیا برنده‌ی جایزه‌ی بهترین فیلم کوتاه جشنواره Sognielettrici میلان شد. چندسال پیش که اولین بار ایده‌ی اولیه فیلم را با من در میان گذاشت از این ایده‌ی جسورانه و متفاوت آن بسیار خوشم آمد هرچند نگران بودم تا با توجه به محدودیت امکانات سینمای تبریز، کار در جلوی دوربین خوب از آب درنیاید. اما محمد با حوصله‌‌ی هرچه تمام، دقت و وسواس نظری زیادی که داشت، خیلی حساب‌شده و هوشمندانه پیش رفت و موفق شد تا از پس محدودیت‌های موجود بربیاید و گرفتار شعارزدگی نشود. دیل از بسیاری جهات یک فیلم آوانگارد در سینمای کنونی آذربایجان محسوب می‌شود، اما اگر بخواهم به مهم‌ترین مولفه‌ی این فیلم اشاره کنم باید بگویم محمد توانسته در این فیلم از نظر فرم تحولی جدید در سینمای آذربایجان رقم بزند. او در فیلم مجبورمان می‌کند تا فرم‌‌های رایج و کلیشه‌ای‌مان را کنار بگذاریم و تا پایان فیلم با بازی‌های ذهنی او همراهی کنیم. یکی از نقاط اوج اصلی فیلم جایی است که زبان کاراکتر اصلی با خشونت هرچه تمام بریده می‌شود، که بیش از هرچیز یادآور صحنه‌هایی است که براهنی در روزگار دوزخی آقای ایاز در مورد بریدن زبان آورده است. اما درست در حالی که مخاطب خود را حاضر می‌کند تا با داستان این زبان‌بریده همراه شود، با جایگزینی زبانی تازه محمد ضربه‌ اصلی‌اش را به مخاطب و این فرم کلیشه‌ای وارد می‌کند، این یکی صحنه هم یادآور کاریکاتور ملانصرالدین در مورد تحمیل زبانی به جای ترکی در مدارس است. گره‌ی اصلی فیلم با تحمیل این زبان شکل می‌گیرد و مسیر مورد انتظار مخاطب به کلی تغییر می‌یابد. کاراکتر تنها و سرگردان فیلم نمی‌تواند با این زبان تحمیلی کنار بیاید. و بزرگ‌ترین هوشمندی محمد این بوده که برای آن‌که روایت او به سطح یک روایت کلیشه‌ای از مسئله‌ی زبان مادری تقلیل نیابد، فیلم را به رغم اسم آن بدون دیالوگ و صامت پیش می‌برد تا نگاه ما را متوجه وجه استعاری زبان بکند. در این وجه استعاری تحمیل زبان نشانه‌ای است از همگون‌سازی و استانداردسازی شهروندان در یک رژیم سیاسی توتالیتر و استبدادی. یعنی تحمیل افکار و عقایدی که از طریق تلویزیون به حوزه خصوصی و حتی خواب‌های شهروندان نیز تجاوز می‌کند. در این معنا زبان مهم‌ترین نشانه‌ی هویت فردی است که با تحمیل زبان جدید مشابه باید مورد یک‌دست‌سازی قرار بگیرد. از این جهت محمد موفق می‌شود تا با تهمیدات فرمی خلاقانه، دغدغه‌ی ذهنی خویش در مورد مقوله زبان مادری را در قالب یک مسئله جهانی یعنی ظهور رژیم‌های استبدادی و اقتدارگرایی‌های نوین بیان کند. او در واقع به ما می‌گوید که هرگونه تجاوز به هویت فردی برآمده از تمامیت‌خواهی است، چه تحمیل زبانی غیر از زبان مادری و چه تحمیل افکار و عقاید و یا نظام‌های ارزشی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی دیگر و موفق می‌شود این دو روایت موازی را تودرتو با هم به پیش ببرد. از این جهت دیل زبانی گلوکال(جهان_محلی) دارد یعنی هم مصایب همگون‌سازی‌های اجباری رژیم‌های سلطه و تجاوز آن‌ها به زیست-‌جهان شهروندان را به تصویر می‌کشد و هم درباره‌ی رنج‌های ترک‌های آذربایجان و ایرانی‌های غیرفارس که نزدیک صدسال است که در معرض تحمیل زبان فارسی قرار دارند، سخن می‌گوید. اگرچه سینمای آذربایجان چندصباحی است که زبان باز کرده، اما اهمیت فیلم دیل از آن‌روست که توانسته تا فرم زبانی جدیدی را برای روایت سوژه‌گی ما مهیا کند. @Sociogram2023
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily