نظر
احمد شاملو در مورد شعر سهراب سپهری:
ترجیح میدهم شعر شیپور باشد نه لالاییباید فرصتی پیدا کنم یک بار دیگر شعرهایش را بخوانم، شاید نظرم درباره کارهایش تغییر پیدا کند. یعنی شاید بازخوانیاش بتواند آن عرفانی را که در شرایط اجتماعی سالهای پس از کودتای سی و دو در نظرم نامربوط جلوه میکرد امروز به صورتی توجیه کند.
سر آدمهای بیگناه را لب جوب میبرند و من دو قدم پائین تر بایستم و توصیه کنم که : «آب را گِل نکنید!» تصورم این بود که یکیمان از مرحله پرت بودیم...
آن شعرها گاهی بیش از حد زیباست، فوقالعاده است... دست کم برای من فقط زیبایی کافی نیست، چه کنم. اختلاف ما در موضوع کاربرد شعر است. شاید گناه از من است که ترجیح میدهم شعر شیپور باشد نه لالایی. یعنی بیدارکننده باشد نه خوابآور...
... در صورتیکه آنارشیسم انسانیترین آرمانی است که دو هزار و پانصد سال پیش برای آسایش انسانها و رسیدن به کمال مطلوب عرضه شد. هر شاعر آرمانگرا در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام است. اشکال سهراب در همین است که ذاتا آنارشیست نیست و در نتیجه دارویی که تجویز میکند مسکّن است نه معالج... در شاعر بودن سهراب که بحثی نداریم، بحث در آنارشیست نبودنش است.
_درباره فرم کارهایش چه میگویید؟
از این جهت او را در ردیف فروغ میگذارم. آن سنگینی و تقیّد به وزنی که در کار اخوان هست و کارش را از شعر دور میکند و به حیطه قدرت ادبی میکشد در کار این دو نیست.
منبع:
راهنمای ادبیات معاصر، صص 382-383 ، (به نقل از درباره هنر و ادبیات، گفت و شنودی با
احمد شاملو، به کوشش ناصر حریری، بابل، چاپ سوم، تابستان 1373)
نویسنده کتاب: دکتر سیروس شمیسا
ناشر: میترا
#احمد_شاملو #سهراب_سپهری#سیروس_شمیسا #شعر_معاصر@siroosshamisa