زندگی به سبک شهدا

#ابوالفضل_راه_چمنی
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@Shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
حال غمدیده ی من
بِه شده حالش که دگر

سر شوریده رسیدَست به سامانی تـو

شهید #ابوالفضل_راه_چمنی🌷



🆑 shohada72_313
📸#ببینید| #عکس‌نوشته

🔴شهید مدافع‌حرم
#ابوالفضل_راه_چمنی

گمانم پنجاه شاخه می‌شد!
آمد کنار ماشین ایستاد.
گردنش را به حالت خواهش کج کرد
و به
ابوالفضل گفت: آقا!
یک شاخه گل از من می‌خرید ... ؟!


🆑 shohada72_313
📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد...

🕊هجدهم فروردین ماه سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج) ، شهید مدافع حرم " #ابوالفضل_راه_چمنی"
#صلوات

🆑 shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💐مجلس عروسی به سبک شهدا...

...داماد مثل شهدا میمونه....

#پیشنهاد_دانلود

#شهید #ابوالفضل_راه_چمنی

🔰به مناسبت پیوند آسمانی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است👇
🌐 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬#عروسی_به_سبک_شهدا

💍داماد مثل شهدا می‌مونه😍

💙شهید
#ابوالفضل_راه_چمنی

🌷

(🌷)اللّهُمَّ
(🌷)صَلِّ
(🌷)عَلَی
(🌷)مُحَمَّدٍ
(🌷)وَ آلِ
(🌷) مُحَمَّدٍ
(🌷)وَ عَجِّلْ
(🌷)فَرَجَهُمْ
(🌷)وَ اَهْلِکْ
(🌷)اَعْدَائَهُمْ
(🌷)اَجْمَعِین


#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا
🆑 @shohada72_313👈
او ایستاد پای امام زمان خویش ...

💐 امروز ۱۸ فروردین ماه سالروز شهادت مدافع حرم " #ابوالفضل_راه_چمنی" گرامی باد
#صلوات

#کانال_زندگی_به_سبک_شهــدا
📡  @shohada72_313👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵#پادکست

📚گزیده‌ای از کتاب «عزیزتر از جان»

📨خاطرات شهید
#ابوالفضل_راه_چمنی🌷
📎 #شبتون_شهدایی🌷

📡 #انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
📚#کتاب_شهدا

💠کتاب «عزیزتر از جان»

شهید مدافع حرم
ابوالفضل راه چمنی
به روایت مهناز ابویسانی (همسر)


🖨ناشر : ۲۷ بعثت
نویسنده : کبری خدابخش دهقی

"عزیزتر از جان" عنوان کتابی است که از زبان همسر شهید #ابوالفضل_راه_چمنی است و روایت‌گر خاطرات آن‌ها است. نویسنده از ابتدای کتاب، پای صحبت‌های همسر شهید می‌نشیند و قدم به قدم از عشقی می‌شنود که روز به روز عمیق‌تر می شود. مهناز ابویسانی، همسر شهید، از روزهای زندگی‌اش گفته است و خواننده را با خود همراه می‌کند؛ از روستای ابویسان استان خراسان رضوی تا پاکدشت و بالاخره روزهای جنگ در سوریه، از قول و قرار روزهای ازدواج و احتمال شهادت و بالاخره آن چیزی که شد. از همه احترامی که از آقاابوالفضل راهچمنی دید، همیشه او را آقا ابوالفضل خطاب می‌کرد. خانم خدابخش دهقی در این کتاب، شخصیّت این شهید مدافع حرم را با زبانی جذّاب و داستانی برای مخاطب روایت می‌کند.

📡 #انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا

🟣شهید مدافع‌حرم #ابوالفضل_راه_چمنی

💙همسر شهید نقل می‌کند: من و آقا ابوالفضل فامیل بودم. خواهرشان، زن‌دایی من هستند. چند مرتبه بیشتر ابوالفضل را ندیده بودم ولی در همین چند دیدار خانوادگی، متوجه تفاوت زیادش با دیگر جوان‌ها ‌شدم.

مثلاً می‌دیدم که موقع حرف‌زدن با خانم‌ها چقدر سربه زیر هست. همین برای من که آن موقع یک دختر دبیرستانی بودم، خیلی جذّابیّت داشت و من را شیفته خودش کرد و از خدا خواستم که آن را همسر من قرار بدهد. به کسی نگفتم و فقط از خدا خواستم. بعد از نمازهایم دعا می‌کردم که خدا کمک کند.

💙حتی یک مرتبه فکر کردم که به خودش زنگ بزنم ولی باز پشیمان شدم قضیه را به خدا سپردم. بعدها وقتی برای آقا ابوالفضل تعریف می‌کردم، می‌گفت: «اگر به من زنگ زده بودی، هرگز سراغت نمی‌آمدم» 

آقا ابوالفضل قبل از عقد، هیچوقت با من کلامی حرف نزده بود ولی خودش می‌گفت از دوران دانشجویی‌اش من را در نظر داشته است. تا اینکه به خانواده‌شان پیشنهاد می‌دهد و به خواستگاری من آمدند.

💙خرداد سال۱۳۹۰، من در خوابگاه بودم و فصل امتحانات بود. پدرم به من زنگ زد و گفت خانواده‌ی ابوالفضل به خواستگاری‌ات آمده‌اند. از خوشحالی و استرس این قضیه، چندتا از امتحاناتم را خراب کردم. شب خواستگاری زیاد صحبت نکردیم چون تقریباً من برای هیچ موردی مشکل نداشتم. او از سختی کارش گفت که من می‌دانستم نظامی است.

بحث مهریه که شد، گفت: «۱۴تا سکه» بلافاصله گفتم: «من مشکلی ندارم اما فکر نکنم خانواده‌ام قبول کنند.» به خانواده‌ام گفتیم، گفتند: «هرطور خودتان صلاح می‌دانید» که همان ۱۴سکه شد و یک سفر کربلا که خود ابوالفضل اضافه کرد. 

📡 #انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
🧖#عروسی_به_سبک_شهدا

🟢شهید مدافع‌حرم
#ابوالفضل_راه_چمنی

🎙راوے: همسر شهید

💝آقاابوالفضل در مراسم خواستگاری بهم گفت: «اگر موافقی، عروسی نگیریم.» من هم قبول کردم. در دوران عقد که چندتا عروسی رفتیم، از حرفم پشیمان شدم. خلاصه مراسم عروسی را گرفتیم و خیلی هم خوب برگزار شد. اصلاً نگذاشتیم که شرایطِ گناه‌کردن ایجاد شود.

💚خبری از موسیقی نبود. یک تعداد محدودی هم اعتراض کردند ولی بیشتر فامیل از ما تشکر هم کردند. از صدای بلند و گوش‌خراشِ موسیقی در بقیه‌ی عروسی‌ها خیلی شاکی بود و خوشحال بود که عروسی ما این‌طور نبود. مدّاح آورده بودیم و مراسم‌مان به مولودی‌خوانی و جُک‌گفتن گذشت.

💝مراسمِ بسیار شادی بود. مدّاح هم مدام از اول تا آخرش به ابوالفضل می‌گفت: «شبیه شهدایی و شهید زنده‌ای». فیلمبردار هم داشتیم ولی ابوالفضل همان شب، فیلم را از او گرفت و نگذاشت که برای میکس ببرد؛ حتی اجازه نداد او با دوربین خودش عکس بگیرد؛ دوربین خودمان را به او داد و گفت: «با این عکس بگیرید.» 

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎤مــــداحی زیبای پاسدار شهیــد مدافــع‌حــرم #ابوالفضل_راه_چمنی

میمیرم از صدای تو...
سر میذارم به پای تو...
مُردن عشقــــه برای تو...
رو خــــاک کربــــلای تو...

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽آخرین وداع شهید مدافع‌حرم ابوالفضل راه چمنی قبل از اعزام به سوریه

خوشا آنان که با عزت زِ گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند...

زِ کالاهای این آشفته‌بازار
شهــــادت را پسندیدند و رفتند...

🕊به‌یاد پاسدار مدافع‌حرم
🌹شهیــــد
#ابوالفضل_راه_چمنی

📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات
اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد
📎
#شبتون_شهدایی🌷

📡
#انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از شهید راه چمنی می پرسند از دیدگاه شما چه فرقیه بین آنهایی که ۳۰ سال آمدند و شمایی که الان میاید با توجه به شرایط منطقه و..‌.

ایشان می گویند من در مقامی نیستم که بگم کی بالاتره و ...
ما نذر و نیاز کردیم که قسمتمون بشه...

ان شاالله سرفراز بشیم

#شهید_مدافع_حرم #ابوالفضل_راه_چمنی

شادی روح شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم

#صلوات
#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
📋 #اطلاع_نگاشت

🕊شهید مدافع حرم " #ابوالفضل_راه_چمنی
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...

💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.

💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
او ایستاد پای امام زمان خویش ...

💐 امروز ۱۸ فروردین ماه سالروز شهادت مدافع حرم " #ابوالفضل_راه_چمنی" گرامی باد
#صلوات

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
🌨#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم

🗓امروز ۲ اسفند ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز:

🦋 ولادت شهید #ابوالفضل_راه_چمنی

🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
📚برشی از #کتاب_شهدا

📗#صندوقچه_گل_رز
🌹شهید #ابوالفضل_راه_چمنی

🔵 علــــقه‌ای نــــدارم!

💚روز اولی که رفتی
م حلب، برای سرکشی به شهرک صنعتی شیخ نجار، کنار خیابان دکه‌ای بود که همه‌جور وسیله‌ای داشت. کنار تمام وسایل، سربندهای گوناگونی هم داشت. برایم جالب بود. توی یک منطقه نظامی این دکه همه‌ی لوازم ضروری را داشت.

💙چشمش به سربند افتاد. گفت: «جواد! سربند. بایست، می‌خواهم یک سربند "یا فاطمة‌الزهرا سلام‌الله‌عليها" بخرم. گفتم: «پس دوتا بگیر»

💚رفت دوتا سربند خرید، یکی برای خودش و یکی هم برای من. سربند خودش را گذاشت لای قرآنش. ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها داشت.

💙دمشق که بودیم، می‌خواستیم سربند را بگیریم اما یادم نیست چه شد که نتوانستیم بگیریم. شاید هم گشتیم و چنین سربندی را نداشتند یا ما پیدا نکردیم. وقتی سربند را به پیشانی‌اش بست، چهره‌اش تغییر کرد. انگار که داشت می‌گفت: «بی‌بی‌جان! نوکرتم.»

💚سؤالی به ذهنم رسید. ازش پرسیدم: «ابوالفضل! الأن علقه‌ات به پدر و مادر و خانواده‌ات چطور است؟ از آنها دل کنده‌ای یا هنوز وابسته‌ای؟» آن لحظه هرگز یادم نمی‌رود! نگاه عمیقی به من انداخت و آه بلندی کشید.

💙گفت: «هیچ علقه‌ای ندارم. نه اینکه بگویم دوستشان ندارم اما دیگه هیچی توی دلم نیست. از بعد عاطفی کنده‌ام.» همان روزهای اول، این حرف را گفت.

💚با هم ندار بودیم و به هم راستش را می‌گفتیم. من پسر دومم، سه‌چهار ماهه بود. گفتم: خوش به حال تو! اما من یه‌خورده به بچه‌هام دل بسته‌ام.

🎙راوی: همرزم شهید راه چمنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
شرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡
@shohada72_313
📚برشی از #کتاب_شهدا

📗
#صندوقچه_گل_رز
🌹شهید
#ابوالفضل_راه_چمنی

اسفند۹۳، چهل و پنج روزی میشد که ابوالفضل سوریه بود. همه دلتنگش شده بودیم. ابوالفضل تماس گرفت و گفت بیایید سوریه چندروزی با هم باشیم و بعد برگردیم. دعوتش را قبول کردیم و با همسر و عروسم عازم سوریه شدیم.

❄️وقتی رسیدیم فرودگاه دمشق، ابوالفضل را آنجا زیارت کردیم و با هم رفتیم هتل. آن زمان، اوضاع سوریه شرایط جنگی داشت، طوری که جرات نمی‌کردم تنهایی از هتل خارج شوم. صدای تیر اندازی به قدری زیاد بود که گمان می‌کردم ممکن هست هر لحظه ما را بزنند.

یک هفته، مهمان بی‌بی‌زینب و حضرت رقیه سلام‌الله‌علیهما بودیم. هر روز به زیارت این بزرگواران می‌رفتیم. یک هفته کنار ابوالفضل بودیم. شاید بهترین روزهایی که توانستیم ابوالفضل را بیشتر ببینیم همان ایام بود. با هم حرفهای مردانه می‌زدیم، درد دل می‌کردیم و زیارت می‌رفتیم؛ روزهای قشنگ و بیاد ماندنی بود.

❄️ابوالفضل می‌گفت:بابا کار خوبی کردید که آمدید!خیلی دلتنگ‌تان شده بودم. بعد از یک هفته خاطره به اتفاق ابوالفضل به ایران برگشتیم.

🎙راوی: پدر شهید راه چمنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
📚برشی از #کتاب_شهدا

📗
#صندوقچه_گل_رز
🌹شهید
#ابوالفضل_راه_چمنی

دوران بارداری‌ام، آبله‌مرغان گرفتم. دکترها گفتند امکان دارد فرزندت نابیــــنا شود. خیلی نــــاراحت بودم. نمی‌دانستــــم باید چه کــــار کنم😞

یک‌هو به یاد آقا ابوالفضل افتادم. با خود گفتم این آقا، شهید مدافع حرم هستند، پیش بی بی زینب و حضرت رقیه علیهماالسلام آبرو دارند. می‌روم سر مزارشان و از ایشان می‌خواهم که فرزندم را بتوانم سالم به‌دنیا بیاورم🤲🏻

بر سر مزارش رفتم و قسمش دادم! گفتم: تو را قسم می‌دهم به راهی که رفتی و به جایی که جنگیدی و به آن کسی که به خاطرش، جوانیت را فدا کردی! چشمان پسرم را بهش بده!😭

وقتی پسرم متولد شد، اول به چشمانش توجه کردم؛ دیدم شکر خدا مشکلی نداره و پزشکان سلامتش را تایید کردند. دکترها گفتند با بیماری‌ای که شما داشتید، امکان نداشت چشم‌های بچه سالم مانده باشد، مگر به قدرت معجزه!

🎙نقل از : اقوام شهید راه چمنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡
@shohada72_313
📚برشی از #کتاب_شهدا

📗
#صندوقچه_گل_رز
🌹شهید
#ابوالفضل_راه_چمنی

🟣اهمّیّت ویژه به نماز اول وقت

💐عازم شهرستان سبزوار بودیم. حدود نیم‌ساعت مانده بود به مقصد برسیم که صدای اذان به صدا در آمد. داداش ابوالفضل گفت: «یک مسجد این نزدیکیها هست، ماشین را نگهداریم و نمازمان را بخوانیم.»

گفتم: ابوالفضل نیم ساعت دیگه نمانده تا برسیم مقصد، می رویم لباس هایمان را عوض می کنیم، نفسی تازه می کنیم و با خیال راحت نمازمان را می خوانیم.

💐ابوالفضل گفت: «نه! نماز اول وقت یک چیز دیگه است. اگر شما نمی خواهید بخوانید اشکالی ندارد اما من می خواهم نمازم را اول وقت بخوانم.

توی مسیر یک مسجد خیلی زیبایی بود. در محلی بنام «جاجرم» نگه داشتیم. ماشین را توی سایه پارک کردیم؛ وضو گرفتیم و نمازمان را خواندیم. واقعا لذت بردم و خستگی از تنم برطرف شد.

💐می‌گفت مگر نه این است که مولایمان امام حسین علیه‌السلام در وسط جنگ و خونریزی نمازش را اول وقت برپا کرد؟

گرچه نمازم را اکثر وقتها اول وقت می‌خوانم اما آن نماز، شیرینی خاصی داشت و حالا شده خاطره‌ای قشنگ و موثر از برادر شهیدم.
#کتاب
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
Ещё