📌احسان شریعتی در مراسم 44 امین سالگرد درگذشت پدر طالقانی : چرا ما به دموکراسی نرسیدیم.
شریعتی در ابتدای صحبت خود
طالقانی را نماد اتصال نسل های ممتد در جامعه ایرانی دانست و می گوید:
طالقانی ؛از نسل ما تا نسل نهضت ملی شدن نفت و پس از انقلاب نماد دموکراسی شورایی و آزادی های مدنی و حقوق انسانی در نظام پسا انقلابی ؛ و نماد نو اندیشی دینی و نوزایی و بازسازی فرهنگ و تمدن اسلامی است در عصر جدید است .
شریعتی موضوع سلطنت یا جمهوری را صورت مساله درستی نمی داند و می گوید مساله این نیست که سلطنت درست است یا جمهوری ، و یا این نیست که
طالقانی با بن بست اصلاح سلطنت به جمهوری رسید. او معتقد است با طرح درست مساله که می توان به نیمی از پاسخ رسید.
وی بیان می کند: در این چهار دهه با وجودی که آرمان های انقلاب مشرطه ، حاکمیت قانون بنیاد استقلال و آزادی شروع شد ؛ اما نتیجتا با تضعیف آزادی ها و سرکوب اعتراضات ومطالبات، انحلال نهاد های مدنی صنفی و حصر و زندان ... مواجه شد. و دافعه ای که نسبت به این سو مدیریت ایجاد شده. باعث شد نگاهها نسبت به آرمان ها و ارزش ها و دین وانقلاب و جمهوری ... زیر سوال رفتند و در این ملغمه ای که در نظام پسا انقلاب از این مفاهیم به شکل معکوس ایجاد شده این سوال مصنوعی که برگردیم به گذشته و یا نوعی اقتدارگرایی جدید که خود خطر بازتولید استبدادی است که سنت سیاسی تاریخی ماست .
شریعتی در بخش دیگری می گوید: دو دلیل برای ناکامی جنبش های مختلف از صدر مشروطه وجود دارد یکی تعریف نادرست مفاهیم در ذهن جامعه و دوم نبود قدرت متشکلی که بتواند خواست حاکمیت قانون بنیاد را تحقق ببخشد.
نبود قدرت متشکل را ناشی از دو نقیصه تاریخی می داند، یکی ساختاری طبقاتی و تاریخی ، مثل اینکه جامعه شهری و جامعه مدنی در ایران شکل نگرفته و دیگری آسیب شناسی کنشگری و استراتژی هایی که نیروهای تحول خواه دنبال کرده اند که چرا ما درست عمل نکرده است.
او می گوید، طرح درست مساله این است که چرا ما به دموکراسی و مردم سالاری که نظام تحقق یافته آزادی و عدالت بود نرسیدیم. چگونه از استبداد به دموکراسی و ازانحطاط به توسعه می توانیم برسیم .
او تعریفی از مفهوم جمهوری و سلطنت در تاریخ فکر و فلسفه ارائه داد و دو نوع حکومت را نام می برد. یکی حکومت های استبدادی که یک نفر آزاد داست و تصمیم می گیرد و بقیه مطیع او هستند.دیگری نظام جمهوری ، نظام سیاسی، پولیتاریا ین نوع نظامی است که بر اساس منافع یک فرد تعیین نمی گردد بلکه بر اساس خیر مشترک و مصلحت عمومی و نفع متقابل تعریف می شود.
همین تقسیم بندی را علامه نائینی ارائه دادند. که اولین بار پدر
طالقانی این اثر را در سال 34 معرفی کردند . شرح دادند .
آقای
طالقانی تفسیرش از نظر فقه شیعی به مساله قدرت بسیار مهم است .او تنها با بحث امامت و سنت فقهی و سنت اخلاقی به حکومت نگاه نمی کند و با سنت فلسفه سیاسی به حکومت می پردازد نه به توجیه شرعی و نگاه اخلاقی بلکه به نظام کار توجه دارد.
آنچه در مشروطه اتفاق افتاد و باعث ایجاد شبهه شد؛ مفاهیم جدیدی بودند که وارد ایران شدند . و نزد علما اینگونه تلقی شد که می خواهیم قدرت را از مطلقه؛ به قدرت مشروع تبدیل کنیم. اما در واقع بحث بر سر تغییر ساختاری نظام به یک نظام دموکراتیک بود.
نظام دموکراتیک در جمهوری قابل تفکیک است. و به دنبال پاسخی است که چه کسی حکومت کند آنارشی و اریستوکراسی و دموکراسی! همه اینها می توانند با خطر استبداد که روال عادی حکومت شرقی بوده مواجه شود و ما هم در ایران همیشه با تجدید تولید استبداد مواجه بودیم که از جمله می توان انقلاب توحیدی اسلامی را نام برد. بر همین اساس تحلیل سیاست شناسان اروپایی می گویند: در انقلاب توحیدی همه در برابر خدای واحد مساوی تلقی می شوند. که در آن کرامت انسانی بر مبنای تقوا است .
اما در نهایت انقلاب بزرگی که رخ داد صرفا با طبعات سیاسی همراه بود ولی عدالت تحقق نیافت و عدالت در حد یک نصیحت اخلاقی باقی ماند....
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی #طالقانی_و_زمانه_ماwww.taleghani.org------------
telegram:
@taleghani_zamanehInstagram:
@taleghani_zamanehTwitter:
@taleghanizamane