چرا نخبهها میروند و نمیآیند؛ بهجای اینکه بروند و بیایند؟
#نویسنده: مقصود فراستخواه
@Sha_af جامعه ما نخبهپرور که نیست، نخبهستیز هم هست. البته لازم است میان نخبهگرایی و نخبهپروری تفکیکی داشته بشیم. در جامعه ما نخبهپروری نیست ولی نخبهگرایی بر آن غالب است. زمینه های نخبهگرایی و نخبه سالاری سنتی از دیر باز در
#ایران وجود داشت و در دورۀ معاصر هم که گرفتار نخبهگرایی پوپولیستی شده ایم. ما از ملت هایی هستیم که متأسفانه همچنان نیاز به قهرمان داریم و بیشتر وقتها این قهرمان نماها هستند که سوار بر امواج میشوند و پوپولیسم راه میاندازند. اما هرگز ما نخبهپرور نبودهایم.
تا آنجا که بنده پیگیری کردم، متوسط ضریب هوشی ایران را حدود ۸۴ براورد میکنند. این البته در حد گمانه ای است که باید مورد بررسی ومداقّه قرار بگیرد اما بنابر پاره ای دادهها، رتبه ایران در ۱۸۵ کشور جهان ۹۷ بوده است. روشن است که اینجانب به ژنوم قومی خاصی به آن مفهوم ذاتباورانه قائل نیستم و دیدگاه نژادپرستانه را موجه نمیدانم، اینکه بیاییم بگوییم برای نمونه نژاد "ژرمن" یا نژاد دیگر بهرۀ هوشی بیشتر و برتری دارد. تحقیقات زیادی هست که عوامل ساختی و کارکردی مانند فقر غذایی وضعف نهادهای آموزشی، متوسط هوش مردم را پایین میآورد و خود این میتواند بیانگر تاثیر ساختارهای
#اقتصادی و فرهنگی در نخبهپروری باشد.
در کشورهای توسعهیافته و یا پیشرو مانند
#آمریکا و
#انگلیس تا
#ژاپن،
#کره_جنوبی،
#تایوان و
#هنگکنگ، بهرۀ هوشی به طور متوسط بین ۱۰۰ تا ۱۰۵ است، در کشورهای در حال توسعه مانند
#ترکیه و اینها، حدود ۸۰ تا ۹۰ گفته شده است و درکشورهای محروم و مشکلدار مثلا در
#آفریقا، بهرۀ هوشی پایینتر از ۷۵ است. میبینید که هم در سطح فردی، تفاوتهای قابل لمسی هست و هم در سطح جوامع و در میان کشورها. برمبنای برخی مطالعات علمی، میانگین متوسط هوشی ایرانیان در چند سال اخیر افت آشکاری داشته است! البته هیچکدام از اینها در حکم «امر پیشین» نیستند بلکه «امر پسینی» به شمار میروند و باید به صورت تجربی بررسی و تحقیق و تبیین بشوند.
بر اساس آمارهای منتشر شده ما ۴ تا ۵ میلیون مهاجر ایرانی در ۳۲ کشور جهان داریم که آمریکا بیشترین سهم را از آن دارد و یک میلیون ایرانی به آنجا مهاجرت کرده اند. بیش از یک چهارم ایرانیتبارهای آمریکا دارای مدارک فوق لیسانس و دکترا هستند که در ۶۷ گروه نژادی آمریکا، این بالاترین شاخص تحصیلات است. ایرانیان مقیم خارج از کشور، دستکم سرمایهای بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار دارا هستند (برابر با بیش از یک دهه پول فروش نفت کشور) حالا این ۸۰۰ میلیارد دلار به کنار. سرمایه فکری و سرمایه انسانی ما نیز علاوه بر این سرمایه
#اقتصادی، در خارج از کشور گردش میکند و خیر آن به سیستمهای فراملی میرسد. امروز بیش از ۵۰۰ پروفسور ایرانی در ایالتهای متحد آمریکا وجود دارد که در ام آی تی یا استنفورد یا دیگر مراکز علمی و دانشگاهی
#آمریکا تاثیرگذار هستند و این رقم برابر با یکپنجم کل استادان ما در داخل کشور است.
کل تعداد استادان در داخل کشور در سال ۸۹-۹۰ برابر با ۲۵۶۰ نفر بوده است اما هماکنون تنها ۵۰۰ استاد ایرانی در استانداردهای سطح بالای جهانی در آمریکا مشغول به کارند، آیا میتوانید عمق ماجرا را تصور بکنید؟ تنها در آمریکا و نه در تمامی کشورهای دنیا، یکپنجم استادان در داخل، استاد ایرانی داریم!
همچنین متخصصان ایرانی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه برابر با یک چهارم کل متخصصان ما در داخل هستند. بنا بر آمار خود آقایان مسوول، تنها نیم تا دو درصد از این ایرانیان مهاجرت کرده به خارج، فعالیت سیاسی دارند و مخالف سیاسی فعال نظام محسوب میشوند. میبینید که مسالهی ما فقط این نیست که نتوانستهایم اپوزوسیون را در داخل نگه داریم و با آن در یک تعامل سازنده باشیم تا کشور در مسیر پیشرفت حرکت بکند، چون اپوزوسیون در دنیای آزاد، سبب پیشرفت جوامع است،ما نهتنها از این ظرفیت استفاده نکردهایم بلکه کل نخبگانمان را هم داریم از دست میدهیم. وقتی خودشان میگویند نیم تا دو درصد اینها نیروی مخالف هستند، به این معنی است که دستکم ۹۸ درصد دیگر از این نخبگانی که رفتند، به سبب وضعیت و ناکارآمدی ساختار است که میروند و نمیتوانند اینجا بمانند و این حقیقتا یک فاجعه است.
چندی پیش سازمان توسعه ملل متحد گزارشی را منتشر کرد و در آن آشکار شد که ایران رکورددار مهاجرت نیروی متخصص است، با ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر خروجی در سال. براساس معادلههای اقتصادی، خروج سالانهی این میزان نیروی متخصص برابر است با خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه در هر سال...
#منبع: متن ویراستۀ گفتگوی ساسان آقایی با دکتر مقصود فراستخواه
@Sha_afبا
#شعف مشعوف شوید.