#علمیادامه مطالب هفته قبل
💠توضیح بند دوم
✅2_ماهیت دولت و سیاست های اقتصادی صدر اسلام :
دولت، تجلى برتر وحدت سیاسى مردم یک جامعه است. اساس این وحدت، عاطفه (جغرافیا، نژاد، خون، زبان و تاریخ) یا فکر (الهى یا الحادى و …) است.
(1) آنچه که هر جامعه اى را وامیدارد تا دولت تشکیل دهد، انگیزه اجتماعى زیستن انسانهای آن جامعه است.
تنظیم روابط متقابل انسان ها، اجراى مقررات و ضمانت اجرایى، مستلزم وجود دستگاه قدرتمندى است. از این رو امام على (علیه السلام) در پاسخ به شعار
"لا حکم الا لله" از سوى خوارج چنین پاسخ میدهند:
《مردم، به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در دوران حکومت او زندگى را طى کنند و به وسیله او اموال بیت المال جمع آورى گردد و به کمک او با دشمنان مبارزه شود. نیکوکاران در رفاه و مردم از دست بدکاران در امان باشند.》
(2) ایجاد امنیت، نظم آفرینى و پاسدارى از حقوق مردم و جلوگیرى از تعدى، شأن هر حکومتى است. برخى از سخن امام علی (علیه السلام) چنین فهمیده اند که تنها عامل تعیین کننده قوه اجرایى، توانمندى در تدبیر امور کشور، حفظ امنیت و حراست از مرزها است.
(3) یعنى حکومت ها وظیفه اى جز رسیدگى به حاجات اولیه مردم ندارند، خواه حکومت دینى و یا حکومت غیر دینى.
(4) مهمترین ابزار کمى در دولت علوى، سیاست هاى مالى است. سیاست هاى پولى تنها منحصر به حفظ ارزش پول بوده است. قبل از هر چیز، دولت به نظارت بر کیفیت و عیار سکههاى دینار و درهم میپرداخت تا قدرت خرید را حفظ کند. اعراب به علت فقر اقتصادى، قادر به ضرب سکه نبودند؛ از این رو در داد و ستدها از سکه هاى رایج در کشورهاى همسایه ـ مثل ایران، روم، یمن ـ استفاده میکردند.
(5) این سکه ها بر اثر تجارت اعراب با همسایگان وارد جزیرةالعرب میشد و چون حجم تقاضاى پول در جزیره نسبت به تقاضاى کل ایران و روم ناچیز بود، تقاضاى منطقه اى جزیره تأثیرى بر تقاضا یا عرضه پول در ایران و روم نداشت بدین رویه ارزش پول براى اقتصاد جزیرةالعرب به طور برونزا تعیین میشد.
(6) بر این اساس تنها اقدام لازم براى حفظ ارزش پول در منطقه، مراقبت بر عیار سکه هاى وارد شده بود که از سوى دولت صورت میگرفت.
#بسیج_دانشجویی@semuni_basij