📖 «خاطرات
صبا»
🖌 به قلم
#ژاله_صبا (دختر
#ابوالحسن_صبا)
در تعقیب درویش
«یكی از اولین خاطراتی كه از پدر دارم، این است كه صبحها ساعت ۱۱، درویشی از جلوی منزل ما عبور میكرد و با صدای بلند مثنوی میخواند.
پدرم كاملاً مجذوب این صدا میشد و تا زمانی كه صدای درویش به گوش میرسید، در این حالت باقی میماند.
یك روز پدرم دو ساعت تمام بهدنبال درویش راه رفت و چون به خانه برگشت، مدتها مشغول نتنویسی شد.
بعدها فهمیدیم كه او بهسختی دچار حیرت شده بود كه چطور آن درویش، مثنوی را در
#ابوعطا میخواند.»
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂