#همایش #كوروش_هخامنشی و
#ذو_القرنين#رييس #مركز_دايره_المعارف_بزرگ_اسلامی گفت: مساله كوروش بزرگ و نقشی كه در تاريخ ايران داشته، افتخار ايرانيی هاست و اگر اين مساله با فرهنگ اسلامی پيوند بخورد وحدت ملی ما را تقويت می كند و امنيت و اعتبار كشور را بالا می برد.
پيوند بين فرهنگ ملی و اسلامی، وحدت ملی را تقويت می كند و امنيت كشور را بالا می برد
سيدكاظم موسوی بجنوردی در نشست خبری همايش "كوروش هخامنشی و ذوالقرنين" خاطرنشان كرد: نقش كوروش در تاريخ ايران آنقدر برجسته است كه محل بحث و گفتوگو بوده كه چگونه انسانی بوده است؛ انسانی كه ۵۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح فرمان آزادی انسانها را صادر كرد و اقداماتی در مورد آن زمان انجام داد كه با زمانه خودش ناسازگار و متضاد بود.
وی با اشاره به فتح شهر بابل توسط كوروش در تاريخ يادآور شد: وقتی كه كوروش اين شهر را فتح كرد تمامی اهالی آن را بر خلاف قانون مرسوم آن زمان كه برده می گرفتند آزاد كرد و دستور داد از تاراج شدن خانهها و مزارع و انسانها خودداری شود. اين در حالی بود كه در آن زمان بر اثر چنين جنگهایی تمدنی از بين می رفت.
وی با بيان اينكه " اين موضوع افتخار ما ايرانی هاست" گفت: اينكه چه چيزی باعث شد تا ما به عنوان مركز پژوهشی فرهنگ و تمدن ايران تصميم به برگزاری اين همايش بگيريم اين است كه اگر چنين پيوندی بين فرهنگ ملی و اسلامی ما به وجود آيد، وحدت ملی تقويت شده و امنيت و اعتبار كشور بالا می رود، اينها انگيزههای كمی نيست و جزو خطوط اوليه منافع ملی ماست.
برخی روايتها كه در مورد ذوالقرنين در تاريخ آمده، اصلا ربطی به اسكندر ندارد
در ادامه اين نشست هم چنين
#فتح_الله_مجتبايی #عضو_شورای_عالی_علمی و
#مشاور_عالی_مركز_دايره_المعارف_بزرگ_اسلامی با بيان اينكه " ذوالقرنين در تاريخ فرهنگ اسلامی و ملی ما مهم است" ادامه داد: شخصيت وی در قرآن آمده است و ريشههای آن به دورههای عهد عتيق بر می گردد.
وي با اشاره به برخی نقل قولها كه ذوالقرنين را اسكندر مقدونی ميدانند، تصريح كرد: مفسران و تاريخدانان از قرن سوم به بعد اين قول را پذيرفتهاند، اما حقيقت اين است كه ذوالقرنين يك شخصيت واحد نيست و يك شخص ديدن ذوالقرنين سادهانگاری و نشان از جريانهای فكری است كه از قرن سوم به بعد اتفاق افتاد. معمولا شخصيتهای تاريخی زمانی كه شهرت پيدا می كنند اسطورهها و روايتهای زيادی را به خود جذب ميكنند و برخي از اين روايتها كه در مورد ذوالقرنين در تاريخ آمده اصلا ربطی به اسكندر ندارد.
وی با بيان اينكه " دو مورخ بزرگ شرح حال اسكندر را نوشتهاند كه هيچ كدام از اين حرف و حديثها در اين دو اثر تاريخی مهم نيست" گفت: بخشی از خصوصياتی كه جذب اسكندر شده به داريوش و كوروش متعلق بوده است؛ چراكه كوروش شخصيتی بسيار معروف در زمان قبل اسكندر بود.
اين عضو شورای عالی مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامی يادآور شد: كوروش در كتاب عهد عتيق و در بين قوم يهود نيز شخصيت بسيار برجستهای است به طوری كه به عنوان مسير شناخته شده و قوم يهود او را از انبياء خود و به عنوان اولين مسيح می دانند و در بين يونانيی ها نيز قبل از اسكندر، كوروش شخصيت بسيار برجستهای بود و از آنجا كه وی تمام خصايل و صفات نيك انسانی را داشت، باعث می شود كه در تراژدی معروف پارسيان به او لقب عقاب داده شود و از اين رو در بين ايرانيان، يونانيان و يهوديان در عهد عتيق كوروش به عقاب معروف بوده است.
وی تاكيد كرد: كوروش شخصيت برجسته ايرانی ها در بين يهودی ها و بابلی ها بود و در دوره مكتب اسكندريه سه شخصيت كوروش، داريوش و اسكندر با هم تركيب شدند در حالی كه تا آن زمان يعنی قرن دوم تاريخهایی كه نوشته شده اصلا اين صحبتها ديده نمی شود.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂