در اواخر سالهای دهه شصت قرن بیستم "شعر
#انگور"
#نادرپور در محافل ادبی "تاجیکستان "معروفیت زیادی کسب کرد و لایق متأثر از آن شعر در همان قالب "غزل
#باغبان_پیر" را می سراید که با دید
#فلسفی و
#تشبیه و
#استعارات_بکر در شعر
#تاجیکی پدیدهای تازه بود، از جمله این پارچه:
به جویی آب گشادم
و یا ز جویه چین جبینم آب آمد
که هر نهال قد افراخت و به تاب آمد
مرا به پای درختی چو زانوی خواهر
به دیده خواب آمد ...
@sazochakameoketab در تکمیل هنر شاعری و ایجاد اشعار رنگین لایق،
نادرپور چون تصویرگر بزرگ، بی تأثیر نبوده و او حتی از تعبیرهای جداگانه شاعر الهام گرفته است.
به طور مثال، لایق چنان تحت تأثیر شعر
#نیاز"
نادرپور قرار گرفته که از مصراع "در آغوش تو ميميرم" تطبع کرده، شعر زیر را با برداشتی مغایر با درون مایه شعر
نادرپور ایجاد کرده است:
تو ای گهواره و تابوت عشق من
در آغوش تو گرچه زندگی ام نیست
در آغوش تو می خواهم بمیرم
در آغوشی که خالی از من است و پر ز آرمانها
در آغوشی که خالی از من است و پر ز حرمانها
در آغوشی که عطر شعر تر دارد
در آغوشی که دیدار سحر دارد ...
@sazochakameoketab الهام پذیری لایق از شاعران دیگر قرن بیستم ایران در مراحل مختلف فعالیت شاعری اش یکنواخت نبوده است.
وی در ایجاد سلسله شعرهای "مادر نامه" اش از ایرج میرزا، در سرودن غزل از رهی معیری، شهریار، سیمین، اخوان ثالث و امثال آنها خلاقانه اثر برداشته است که بررسی آن از مجال این مختصر خارج است.
تنها می توان به طور نمونه به آن اشاره کرد که هنگام مطالعه شعر لایق "گریه کاوه بر مرگ هفده پسرش" غزل معروف اخوان ثالث "همین از غم نه تنها چشم خون پالای من گرید" در ذهن خواننده متواتر می شود.
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂منبع:تاجيكي نيوز