#پزشک ..........
#میزبانصاحب عباد که
#وزارت #موید_الدوله و
#فخر_الدوله_دیلمی مینمود ،دستوری
#دانشمند و
#خردمند بود و در
#فضل و
#بلاغت و
#کفایت و
#کیاست مقامی بلند و منزلتی ارجمند داشت ،چنانکه
#سلطنت #آل_بویه را بذرده عزت و اقتدار و شوکت و اعتبار رسانید ،گویند روزی با جمعی از ندیمان در خلوت نشسته و از هر جانب سخن پر پیوسته بودند ،در آن میان یکی از
#ملازمان سبدی پر از میوه بخدمت آورد ،یکی از
#ندیمان در خوردن آن افراط نمود .صاحب از بیم آنکه او را زیان رساند گفت :- زنهار در خوردن این میوه افراط روا مدار و اندازه نگهدار که تولید
#صفرا کند و ترا رنجور گرداند ،ندیم که مردی ظریف بود چون این سخن بشنید گفت :-نشنیده که طبابت
میزبان نسبت به مهمان در نزد مردمان قبیح باشد و در انظار نکوهیده و بعید نماید .صاحب از شنیدن این سخن خجل گردید و پیش نفس خویش انصاف بداد که حق با اوست
دستور ...وزیر
بذرده...به روزی
فراغت ...آسودگی
ملازمان ....همراهان
زنهار ....آگاه باش
افراط ...زیاده روی
قبیح ...زشت و ناپسند
انظار ...منظر
نکوهیده ..بد و ناپسند
بعید ...دور
بن مایه :کتاب
#پارسی_سال_سوم_دبیرستان ....چاپ ۱۳۲۷ ..وزارت فرهنگ
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂