۲۷ بهمن،به مناسبت زادروز
#غزاله_علیزاده🌹#تشریفات#به_غزالهگربه
ی تو کجا باید
گذاشته رفته باشد آخر؟ چه دور و بر ِ خودی! چه بگویم، دختر!
با چشم او که روز را بهشب
از خط به دایرهیی بردهست:
چار اتاق، سه با یک. خالی.
و جای اثاث،
که در اتاق ِ بعدی ِ بعدی هم نیست،
بوی زنبقْ تنگ میکند.
شاید از ورود ِ بد ِ ما باشد
که آن دوتا حلقه
ی نورانی ِ روی تاق
لرز برمیدارد،
و اوی تو، تُوی او ـــ
او که بگویی که یک ملافه
ی در باد بود و،
همانجور که وقت ِ جوانی،
ملافه
ی نامرتبیست.
بهاین سرازیری و سربالایی نگاه کنید،
رفقا! بادْ همین شکلیست ـــ
خواهرم، خواهرْ اَندرم، علف ِ اتاقهای من،
هیچ ِ بِنْت ِ هیچ
#بیژن_الهی#مجله_تماشا/شماره ۲.۴ /۲۶ اسفند ۱۳۵۳
"تجربه شعر" - شعرهایی از سه دوره
ی دیروزین بیژن الهی
از «دوره
ی سیاه در سرایش پارسی(۵۰_۴۹)
@SazoChakameoKetab#غزاله_علیزاده /
#مجلهی_ادبی_گردون / شماره ۵۱ /۲۱ مهر ماه ۱۳۷۴ :
دوازده، سیزده ساله بودم، دنیا را نمیشناختم. کی دنیا را میشناسد؟ این تودهٔ بیشکل مدام در حال تغیر را که دور خودش میپیچد و از یک تاریکی میرود به طرف دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رؤیا میبافیم، فکر میکنیم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایهٔ حیرتانگیز از حیوانیت در خود و دیگران را. ما نسلی بودیم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتیم. هیچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤیا، حیرت میکنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانهٔ عقل معیشت باشد، باز حاکی از زوال است. ما واژههای مقدس داشتیم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت …
@SazoChakameoKetab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂عکس :
#غزاله_علیزاده و همسر اولش
#بیژن_الهی