#عادتهای_نویسندگان_جهان#شماره_9#آگاتا_کریستی#من_میز_ندارم!
🌿🍂کریستی در زندگی نامه ای به قلم خودش تاکید می کند که حتی پس از نوشتن 10 کتاب، باز هم خودش را یک «نویسنده به تمام معنا» نمی داند. وقتی فرمی را پر می کرد، هنگام رسیدن به گزینه شغل، هرگز چیزی جز «زن متاهل» را نمی نوشت.
او نمی نویسد: «جالب اینکه از کتاب هایی که بلافاصله بعد از ازدواجم نوشتم چیز زیادی یادم نمی آید. گمانم آنقدر از حضور در زندگی روزمره لذت می بردم که نوشتن صرفا وظیفه ای بود که در دوره هایی که غلیان می کرد، انجامش می دادم. هرگز جای معینی به عنوان اتاق شخصی یا مکانی که صرفا برای نوشتن به آن پناه ببرم نداشتم.»
این امر باعث مشکلات بی پایان او با خبرنگارهایی بود که طبیعتا می خواستند عکس این نویسنده را پشت میز کارش بگیرند اما چنین جایی واقعا وجود نداشت! خودش می نویسد: «تنها چیزی که لازم داشتم میزی مناسب و یک ماشین تحریر بود. کابینت روشویی مرمری اتاق خواب جای خوبی برای نوشتن بود. میز اتاق غذاخوری در ساعات مابین غذا هم همچنین.»
او می نویسد: «خیلی از دوستانم می گویند: نمی فهمیم تو کی کتاب هایت را می نویسی؟ چون هیچ وقت تو را در حال نوشتن ندیدیم. حتی ندیدیم دست به قلم ببری.» احتمالا رفتار من بیشتر شبیه سگ هایی است که استخوان به دهان به گوشه ای پناه می برند. آن ها به شکلی مخفیانه از بقیه جدا می شوند و تا نیم ساعت کسی نمی بیندشان. بعد با اعتماد به نفس کامل و لب و لوچ کثیف بر می گردند! من هم همان کار را می کنم. در آغاز هر کتاب کمی معذب هستم، اما همین که بتوانم خودم را خلاص کنم و در را ببندم و نگذارم کسی مزاحمم شود دیگر می توانم با سرعت کامل جلو بروم و در نوشته هایم کاملا غرق شود.»
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂