گاهی به نظر می رسد که شما قصد دارید ما را در مورد عشق و مراقبه سردرگم کنید.؟
اشو: نه.. تو به من خوب گوش نداده ای.
من
#همیشه سردرگم می کنم،
نه فقط گاهی!
سردرگم کردن روش من است.
کاری که من با این سردرگم کردن انجام می دهم
ریشه کن کردن ذهن شماست.
من نمی خواهم شما در ذهن ریشه پیدا کنید
چه بهنام عشق باشد و چه به نام مراقبه و چه به نام خدا.
ذهن شما بسیار حیلهگر است.
با هر چیزی می تواند کامیاب شود:
با مراقبه، با عشق، با هرچیزی خوشحال می شود.
لحظه ای که من ببینم ذهن شما با چیزی خشنود شده است باید آن را ریشه کن کنم. تمامی تلاش من این است که وضعیت
#بی_ذهنی را در شما ایجاد کنم.
من اینجا نیستم تا شما را در مورد هیچ چیزی قانع کنم.
من اینجا نیستم تا به شما یک عقیده یا کیش بدهم که با آن زندگی کنید.
من اینجایم تا تمام عقاید شما را از شما بگیرم زیرا زندگی تنها آنوقت برایتان روی خواهد داد. من چیزی به شما نخواهم داد تا با آن زندگی کنید، من فقط تمام شمعک ها و تیرک هایی را که به آن ها
#تکیه داده اید از شما می گیرم.
ذهن خیلی زرنگ است.
اگر بگویم، "پول را ترک کنید" ذهن می گوید، "خوب.
آیا می توانم به مراقبه بچسبم؟"
اگر به ذهن بگویی، "دنیا را ترک کن،"
ذهن می گوید: "خوب. حالا میتوانم به تجربه های معنوی بچسبم؟"
اگر بگویی، "دنیا را ترک کن" ذهن می گوید، "میتوانم دنیا را ترک کنم، ولی به مفهوم خدا خواهم چسبید."
و برای درک خداوند، هیچ چیز بیشتر از مفهوم خدا حجاب و مانع نیست.
واژه ی
#خدا یک مانع بزرگ شده است، باورکردن خدا یک حجاب بزرگ شده است.
اگر می خواهی به خدا برسی باید تمام مفاهیم و باورها را در مورد خدا دوربیندازی ، مفاهیم مسیحی، هندی، محمدی را.
باید مطلقاٌ ساکت باشی، باید وارسته و بدون دانش باشی.
در آن جهل عمیق خداوند خودش را به تو نشان می دهد ، فقط در آن جهل عظیم.
تلاش من کاملاٌ با تلاش های شما متفاوت است.
آنچه شما در اینجا انجام می دهید با کاری که من می کنم با هم کاملاٌ در دو جهت متضاد قرار دارد.
تلاش من این است که جهلی عمیق در شما ایجاد کنم، بنابراین باید شما را سردرگم سازم.
هرگاه ببینم که دانشی جمع آوری کرده اید،
بی درنگ روی آن می پرم تا نابودش کنم.
رفته رفته خواهید آموخت، با نزدیک من بودن، حتماٌ خواهید آموخت ، که انباشته کردن عبث است زیرا این مرد شما را راحت نخواهد گذاشت!
اگر به چیزی بچسبی او آن را خواهد گرفت، پس چه فایده دارد؟
یک روز فقط به من گوش خواهی سپرد و به چیزی نخواهی چسبید و هیچ باوری از سخنان من نخواهی ساخت و نظریه و فلسفهای خلق نخواهی کرد _ فقط گوش می دهی: چنانکه به پرندگان گوش می دهی، چنانکه به صدای باد که از میان درختان صنوبر عبور می کند گوش می دهی، چنانکه به رودخانه که به سمت اقیانوش می شتابد گوش می دهی، چنانکه به صدای موج های غران و وحشی اقیانوس گوش می دهی.
آنگاه یک فلسفه ایجاد نمی کنی،
فقط گوش می دهی.
بگذارید من هم مانند غرش وحشی اقیانوس در برابر شما باشم، یا باد که از میان درختان صنوبر عبور می کند و یا پرندگانی که در بامداد می خوانند.
#من_یک_فیلسوف_نیستم،
من دانشی به شما
#منتقل نمی کنم.
من سعی دارم به چیزی اشاره کنم که ورای دانش است.
پس لحظه ای که می بینم سر تکان می دهید، لحظه ای که می بینم که می گویید، "بله، درست است"، لحظه ای که می بینم چیزی را انباشته می کنید،
بی درنگ باید روی آن بپرم و آن را نقض کنم تا شما سردرگم شوید.
حیران کردن روش من است،
من همیشه این کار را می کنم.....
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#اشو