برخیزدامشب ناله ی ساز من تاگویدشرح سوز وگداز من باز امشب ساز نغمه سرا تسکین بخشد سوز مرا آردبرلب راز ونیاز من دل رنج هجران برده بسی دارد شوق همنفسی افتدامشب پرده راز من بشنو از سازم ناله دارد از جدایی ها به فغان اید از خودسریها بی وفایی ها به توگوید که به مهرت دل من شود پایبند به تحمل مده پندم که اثر نداردپند