ترانه
#ملا _ممد_جان
اجرایی متفاوت از گروه
#نیاز خواننده
#اعظم_علی@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂آهنگ ملا محمد جان یکی از قدیمی ترین آهنگ های هرات ، سرود عاشقانه و بیان سوز دل دختر عاشقیست که نذر گرفته تا در روز نوروز به مزارشریف رفته، مولا
علی را زیارت نموده و دعا کند تا آرزویش که رسیدن به ملا محمد جان است برآورده گردد.
در رابطه با این شعر و داستان عاشقانه « عایشه و ملا محمد جان » در کتب مربوط به تاریخ هرات و اخبار و جراید، بارها مطالبی نوشته اند و رادیو افغانستان نیز در سالهای دهه پنجاه خورشیدی این داستان و آهنگ مربوط به آنرا در قالب رادیو درام موزیکال چندین بار نشر نموده است. سرود عاشقانه ملامحمد جان بیانگر عشق واقعی این دو بوده و داستانی دارد به این شرح :
درزمان حکمروایی تیموریان درهرات، بویژه درعصر سلطان حسین بایقرا (1505ــ 1468) و وزیر دانشمندش امیرعلی شیر نوایی، مردم از سراسر قلمرو تیموریان در روز نوروز به مزارشریف می آمدند و دولت هزینه عروسی جوانانیکه، در این روز در مزار شریف مراسم میگرفتند را می پرداخت.ازجمله مدارس متعددیکه درین دوره، در هرات تاسیس شده بود، مدرسه ای بود، نزدیک محله سرحدیره در شمال شهر هرات و در جوار زیارت ملا حسین واعظ کاشفی که یکی از طلاب این مدرسه ملا محمد جان همه روزه از محله سرحدیره به چشمه قلمفرکه نزدیک زیارت مولانا عبدالرحمن جامی بود، میرفت و صرف و نحو حفظ میکرد، ساعتی در کنار چشمه می آسود و شکرانه ای بجا می آورد
روزی از روز ها جمعی از دختران سرحدیره که در میان آنان، عایشه دختر یکی از افسران مقرب دربار نیز بود، به منظور تفرج و گردش بر سر چشمه آمدند، در این بین باد تندی وزیدن گرفت و روسری عایشه را ازسرش بلند کرده، بر دوش ملا محمد جان که در فاصله کمی از آنها قرارداشت، انداخت. عایشه که به دنبال روسری اش آمده بود با ملامحمد جان رو در رو شده و هردو دلباخته همدیگر شدند.
از آن روز به بعد عایشه و ملا محمد جان به کمک و زمینه سازی دوستان عایشه در کنار چشمه قلمفر، دور از چشم دیگران همدیگر را می دیدند.
عشق عایشه و ملا ممد جان آنقدر برسر زبانها افتاد تا به گوش پدر عایشه نیز رسید. پدر با شنیدن این حکایت، عایشه را در خانه زندانی کرد و او را از دیدن معشوقش محروم کرد. ملا محمد جان هم آموزش صرف و نحو را کنار گذاشت و روز به روز از درد فراق عایشه ناتوان تر می شد.
روزی از روز ها که عایشه توانسته بود، دور ازچشم پدر بادختران دیگر بر سر چشمه بیاید، با سوز و درد این سرود را می خواند:
@sazochakameoketabبیا که بریم به مزار ملا ممد جان
سیل گل لاله زار وا وا دلبر جان
بیا که بریم به مزار ملا ممد جان
سیل گل لاله زار وا وا دلبر جان
برو با یار بگو یار تو آمد
گل نرگس خریدار تو آمد
گل نرگس خریدار تو آمد
برو با یار بگو چشم تو روشن
همان یار وفادار تو آمد
همان یار وفادار تو آمد
بیا که بریم به مزار ملا ممد جان
سیل گل لاله زار وا وا دلبر جان
بیا ای یار که مجنون تو هستم
خراب لعل میگون تو هستم
خراب لعل میگون تو هستم
نمیبوسم لب پیمانه ی می
پرشان و جگر خون تو هستم
پرشان و جگر خون تو هستم
بیا که بریم به مزار ملا ممد جان
سیل گل لاله زار وا وا دلبر جان
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂