🔸بسم الله
#طینت #میثاق #اختیار🔶#سوال_واصله : آیا معلوم بودن طینت انسانها از قبل، موجب جبر و نفی اختیار میشود؟
🔶#پاسخ:
🔸خیر. چرا که اختیار و طینت هیچ تهافت و تنافی نسبت بهم ندارند، بلکه اساساً توافق و تناسب بین عالَمِ اختیار و عالَمِ طینت وجود دارد.
#توضیح:
🔸در تحلیل عالَم طینت یا عالم میثاق و عالم فطرت، و نیز در تحلیل عالَم اختیار، باید عنصر
#زمان را حذف بفرمایید.
این عوالم قبل رتبی بر عالم طبیعتند نه قبل زمانی.
این عوالم حاکم بر زمان اند نه محکوم زمان.
عالمی در حصول و گذران زمان نیستند، بلکه عالمی در
#حضور اند، که درک مقیاسها و قواعدشان در توجه
#حضوری و شهودی به مراتب نفس ممکن است.
عالم مبدأ (در قوس نزول) و عالم معاد (در قوس صعود)، عالمی در
#حضور اند. نفس انسان حاضر و شاهد و واجد در حقیقتِ خویش است، اما بخاطر حدود ادراکی که در توجه به مادیات و زمانیات یافته، از آن عوالم و مواقف و مراتبِ حضورش غافل میشود.
خلط بین مفاهیم زمانمند با حقایق حضوری، موجب انحراف در فهم میشود.
دقت به
#علم_حضوری در تحلیل عالَمِ خزائنِ انسان، و مراتب نفس در قوس نزول و صعود، موجب فهم صحیح از قواعد نزول اختیار از شاکله های طینتی در عالم میثاق میشود.
🔶🔸حقیقتِ اختیار (و خصوصیاتش)، به علم حضوری شهود و وجد میشود، که عالَمی در
#حضورِ نفس است.
🔸حقیقتِ طینت (و خصوصیاتش) هم، به علم حضوری شهود و وجد میشود، که عالَمی در
#حضورِ نفس است.
🔻هرکسی در خزائنِ حضوریش، واجدِ تمامِ خویش است، اما این تمامیّتی که حضوراً برای خویش خواسته را نازل میکند تا به تثبیتش، شاکله و شخصیتِ خویش را اظهار نماید.
هرکسی با نزولِ اختیارش در مراتب
حضورِ خویش، دارد از طینت و مشربی که به آن
#حضوراً عُلقه و آگاهیِ حضوری دارد انتخابهایش را نازل میکند.
قَد عَلِمَ کُلُّ اناسٍ مشربهم
مؤمنِ محض از طینت و مشرب علیّینی،
و کافرِ محض از طینت و مشرب سجیّینی.
البته در طیف خاکستری که هنوز ثبات و محوضت در عُلقه هایشان آشکار نشده، خلط بین طینتها و مشربهایشان هست در مراتب عُلقه هایشان (در افعال و صفات و اعتقادات)، که مثلا مؤمنِ موحدی که گناهانی هم دارد، گناهانش را از طینت اشقیا و شجره زقوم و مشرب ماء ملح اجاج نازل کرده، ولی ذات ایمانیش را از طینت سعداء و شجره طوبا و مشرب ماء عذب فرات نازل میکند.
مراتب مواقف سلوک در دنیا و سیر در برزخ و قیامت هم برای این دسته، با ابتلائات و فشارها، موجب محض شدن و یکطرفه شدن عُلقه هایشان بسمت عُلقه های ذاتی شان میشود؛ عُلقه ی ذاتی به ایمان محض (امام حق) یا به کفر محض (امام جور).
فلذا به حکم ملکوتی در عوالمِ حضوری نفس در قوس صعود، در سیر صعودیِ انسان به خزائنِ ذاتیش، افعال و صفاتی که مناسبت با طینتِ محض شده ی ذاتیش ندارند، از وی به رنج و درد -برای نفرت یافتن و قطعِ عُلقه- ، جدا میشوند، و با فردی که سنخیت ذاتی با طینتِ آن افعال و صفات دارند همراه میشوند.
عالَمِ طینت، عالَمِ نسبتها و عُلقه ها با مقام ولایت است که در عالَمِ شهود و
حضورِ حق است، که عالَمی در
#حضور است.
ارتباط با این عالَمِ حاضر و شهودِ حقایقش، با طی مراتب
#توجه برای انسان
#ظهور می یابد. مسیری که عرفای بالله آن را طی میکنند و موقف عهد الست و میثاق و عالَمِ طینت را در
#حضورِ خویش مشاهده مینمایند.
🔶@Salehi786