🔴 #پس_ساختارگرایی 🔴@SocialSciences1🔻#ژاک_دریدا🔻#میشل_فوکوگرچه تعیین لحظه ی گذار از ساختار گرایی به
پس ساختارگرایی صرف نظر از دقت آن غیر ممکن است، اما چارلز لمرت (1990) سرآغاز
پس ساختارگرایی را به سخنرانی 1966 ژاک دریدا، یکی از سرشناس ترین رهبران این رویکرد نسبت می دهد،که در آن طلوع عصر جدید
پس ساختارگرایی را اعلام کرده بود. برخلاف ساختارگرایان ،بویژه آنهایی که از چرخش زبان شناختی پیروی کرده اند و آنهایی که انسان ها را به عنوان موجودات تحت الزام ساختار زبان در نظر گرفته اند، دریدا زبان را به نوشته ی تقلیل داد که فاعلانش تحت انقیاد آن نیستند. علاوه براین او نهادهای اجتماعی را نیز چیزی جز نوشته نمی انگاشت و بنابراین آنها را ناتوان از انقیاد انسان ها می دانست. به تعبیر امروزین دریدا ساختار زبان و نهادهای اجتماعی را شکافت و زمانی که این ساختارشکنی به پایان رسید چیزی جز نوشته نیافت. گرچه در این جا نیز تمرکز روی زبان است، اما نوشته ساختار نیست و نمی تواند انسان ها را مقید سازد. بعلاوه در حالی که ساختارگرایان در نظام زبان نوعی نظم و ثبات می دیدند... بدین سان دریدا در نهایت نوعی دیدگاه ساختارشکنانه ی واژگون ساز ارائه کرد. که واژگون سازی و ساختارشکنی با ظهور
پس مدرنیسم حتی مهم تر هم شد و در واقع این
پس ساختارگرایی بود که صحنه را برای
پس مدرنیسم آماده ساخت.... ساختار شکنی کلام محوری عبارت مناسبی برای توصیف تاکید دریدا است. به بیانی کلی تر، ساختارشکنی به معنای تجزیه ی واحدها به منظور کشف تفاوت های پنهان است (اسمیت،208:1996)... گرچه دریدا
پس ساختارگرای بسیار مهمی است، اما مهمترین اندیشمند وابسته به این رویکرد میشل فوکو است. کار فوکو تفاوت دیگری را بین
پس ساختارگرایی و
ساختارگرایی آشکار می سازد. در حالی که ساختار گرایی شدیدا تحت نفوذ زبان شناسی قرار گرفته بود رویکرد فوکو و به طور کلی
پس ساختارگرایی درون دادهای نظری گوناگون را نشان می دهد (اسمارت،1985).
📚عنوان کتاب:
#نظریه_جامعه_شناسی_مدرن👥نویسندگان:
#جورج_ریتزر،
#داگلاس_جی_گودمن👥مترجمان:
#خلیل_میرزایی و
#عباس_لطفی_زاده 📇انتشارات:
#جامعه_شناسان@KhalilMirzaei👥کانال علوم اجتماعی
👥@SocialSciences1