@Social_Science#جامعه_شناسي#Sociologyبه مطالعه علمي ماهيت و توسعه ي
جامعه ها اعم از گروه ها و جوامع انساني، پديده ها، نهادها، ساخت ها، قدرت ها، روابط و رفتار اجتماعي گفته مي شود. پس
#جامعه_شناسي هم به مطالعه ي جوامع در سطح كلي و كلان مي پردازد و هم به رفتار و كنش هاي افراد در
جامعه. بدين سان
#جامعه_شناسي مي تواند مشمول علومي نظير مردم شناسي، اقتصاد، علوم سياسي، جغرافياي انساني و روان شناسي اجتماعي گردد و به خاطر همين گستردگي فراخناي مطالعه به شاخه هاي گوناگوني نظير
#جامعه_شناسي تاريخي، اقتصادي، جمعيتي، سياسي، شهري، روستايي، حقوق، شناخت، اخلاق، كار، دين، توسعه و غيره تقسيم مي شود.
#جامعه_شناسی_جامعه_شناسی#Sociology_of_sociology یک دیدگاه معرفت شناختی و انتقادی است که در حوزه و عملکرد خود و
جامعه شناسان را بررسی و نقد می کند یا به چالش می کشد. در
#جامعه_شناسی_جامعه_شناسی ،عقاید،اندیشه ها ،نظریه ها،پژوهش ها و عملکردهای
#جامعه_شناسی با واقعیت و حقیقت موجود از منظر ماهیت ،قوت،منابع،و چگونگی سازماندهی مقایسه می شود و با یک دیدگاه آسیب شناختی -انتقادی دستاوردهای پیشین مطالعه و بررسی می شوند و قدرت تحلیلی -تبیینی و پیش بینی کنندگی آن ها بازنمایی می شود. بنابراین ،در
#جامعه_شناسی_جامعه_شناسی نه تنها
#جامعه_شناسی بلکه ارتباط آن با
جامعه و واقعیت های اجتماعی نیز مد نظر قرار می گیرد. پس
#جامعه_شناسی_جامعه_شناسی بررسی و شناخت
#جامعه_شناسی از منظر
#جامعه_شناختی است.
#جامعه_شناسی_بازتابشی#Reflexiv_sociology#جامعه_شناسی_بازتابشی به روابط چرخه ای یا متعامل علت و معلول با هم دیگر و بافت اجتماعی ای که آنها رخ می دهند،می پردازند. بنابراین بازتابش به خود ارجائی هایی دلالت دارد که در عمل کنش و بررسی صورت می گیرد و تاثیری که آنها به کل امر اجتماعی می گذارند. در بازتابش گری کنشگر نه تنها نقش نیروهای اجتماعی کننده را می شناسد و جایگاه اجتماعی آنها را در ساختار اجتماعی می تواند تغییر دهد ، بلکه نقش و جایگاه هنجارها ،ذائقه ها ،سیاست ها،تمایلات و غیره ی خود را نیز شناسایی می کند و جایگاه آنها را نیز می تواند تغییر دهد یا تعدیل نماید. پس
#جامعه_شناسی_بازتابشی به بازتاب این خود ارجاعی ها در امور اجتماعی و دو سویگی های آنها با هم دیگر می پردازد و در این راستا از عینیت بخشی به امور اجتماعی سود می جوید.
#جامعه_شناسی_ریشه_گرا#جامعه_شناسی_بنیان_گرا #Radical_sociologyنوعی
#جامعه_شناسی که هدف آن رهاسازی انسان ها به گونه ای است که هر انسان بتواند به صورت آگاهانه در شکل دهی و هدایت سازمان و نهادهای اجتماعی موثر بر خودش اثر بگذارد و بدین سان توانایی های خود را به حداکثر برساند. در یک
جامعه ای آزاد شده از قید و بندها به ویژه رها شده از مالکیت که مد نظر مارکسیسم است هر فرد آزادانه می تواند مجموعه ای از فعالیتهای مورد نظر خود را انجام دهد و در عین حال به صورت آگاهانه، هوشمندانه و مستقیم در طرح ها و برنامه هایی شرکت نماید که زندگی اجتماعی را امکان پذیر می سازند. بنابراین،
#جامعه_شناسی_ریشه_گرا می خواهد شناختی ارائه دهد که امکان رهاسازی انسان را مهیا می سازد.
#جامعه_شناسی_ساختاری#جامعه_شناسی_ساخت #Structural_sociologyشاخه ای از
#جامعه_شناسی و در اصل یک نظریه ی
#جامعه_شناختی است که مبتنی بر فرض اولویت
جامعه بر افراد است و در نتیجه ساختارهای حاکم بر
جامعه از جمله ترتیبات اجتماعی الگوداری نظیر قشربندی اجتماعی ،نهادهای اجتماعی ، وسایر روابط الگودار میان گروه های اجتماعی بزرگ ،نظام اقتصادی،نظام قانونی،نظام سیاسی ،و نظام فرهنگی تمرکز دارد. بنابراین خانواده ،شبکه ی روابط،مذهب ،اقتصاد،قوانین،طبقه و قشر،قدرت و حاکمیت،ارزش ها و اعتقادات همگی ساختارهای اجتماعی ای هستند که در
#جامعه_شناسی_ساختاری به آن ها پرداخته می شود.
📘کتاب:
#فرهنگ_توصیفی_علوم_اجتماعی👤نویسنده:
#خلیل_میرزایی📚انتشارات:
#فوژان♨️کافه روش تحقیق و نظریه
جامعه شناسی♨️@KhalilMirzaei👥کانال علوم اجتماعی
👥https://telegram.me/joinchat/B8dgVjzw2lSWh3ZSpj1VhQ