باید اقرار کنم، چشمِ تو دیدن دارد
بارِ زیباییِ تو پشت_خمـــیدن دارد
از زلیخا شدنش ترس ندارد ،وقتی
آخرِ قصه ی عشــاق شنیــــدن دارد
از تو تغییرِ بزرگی به تنم می پیچد
روزِ پروانگی ام، پیــله دریدن دارد
کِشتِ خشخاشِ تنَت تخمِ توهم زائیست
رنگِ چشمانِ تو تریاک کشیدن دارد
پدرم یوزپلنگانه، در گوشم گفت:
با غزالان بدنم شوقِ دویدن دارد!!!
#داود_سالاری_حسنوند#غزل_فارسی#شعر_خرم_آباد@JAYEDENJ