View in Telegram
عقل سلیم برای رعایای جمهوری اسلامی عقل سلیم در انسان سالم پیش از ارتکاب هر عملی، پیامدهای آن را می‌سنجد. یا دستکم پس از ارتکاب، هزینه و فایده را ارزیابی می‌کند تا ببیند آن را تکرار بکند یا نه؟ بیایید کمی به خودمان فشار بیاوریم تا نادان یا دیوانه نشویم. مثال‌های روزمره زیادند: شهرداری تهران برای جلوگیری از آلودگی هوا با خودروهای سوخت فسیلی، اتوبوس و تاکسی برقی را پیشنهاد می‌کند. پیامد فعالیت این خودروها چیست؟ نیاز به انرژی الکتریکی بیشتر. این انرژی را کجا تأمین می‌کند؟ نیروگاه‌های سوخت فسیلی تهران و کرج. این نیروگاه‌ها با چه سوختی کار می‌کنند؟ نفت سیاه (مازوت). خب همین الان هم عمدۀ آلودگی شهر تهران ناشی از مازوت نیروگاه‌ها است، نه بنزین و گازوئیل خودروها. مثال دیگر: جمهوری اسلامی مدعی است برای جبران کسری برق کشور و کسب انرژی بدون آلودگی فسیلی، باید نیروگاه هسته‌ای بسازد و فناوری اتمی داشته باشد. پیامد عملی این فناوری تحریم سیاسی است. در نتیجۀ تحریم‌ها امکان ساخت نیروگاه جدید برای پالایش نفت نیست، همچنین فروش نفت ایران و فراورده‌های آن محدود شده. در نتیجه، نیروگاه‌ها مازوت می‌سوزانند و آلودگی مضاعف تولید می‌کنند. ضمناً همچنان کمبود انرژی و قطعی برق وجود دارد. حالا بیایید مثال سیاسی روز را بیازماییم. مثلاً جنگ موشکی اسرائیل و جمهوری اسلامی. فرضیات عوامانه: جمهوری اسلامی به اسرائیل موشک می‌زند تا انتقام ترورهای اسرائیل در ایران و لبنان را بگیرد. طرفدار جمهوری اسلامی: اسرائیل شکست خورد و جبهۀ مقاومت غزه و لبنان به پیروزی نزدیک شد. مخالف راستگرای جمهوری اسلامی: اسرائیل با کمک آمریکا به‌زودی انتقام می‌گیرد و جمهوری اسلامی سرنگون می‌شود. اما واقعیت: آمریکا که نگران بالا رفتن قیمت نفت است، به اسرائیل بسته‌ای را پیشنهاد کرد تا در ازای صرف‌نظر از حملۀ سنگین به مراکز نفتی، تسلیحات جدید و حمایت مالی جدید دریافت کند. این حمایت مالی و نظامی موج دیگری از ویرانی برای غزه و لبنان را در پی خواهد داشت. اسرائیل به قصد تضعیف نظامی و مالی جمهوری اسلامی به اهداف نظامی و حداکثر صنایع مهم حمله می‌کند. هزینۀ بازسازی این ضربه از جیب مردم جبران خواهد شد. من البته از پیامدهای نمادین حملۀ موشکی جمهوری اسلامی غافل نیستم (اعتماد به نفس مقابل اسرائیل تا حدی اعاده شد و جنگ لبنان دیگر یک‌طرفه و مغلوبه نیست) اما در سالگرد حملۀ ۷ اکتبر، باید قبول کرد که هزینۀ پیامدهای عملی آن (نسل‌کشی و ویرانی تمام غزه و همچنین ورود لبنان به جنگی مشابه) بیش از فایدۀ پیامدهای نمادین آن (رسمیت‌یافتن دولت فلسطین در برخی کشورها مانند ایرلند، اسپانیا و نروژ؛ ایجاد گسست در عادی‌سازی روابط دولت‌های غربی با اسرائیل؛ جلوگیری از روند شتابان مشروعیت‌بخشی بیش از پیش غربی‌ها به اسرائیل، نظیر انتقال پایتخت از تل‌آویو به بیت‌المقدس با مجوز ترامپ) بوده است. همین مدل هزینه و فایدۀ عملی را باید به کسانی که آرزوی براندازی آسان با کمک ارتش اسرائیل و آمریکا دارند، پیشنهاد کرد. البته اگر ایرانی عوام و راستگرا بفهمد که در نظر دولت‌های غربی‌، افزون بر جمهوری اسلامی به‌عنوان منبع تولید شرارت برای اسرائیل، دولت‌های عربی و متحدان غربی آن‌ها، جغرافیای ایران چیزی جز منبع تولید نفت ارزان برای غرب نیست و مردم ایران نیز خطر تولید سیل پناهندگان برای اروپا را دارند، معادلات کمی واقعی‌تر خواهد شد. اروپا برای چند ده میلیون مهاجر جا ندارد، همچنان که دولت‌های خاورمیانه خطر چند صدهزار تروریست بنیادگرای شیعه با در اختیار داشتن انبارهای سلاح و موشک رژیمی سرنگون‌شده (مانند القاعده و داعش در عراق پس از صدام) را به جان نمی‌خرند. @RezaNassaji
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily