📌 بخش نتیجهگیری:بر اساس مطالعات آیندهنگر دربارهی تجربههای نزدیک به مرگ (NDE) و یافتههای اخیر در پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی، و با تشبیه به مفاهیمی از فیزیک کوانتومی، آگاهی ما نمیتواند در زمان یا مکان خاصی محدود شود. این مفهوم به "
آگاهی غیرمحلی" (non-local consciousness) معروف است، زیرا تقریباً تمام جنبههای گزارششده از آگاهی در زمان ایست قلبی به پدیدههایی شبیه به ویژگیهای کوانتومی شباهت دارند، مانند *
ارتباط غیرمحلی فراتر از زمان و مکان* (van Lommel, 2013).
👈🏻 در این دیدگاه، آگاهی بیپایان یا غیرمحلی لامکانلازمان ما همراه با خاطرات آشکار (declarative memories) منشأ خود را در یک قلمروی غیرمحلی پیدا میکند و بهصورت میدانهای موجی اطلاعات (wave-fields of information) ذخیره میشود. مغز تنها بهعنوان یک ایستگاه انتقال (relay station) عمل میکند که بخشهایی از این میدانهای موجی آگاهی را دریافت و به آگاهی بیداری ما منتقل میکند.👈🏻 عملکرد مغز باید با عملکرد یک گیرنده-فرستنده (transceiver) یا یک واسط (interface) مقایسه شود، دقیقاً مانند عملکرد یک کامپیوتر.
👈🏻 شبکههای مختلف نورونی (neuronal networks) بهعنوان واسطی برای جنبههای مختلف آگاهی ما عمل میکنند و باید بهعنوان گیرندهها و انتقالدهندهها (receivers and conveyors) در نظر گرفته شوند، نه بهعنوان نگهدارندههای آگاهی و خاطرات.در این دیدگاه، آگاهی غیرمحلی در حوزهی قابلاندازهگیری فیزیک یا دنیای آشکار ما ریشه ندارد. با این مفهوم از آگاهی غیرمحلی، تمام عناصر گزارششده از یک تجربهی نزدیک به مرگ (NDE) در زمان ایست قلبی میتوانند توضیح داده شوند.از زمان انتشار چهار مطالعهی آیندهنگر ذکرشده، که نتایج و نتیجهگیریهای آنها بهطور قابلتوجهی مشابه هستند، پدیدهی تجربهی نزدیک به مرگ (NDE) دیگر نمیتواند از نظر علمی نادیده گرفته بشود. بر اساس این مطالعات تجربی، همراه با پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی دربارهی ایست قلبی،
دیدگاه مادیگرایانهی فعلی دربارهی رابطهی مغز و آگاهی که توسط اکثر پزشکان، فیلسوفان و روانشناسان پذیرفته شده است، بیش از حد محدود به نظر میرسد.با ارائهی یک پایهی علمی برای آگاهی بهعنوان یک پدیدهی #غیرمحلی و در نتیجهی فراگیر، میتوان به ایدههای جدیدی در مورد رابطهی آگاهی و مغز دست یافت. اکنون دلایل قانعکنندهای وجود دارد که نشان میدهد "
آگاهی ما همیشه با عملکرد مغزمان همزمان نیست":
آگاهی پیشرفته ارتقاء یافته، ظاهراً میتواند در شرایطی تجربه شود که امکان درک و ادراک از بیرون و بالای یک بدن بیجان وجود دارد.👈🏻 مطالعات دربارهی NDE به نظر میرسد که این فرضیه را مطرح میکند که آگاهی ما در مغز قرار ندارد و به مغز محدود نمیشود،
زیرا آگاهی ما دارای ویژگیهای غیرمحلی «Non-local property» است.
بر اساس این فرضیه، مغز به جای اینکه تولیدکنندهی آگاهی باشد، به نظر میرسد که وظیفهای تسهیلکننده (facilitating) داشته باشد.به نظر میرسد که ناگزیر به رویکردهای جدیدی برای مطالعهی آگاهی و بازنگری رابطهی آگاهی و مغز نیاز داریم. ما به یک علم #پسامادیگرایانه (postmaterialist science) نیاز داریم که تمام جنبههای ذهنی و فرامادی (transpersonal) را که ممکن است در آگاهی ما رخ دهند، در بر بگیرد و ایدههای فعلی و به طور گسترده پذیرفتهشده دربارهی رابطهی ذهن و مغز را مورد بازنگری قرار دهد.
ادامهی مطالب و ترجمهی مفصل را میتوانید در تلگراف زیر مطالعه کنید:
👇🏻👇🏻https://telegra.ph/تجربیات-نزدیک-به-مرگ-در-حین-ایست-قلبی-12-28@ReligionandScience2021