رفیق شهیدم

#شهید_مهدی_باکری
Channel
Logo of the Telegram channel رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313Promote
573
subscribers
12.7K
photos
11.3K
videos
1.69K
links
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمیشود🥀 رَفیقِ‌شهیدم‌یه‌دورهمیه‌خودمونیه خوش‌اومدی‌رفیق🤝🫀🥀 تاسیس²¹/⁰²/¹³⁹⁸ کپی‌آزاد‌✌صلوات‌هدیه‌کردی‌چه‌بهتر📿✌️ کانال‌ایتامون‌ 👇 https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 خادمین 👇 @Someone_is_alive @Mortezarezaey57
🔰هیچ وقت از غذا ایراد نگرفت...
#شهید_مهدی_باکری
رسـالت ما
همان رسالت
فرمـــــاندهان
شهیدمان است..
خــود
را نـدیـدن...

#شهید_مهدی_باکری❤️

باشــهداء_تـاســیدالــشــهــداء🇮🇷

┄┅══••✼🍃🌺🍃✼••══┅┄
@Refighe_Shahidam313


#فقط اخلاص

خداوند از مومن
ادایِ تکلیف را می خواهد،
نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را...
فقط #اخلاص
و با دیدِ تکلیفی
به وظیفه توجه کردن!

#شهید_مهدی_باکری🌷

┄┅══••✼⚫️🥀⚫️✼••══┅┄
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدم
سر‌ سفره‌ عقد‌ نشستہ‌ بوديم، عاقد‌ ڪہ‌ خطبہ‌ را‌ خواند، صداے‌ اذان‌ بلند‌ شد. حسين‌ برخاست، وضو‌ گرفت‌ و‌ بہ‌ نماز‌ ايستاد، دوستم‌ ڪنارم‌ ايستاد‌ و‌ گفت: اين‌ مرد‌ براے تو‌ شوهر‌ نمےشود. متعجب‌ و‌ نگران‌ پرسيدم:‌ چرا؟ گفت: ڪسے‌ ڪہ‌ اين‌قدر‌ بہ‌ نماز‌ و‌…
شهید🌹مهدی باکری

‌ صبـح زود حمیـد مے خواست بره بیرون، برایـش تخم مرغ آب پز کرده بودم🥚🍴

وقتے رفتم از روی گاز بردارم احسان اومده بود پشت سرم وایسـاده بود 😱

همین کہ تخم مرغ ها را برداشتم آب جوش ریخت پشت گردنش 😱🥺
هـم عصبانے بودم که اومـده بود تو آشپزخانہ هـم ترسیده بودم که نکنه طوریش بشه😰

حمید سریـع خودشـو رسـوند تو آشپزخانہ و بـا خونسردے بهـم گفت :
آروم باش،تا تو آروم نشی بچه رو دکتر نمی برم😟❗️

این قـدر با نرمی و خونسردی باهام حرف زد
تا آروم شدم😊
یه هفته تموم می بردش دکتر بهم می گفت :
دیدی خودتو بیخود ناراحت کردی😞
دیدی بچه خوب شد😉

#شهید_مهدی_باکری
#مذهبیها_عاشقترند
#عاشقانه_مذهبی
#عاشقانه


❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️❤️💚❤️✌️❁═┅┄
خاطره اۍ از شهید باکرۍ🌱

شهید مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا ،
بر اثر اصابت تیر
از ناحیه کتف مجروح شده بود.
یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند.
مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک بسیجی ام .»

به مناسبت زادروز تولد

تولدت مبارک عزیز آسمانی
شادی روح شهید عزیز فاتحه و صلوات+وعجل فرجهم
✌️🤲✌️
01_30

#شهید_مهدی_باکری
#ماه_مبارك_رمضان
#خاطره

🕊رفیق شهیدم🕊
@Refighe_Shahidam313
┈••✾•🥀❤️🥀•✾••┈
~🕊
#طنز_جبهه 😍😂

به سلامتی فرمانده.....
دستور بود هیچ کس بالای ۸۰ کیلومتر سرعت،حق ندارد رانندگی کند!
یک شب داشتم می آمدم که یکی کنار جاده ،دست تکان داد نگه داشتم سوار شد ،
گاز دادم و راه افتادم
من با سرعت می راندم و با هم حرف می زدیم!
گفت:می گن فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید!راست می گن؟!
گفتم:فرمانده گفته!
زدم دنده چهار و ادامه دادم:
اینم به سلامتی فرمانده باحالمان!!!!
مسیرمان تا نزدیکی واحد ما ،یکی بود؛پیاده که شد،دیدم خیلی تحویلش می گیرند!!
پرسیدم:کی هستی تو مگه؟!
گفت:همون که به افتخارش زدی دنده چهار...

#شهید_مهدی_باکری♥️🕊

┄┅══••✼🍃🌺🍃✼••══┅┄
@Refighe_Shahidam313
#رمان_واقعے
#بہ‌سوے‌او

🌹قسمت شصت وپنج

🔰رفتم #سپاه قسمت فرهنگی ثبت نام کردم، گفتن زمان شروع کلاسها را خودمون اطلاع میدیم بهتون.

سه هفته بعد کلاسها ‌شروع شد، استاد که از روایتگری منطقه جنوب بهمون آموزش میداد #حاج_حسین_یکتا بود.

🍃بچه ها برای روایتگری باید مساحت منطقه را بدونید عملیاتهای مهم اون منطقه فرمانده های که تو اون منطقه شهید شدن، تاریخ عملیات، تعداد شهدای عملیات ها، تعداد اینکه دشمن چقدر تلفات داده. اما چقدر مهمات از دشمن گرفتیم

🔰از منطقه اروند شروع شد
#شهید_مهدی_باکری اینجا جا مونده

🌷خواهر شهید باکری :
ما سه تا برادر داشتیم
علی آقا رو ساواک دستگیر کرد زیر شکنجه شهید شد، پیکرشو بهمون ندادن
حمیدآقا راهم که آقامهدی جاگذاشت مجنون، خود آقا مهدی روهم اروند برد

😔یه مزار از سه برادرم نیست تو دنیایی به این بزرگی...

#رمان #رمان_واقعی #به_سوی_او

#رفیق_شهیدم
🕊🌸 رفیق شهیدم
🆔 @Refighe_Shahidam313
-┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄-
ای ڪاش
بہ افطارِ نگاهـت
برسانی دل مـا را ...

#شهید_مهدی_‌باکری

#التماس_دعا_
@Refighe_Shahidam313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر کسی را پیدا کردید که چنین رفتاری داشت،
به او رای دهید.
روحت شاد بزرگ مرد

🌷 #شهید_مهدی_باکری


کلیک کنید👇👇@Refighe_Shahidam313
شهید بالازاده حدود سه سال در جبهه‌های جنگ #حق_علیه_باطل با دشمن جنگید و خیلی کم به خانه و نزد #خانواده اش می‌آمد و هر وقت هم که چند روزی به مرخصی می‌آمد، در #مساجد و #منابر و #مجالس"، روز و شب به #تبلیغ و #جذب #نیروی_داوطلب_بسیجی برای اعزام به جبهه می‌پرداخت.

وی حتی راضی نبود که پدر و مادرش متوجه #مجروحیت و آثار زخم های دشمن بر بدن #نحیف و ظریفش شوند شبها در کنار پدر و مادر با #لباس_رزم می‌خوابید، تا مبادا پدر و مادرش متوجه ناراحتی‌ها و آثار مجروحیت او شوند.

شجاعت و #درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان 13 ساله چگونه جمع شده است؛ بر و بچه های #تیپ_عاشورا چهره #مهربان و #جدی شهید بالازاده را از یاد نمی برند بیشتر اوقات کنار فرمانده‌اش شهید «مهدی باکری» دیده می شد.

سرانجام مرحمت بالازاده روز21 اسفند 1363 در #جزیره_مجنون در #عملیات_بدر ، با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش یعنی #شهید_مهدی_باکری ، #بال در بال #ملائک گشود و #میهمان #سفره #حضرت_قاسم (ع) شد.

┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا مرا پاک بپذیر
مهدی باکری از شناسایی اومد. سه چهار روزی میشد تو خاک دشمن بود. اومد افتاد تو سنگر...
لب ها خشک،ضعیف،پر از گرد و خاک
یه کمپوت براش وا کردم گذاشتم جلوش...
گفت: امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه؟
صدامو براش بردم بالا،مگه اونا ۳ ۴ روز تو خاک دشمن بودن؟
گفت رحیم شلوغش نکن امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه گفتم نه نبوده
گفت : اینو بردار یه پارچ آب بیار

#قهرمان_من ؛ #شهید_مهدی_باکری
🍃🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸