رفیق شهیدم

#جان
Channel
Logo of the Telegram channel رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313Promote
573
subscribers
12.7K
photos
11.3K
videos
1.69K
links
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمیشود🥀 رَفیقِ‌شهیدم‌یه‌دورهمیه‌خودمونیه خوش‌اومدی‌رفیق🤝🫀🥀 تاسیس²¹/⁰²/¹³⁹⁸ کپی‌آزاد‌✌صلوات‌هدیه‌کردی‌چه‌بهتر📿✌️ کانال‌ایتامون‌ 👇 https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 خادمین 👇 @Someone_is_alive @Mortezarezaey57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب اول محرم بنویس؛ یا حسین❗️


امــام حسیـن (علیـه‌السلام) در هنـگام
ترک خیمه گاه به امام سجاد فرمودند:

«وَاللهِ لا يَسْكُنُ دَمي»
به خدا قسم خون من از جوشش نمی‌افتد.

"از کتاب موسوعه كلمات امام حسين ص"

قطعه : « شام سلام علیک »
حاج محمود کریمی


اگر حال مناسبی پیدا کردین
با انتشار ویدئو در ثواب نشر
سهیم شوید.

#جان_نثاران
#مداحی_فاخر_گوش_کنیم
#لا_یسکن_دمی#محرم #دهه_محرم #عزاداری #امام_حسین #مداحی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رهبر انقلاب: در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم

🔹ان‌شاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...

پ ن :
ان شالله شرمنده شهدا نشیم
شرمنده حاج قاسم و رفقایش نشیم
ان شالله شفاعت حاج قاسم نصیب ما هم بشه
به حق روح این مرد بزرگ برا اسلام و انقلاب خسته نشیم

#سید_مرتضی_پورعلی
#جان_فدا
🦋✌️توئیت داریوش ارجمند
بازیگر متعهد و انقلابی
درباره #حاج_قاسم

♦️ اگر غرب یک نمونه از تو را داشت سینماهایشان دنیا را خبردار می‌کرد..

✌️🙂

#جان_فدا
#Hero
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چون برای حرم اربابش جنگید، به او تکه ای از اربعین را دادند

#جان_فدا ۱:۲۰

#دست_آشنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصلا اسمش قاسم بود
میدونی معنیش چیه؟
یعنی تقسیم می‌کرد
میگفت غصه غما مال من
شادی ها مال شما
قاسم بود دیگه...!🖤

#نگار_خانه | #جان_فدا
🔴👆جنایت هایی که
#سردار اگر نبودی تکرار میشد:

1200 جوانی که داعش سر آنها رو برید و داخل رودخانه انداخت!
2000 زن و دختر نوجوان ایزدی که داعشی ها بین خود دست به دست کردن و فروختن!
طفلی که از سینه مادر جدا کردن و روی آتش سرخ کردن و لای پلو برای مادر فرستادن!

#جان_فدا
#عزیز_ملت
#سردار_دلها_حاج_قاسم
📸 #جان_فدا | ژنرال قاسم سلیمانی یکی از ده چهره متفکر برتر در عرصه امنیتی و دفاعی جهان است

🔷مارک گریچ، کارشناس موسسه دفاعی آمریکا

#Hero
#حاج_قاسم

میثم ایرانی 🇮🇷
‏آنانکه تو را مـعاملـه کردنـد بدانند
طـوفان بلا منتظر کشتـی آنهاست...

#جان_فدا
#عاشقانه_شهدا 🥀


#جان_دل_هادی...💕💕💕

وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم...
میگفت:
"❤️جااان دل هادی...؟
چیه فاطمه💚...؟

چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...💔
فقط اشک میریختم و ناله میزدم...😭
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...
از دل تنگم گفتم...

#جانا_ز_فراق_تو_این_محنت_جان_تا_کی...💔
#دل_در_غم_عشق_تو_رسوای_جهان_تا_کی...

از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش...
نوشتم "هادی...
فقط یه بار...
فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."😭
نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم...😴

بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...👌😍
دیدمش…
با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد...☺️

#مـن_صدایش_زدم_و_گفت_عزيـزم_جانـم...
#با_همين_یک_کلمه_قلب_مـرا_ريخت_بهم...

صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم...
"❤️جاااان دل هادی...؟
چیه فاطمه💚…؟
چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟
تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...😍

#همسرشهیدهادی‌شجاع
بای ذنب قتلت؟!....

تصویر کوچکترین شهید حادثه انفجار

تروریستی مسجد شیعیان قندوز افغانستان
#جان_پدر_کجاستی؟!
#ای امیر عرفه حالِ #مناجات بده
#برگدای حرمت #وقت ملاقات بده..😞😞

#اي امير عرفه روح #مناجات توئي
#مشعر و سعي و #صفا مروه و ميقات توئی

#اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد
#جان زهرا دگر از خيمه صحرا برگرد.😭😭😭

💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
#گمــنامے ، راز عجیبےست ... .

گمنامی یعنی مثل #حاج_احمد_متوسلیان سی و دو سال نا معلوم باشی... .

گمنامی یعنی کمیل و حنظله.... .

گمنامی یعنی ۳تا داداش مثل #باکری ها که هیچ کدوم جنازه شون برنگشت ...

گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید :
« #یاران_دیکتاتور!!!»

گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شنیِ تانکها له شوند و وحسرت یک #آخ را بر دل دشمن بگذارند ...

گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های #کردستان منجمد شدند ...

گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ...

گمنامی یعنی"به فرزند جانباز ۷۰ درصد بگن با #سهمیه رفت دانشگاه...

گمنامی یعنی نه تنها #جان که #نام و #هویتت را نیز فدای حضرت دوست نمایی...

#سلام_بر_گمنامان_خوشنام
#یادشهدا_باذکرصلوات

┄┅══••✼⚫️🥀⚫️✼••══┅┄
@Refighe_Shahidam313
شهادت #معراج عروج عاشقانی است؛
که از قید #جان گذشتند...
تا بُراق #عشق آنان را؛
به وادی عدم کشاند!
و این #عدم یعنی؛
دست یافتن به تمام #اسرار عالم...

@Refighe_Shahidam313
قافلہ ے مـا
قافلـہ ے
از #جان_گذشتگان است
هرڪس ڪہ
از جـــان گذشتہ نیست
با مـا نیایـــد ....

صبحتون شهدایی ♥️

#شهید‌بابڪ‌نوری🕊

@Refighe_Shahidam313
💯کتاب: افول موریانه‌وار آمریکا

موضوع: افول آمریکا در آثار صاحبان اندیشه ( #نوام_چامسکی، #جان_مایکل، #ریچاردهاس و #جیمی_کارتر و... )

عوامل افول آمریکا در ادبیات دانشگاهی

🔰 افول دموکراسی

💢 افول رهبری جهان آمریکا

افول اجتماعی_فرهنگی

🔹 افول اقتصادی

🔸 افول نظامی

#نشستهای_بصیرتی
#افول_موریانه‌وار_آمریکا

@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدم
🔴 کپشن رو با #تامل بخونید 👇👇
.
۵۸ سال پیـش در چـنیـن روزهایـی #مرلین_مونرو درگذشــت.
#الهه_زیبایی قرن ۲۰ که امروزه به عنوان #نماد_آزادی و سنت‌شکنی شناخته میشه.

این ستارهٔ پول‌ساز سینما، درســت چـنـد مـدت بعـد از جــراحی زیبایـی و در اوج درخشـش، در شـبی که به مــهمانی دعـوت بود در مرگی مشکوک، جان داد. مرگی که هرگز علتش معلوم نشد!
.
.
شاید نشنیده باشـید که نرما مـعـروف به #مرلین دچار اختلال دوقطبی بود و از دوره‌های #افسردگی رنـج مـی‌برد همچنین احساس ناامنی رهایش نمی‌کرد و بزرگترین اضطرابش، از دست دادن چهره‌اش بود. حتی گفته میشه: او از تــرس اینـکه دیگـه زیبا نباشـه خـودش رو کـشـت... . #خواننده ، #مدل و #بازیگر_هالیوود با استقبال حضار، روی صحنه می‌آمد. شادانه می‌رقصـید و می‌بوسـید و می‌خواند. تحسـین می‌شد، بر جلد مجلات نقش مـی‌بست. در مجلــس بزرگان مـی‌نشست، با #رابرت_کندی ، برادر #جان_اف_کندی رابطه خصوصــی داشـت و همـچنین با خـودش🤦 . اما آشـپزخانه‌اش پر بود از بطـری‌های خالی #مشروب و گوشه‌گوشهٔ اتاق خوابش، بسته‌های مچالهٔ قرص و آرامبخش. اصلا یکی از فرضیه‌هایی مرگ او اُوردوز بود. او همچنین، در آرزوی تصاحـب جان اف #کندی و از مـیدان به در کـردن همسـرش و تبدیل شدن به "بانوی اول آمریکا" بود و همین ارتباطـات، فرضـیهٔ قـتلـش توسـط این خانـواده رو تقویـت می‌کـرد
.
.
.
صاحب خنده‌های پرنشاط، زنی که حسـرت دختران جهان بود؛ ۳بار #طلاق گرفـت، ۳ بار #سقط_جنین کرد و چند #خودکشی نامـوفـق داشت!
اطرافیانش درباره‌اش گفتند: عـزت‌نفـس پاییـنـش بعد از هربار جدایی و نیاز به جلب توجه باعث این خودکشی‌ها بوده!
به شهادت نزدیکانش، او هیــچوقت شاد نبود. یک نویـسنـده امریکایی گفتـه «اون غمـگین‌ترین زنی بود که تابحال دیدم»
درباره‌اش نوشتند «چیزی که زندگی مرلین کم داشت عشق بود»
.
همیشه در پی #عشق بودن!
همیشه در کانون توجه بودن
همیشه خواسته شدن تا تختخواب و رها شدن بعد از اون
همیشه تنها ماندن
تکرار مکررات زندگیِ نُرمای واقعی بود
.
.

غم‌انگیزه!
روی صحنه محبوبترین دختر #آمریکا باشی و پشت صحنه اینچنین فروپاشیده
اون میتونست یه نقاش خوشبخت یا کارمند شاد توی شهرش باشه اما جهان مدرن، یه پرچم خوش آب و رنگ لازم داشت برای اینکه شعارهای جدیدش رو روش بچسبونه. و مرلین مونرو، دستمالی بود که رنگ شد و به اهتزاز درآمد و پرچم شد
پرچم چیزی که اسمش رو #آزادی گذاشتند... پرچم سنت‌شکنی
مرلین قربانی زیاده‌خواهی دنیایِ مدرنِ لیبرالِ سرمایه‌سالار شد
.
#حقوق_زن #فمنیسم #حجاب #حجاب_اجباری #ستاره_هالیوود #زیباترین_زن_دنیا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدم
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیستم 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای #انفجار بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از #مدافعان مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن…
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_بیست_و_یکم

💠 در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد.

دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، #افطار امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود.

💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا #خدا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود.

چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به #آب رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت.

💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم.

پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از #دلتنگی برای حیدر ضعف می‌رفت.

💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با #رؤیای شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود.

گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید.

💠 چند روز از شروع #عملیات می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود.

عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم.

💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی #خیال اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند.

شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟»

💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم!

انگار صدایم هم از #ترس در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید.

💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه #تهدید به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!»

احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم.

💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان #جهنمی عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!»

از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!»

💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر #اسیر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود.

جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد.

💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. #جراحت پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم #خون را روی صورتم حس کردم.

از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او #جان بدهم.

💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه #غم است که از جراحت جانم جاری شده است.

عصر، #عشق حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته #قاتل جانم شده بود.

💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و #وحشت عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه #آمرلی دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت.

گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه #قیامت شده است...


#ادامه_دارد
@Refighe_Shahidam313

✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
‍ چند ساعتی می‌شد که حالِ بدِ مادر، بدتر شده بود و #فاطمه ؛ ساکت تر از همیشه گوشه ای از اتاق کِز کرده بود.

زانُوانِ کوچکش را در بغل می‌فشرد و چشم هایش مدام پر و خالی می‌شد.

مادر گاهی چشمانش را باز می‌کرد و با بی حالی #اسما را صدا می‌زد و اسما سراسیمه کنار بانو می‌نشست تا هرآنچه می‌خواهند، مهیا کند.

بار آخر گوشه چشمی به زهرای کوچک می‌انداخت و در گوش اسما صحبت می‌کرد. آنقدر گفت و گفت تا قطره اشکی از چشمانِ اسما بر تار و پود بستر فرو رفت.

بعد از سفارشاتِ لازم، فاطمه را صدا زد و دخترک با بغضی که #جان می‌گرفت کنار #مادر نشست.

خدیجه آرام تن نحیف دخترکش را در آغوش کشید و با خود فکر کرد، گل که تابِ فشار #در و دیوار ندارد؛ چطور بدن نحیف دخترکش پشت در تحمل خواهد کرد؟
و همین بهانه ای شد تا دخترک را محکم به خود بفشارد.

فاطمه اما احساس عجیبی داشت. غمی بزرگ #قلبِ کوچکش را می‌فشرد. سرش بی‌حرکت ماند و این یعنی سینه مادر تکان نمی‌خورد.!

از آغوش مادر بیرون آمد و خیره به اسما که هق هق خود را خفه می‌کرد پرسید: اسما؛ مادرم دیگر بیدار نمی‌شود؟
و مبهوت به سمتِ اتاقی که پدر در آن #نماز می‌خواند، قدم برداشت.
درآغوش پدر پنهان شد...

🍃حضورفاطمه، در آغوش پدر، بند از دلِ #رسول_الله پاره کرد و دریافت یارِ باوفای روز و شبهای بندگی اش به دیدارِ #معبود شتافته.

#خدیجه را در عبای خود پیچید...
عبایی که شبهای بسیار، عطر نماز شب هایش را به آغوش کشیده بود.

جانش را که میانِ خاک میگذاشت، تمامِ لحظاتِ بودن خدیجه (س) را مرور می‌کرد؛
"بزرگ بانویی که تمامِ مال و ثروت خود را برای #خدا و در راهِ خدا هدیه کرده بود.
بانویی که مادرِ فاطمه بود و تاوانِ عشقِ بی نظیرش به #محمد (ص) تنهایی و سختی کشیدن در شعب ابی طالب شد."

و حالا رسول الله به سختی دلِ از جانِ خود می‌کَند...

به خانه که باز می‌گشت با خود اندیشید؛ زین پس دنیا بدونِ خدیجه(ص) همچون گور؛ سرد و تاریک خواهد بود.

و پیامبر از دلبرش، تنها #فاطمه را به یادگار داشت که عجیب گرما بخشِ قلبِ خسته پدر بود

محمد(ص) همراهِ خدیجه(س) نیمی از #روح و #قلب و #جانش را به آغوش خاک سپرده بود


#وفات جانسوز ُمُ_المومنین ؛حضرت #خدیجه (س) تسلیت🖤
.
نویسنده: #زهرا_قائمی


@Refighe_Shahidam313
هوالعزیز 💐

#با_من_صنما_دل_یک_دله_کن

🔺 چقدر این شعارها فریبنده هست! :
👈ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند !
👈اباالفضل علمدار خامنه ای نگه دار!
👈خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست!
👈این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده!

✊🏻پر از شور و احساس !
😥گاهی با اشک و بغض و...

☝️اما چند نفر از این جمعیت پای #حرفشان ایستاده اند !؟
🔺چند نفر از این جمعیت #ایمان قلبی را پای کار #رهبری آورده اند !؟
👈🏽مگر می شود اصل ولایت فقیه را #قبول نداشت و شعار جانم فدای رهبر سر داد !
🔺اگر پای ولایت فقیه در میان نباشد سید علی خامنه ای هم می شود یک فرد عادی باتقوی ...
👈🏽آنچه رهبر را در مسند جان فدائی می نشاند ولایت فقیه است ولا غیر !
🔺ولایت فقیه هم در زمان غیبت امام زمان حکم نیابت او را بر دوش می کشد !
👈🏽حالا باید با خودمان رو راست باشیم که چقدر پای کار #نایب امام زمان ایستاده ایم !؟

حضرت سید علی عبد صالح خداست !
👈🏽اما در این مقام آدمهای دیگری هم بوده اند !
👈مثل حضرت آیت الله بهجت!
👈🏽همین حالا هم هستند !
☝️اما چرا بزرگانی مثل آقای بهجت و بها الدینی و علامه حسن زاده و جوادی آملی ... اینهمه اظهار ارادت نسبت به آقای #خامنه ای داشتند و دارند !؟
👈مگر بجز این است که در #مسند نیابت امام زمان قرار گرفته !؟
👈🏽از این زاویه چند نفر حاضرند جانشان را فدای ولایت کنند !؟

😉اصلا مگر ولایت #جان فدا میخواهد !؟
👈🏽چقدر از این جمله #آشفته می شوند حضرت رهبری وقتی که جمعی شعار جانم فدای رهبر می دهند !؟
👈می گویند جانتان را باید فدای اسلام وکشور و ....

فهمیدید #راز این ماجرا در چیست !؟
👈🏽اطاعت از ولی فقیه نه #شخص سید علی خامنه ای !؟
👈وقتی که به این #مرحله رسیدیم دیگر اما و اگر تمام می شود !!
👈وقتی که در این مقام حاضر به جان فدائی شدیم آنوقت معلوم می شود راست می گوییم؟

🔸جانتان هم #ارزانی خودتان !
🔸ان شاالله طول عمر با عزت و برکت داشته باشید !

☝️فقط برای اثبات دوستی با رهبری مطیعش باشید !؟
👈🏽سمعا وطاعتا !!!
😏سخت است !؟
👈🏽لا اقل در کنارش باشید ! سیاهی لشکر هم خوب است !؟
😏سخت است ؟
👈🏽لطفا در مقابلش نایستید !؟
👈این که دیگر توقع زیادی نیست !؟
😏این هم سخت است !؟
👈🏽لطفا در صف دشمنانش قرار نگیرید !!!!

☝️اما می دانید سختی و دردناکی کار کجاست !؟
👈🏽آنجایی که ادعا می کنیم #مطیع رهبر هستیم اما پای هر حرفش #بهانه می آوریم !؟
👈باورکنیم هنوز آنهایی که در #صف دشمنانش قرار می گیرند #موجه تر هستند !
👈🏽تکلیف اینها معلوم است !
👈تکلیف ما هم باید معلوم باشد !
😊هستیم یا نیستیم !؟؟

🔻بعضی ها بهانه می آورند که خب رهبر معصوم که نیست ! ممکن است اشتباه کند !
🔻بعضی ها حرفشان این است چرا رهبر از دولت حمایت می کند و پشت مردم نیست !!؟
🔻بعضی ها می گویند اگر قرار باشد چشم بسته حرف رهبر را بپذیریم پس نقش عقل و منطق و تفکر در زندگی ما چیست !؟
🔻عده ای بهانه می آورند که رهبر خودش گفته از من انتقاد کنید !؟
🔻عده ای می گویند رهبر با بعضی ها رودروایسی دارد باید کمکش کرد !
🔻عده ای می گویند انتخاب های رهبر بین بد و بدتر و از سر ناچاری است !
🔻عده ای هم دو رهبر دارند !
👈می گویند عاشق رهبری هستیم اما فلانی هم حرفش حق است !!!

☝️اما حرف آخر ...
▫️تو مو بینی و مجنون پیچش مو
▫️تو ابرو، او اشارت های ابرو

👈🏽رهبری که دهها کارشناس #خبره را برای اخذ تصمیمات #مهم در کنار خود دارد !
👈🏽رهبری که #مجمع مشورتی تشخیص مصلحت دارد !
👈🏽رهبری که از #دهها کانال اطلاعاتی بر جزئیات حوادث کشور اشراف دارد !
👈🏽رهبری که #تقوای الهی او جای شک و شبهه ندارد !
👈🏽رهبری که تا کنون کشوری به اهمیت ایران را در بهترین شرایط #امنیتی اداره کرده !
👈🏽رهبری که تا کنون یک #تصمیم خطا و نابجایی از اوسر نزده !
👈🏽رهبری که نیابت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را بر عهده دارد !

🔹این رهبر جای اما و اگر ندارد !

🔅با من صنما دل یک دله کن
🔅گر سر ننهم آنگه گله کن

والعاقبه للمتقین💐

#صالح_ادیب

@Refighe_Shahidam313
More