رستگاری تاریخ معاصر

https://t.center/Redemption_of_article

چنل انتقال پیدا کرد جوین بدین

## فریدریش بارباروسا: امپراتور مقتدر و ریش‌سرخ

مقدمه:

فریدریش اول، ملقب به بارباروسا (به معنی ریش‌سرخ)، از سال ۱۱۵۲ تا ۱۱۵۵ میلادی به عنوان شاه آلمان و از سال ۱۱۵۵ تا زمان مرگش در سال ۱۱۹۰ به عنوان امپراتور مقدس روم حکومت می‌کرد. او یکی از قدرتمندترین و مشهورترین امپراتوران امپراتوری مقدس روم بود و به خاطر تلاش‌هایش برای احیای اقتدار امپراتوری و همچنین درگیری‌هایش با پاپ و شهرهای شمالی ایتالیا شناخته می‌شود.

دوران جوانی و رسیدن به قدرت:

فریدریش در سال ۱۱۲۳ در خانواده‌ای دوک‌نشین در جنوب آلمان به دنیا آمد. او در سن کم با بیاتریس، دختر رینالد، کنت بورگوندی، ازدواج کرد که این ازدواج ثروت و قدرت قابل توجهی را برای او به ارمغان آورد. در سال ۱۱۴۷، به عنوان دوک اسوابیا انتخاب شد و در سال ۱۱۵۲ پس از مرگ عمویش، کونراد سوم، به عنوان شاه آلمان تاجگذاری کرد.

حکومت:

بارباروسا مصمم بود که قدرت امپراتوری را که در زمان امپراتوران قبلی ضعیف شده بود، احیا کند. او برای رسیدن به این هدف، چندین لشکرکشی به ایتالیا انجام داد تا بر شهرهای شمالی که استقلال خود را اعلام کرده بودند، مسلط شود. او همچنین با پاپ درگیر مناقشات متعددی شد، زیرا پاپ‌ها نیز خواهان قدرت و نفوذ بیشتر بودند.

موفقیت ها:

بارباروسا در طول حکومت خود به چندین موفقیت قابل توجه دست یافت. او در سال ۱۱۵۸ میلادی رم را تصرف کرد و پاپ الکساندر سوم را مجبور به فرار کرد. او همچنین در سال ۱۱۷۶ میلادی در نبرد لنیانو شکست خورد، اما در نهایت توانست با پاپ آلمانی جدید، فردریک اول، صلح کند.

جنگ‌های صلیبی:

بارباروسا در سال ۱۱۹۰ میلادی در سومین جنگ صلیبی شرکت کرد. او قصد داشت از طریق آناتولی به اورشلیم برسد، اما در حین عبور از رودخانه سلف در کیلیکیه غرق شد. مرگ او ضربه بزرگی به تلاش‌های صلیبیون وارد کرد.

میراث:

بارباروسا به عنوان یکی از بزرگترین امپراتوران امپراتوری مقدس روم شناخته می‌شود. او رهبری قدرتمند و با اراده بود که برای احیای اقتدار امپراتوری تلاش کرد. او همچنین به خاطر شخصیت قوی و شجاعانه خود مشهور بود.

تاثیرات:

بارباروسا در فرهنگ عامه آلمان به عنوان یک شخصیت افسانه‌ای باقی مانده است. او در بسیاری از داستان‌ها، ترانه‌ها و اشعار به تصویر کشیده شده است. او به عنوان نمادی از قدرت، شجاعت و تعهد به امپراتوری شناخته می‌شود.

منابع:

* [https://www.britannica.com/place/Italy/Frederick-I-Frederick-Barbarossa](https://www.britannica.com/place/Italy/Frederick-I-Frederick-Barbarossa)
* [https://www.metmuseum.org/toah/keywords/holy-roman-empire](https://www.metmuseum.org/toah/keywords/holy-roman-empire)

خب دوباره استارت کارو میزنیم

ویو چنل داغانه دیگه تا پس فردا چنلو میبندم

@khan_78901 این افقانیه ایران ستیز رو بلاک کنین اکانتش بسته شه

دلایل انتقال پایتخت از دمشق به عراق:

۱- دمشق که نزدیک ثغر روم بود، از اقاصی مملکت اسلامی که وسعت تمام داشت زیادی دور بود.

۲- مردم دمشق به سفیانی ها و مروانی ها تمایل داشتند

۳- هیچ جا مناسب تر از عراق نبود زیرا عراق نخستین محل تلافی بین عرب و عجم بود

۴- به بلاد خراسان نزدیک بود و با تازیان فاصله نداشت


#kimiagar

〔@Redemption_of_contemporar〕

🔷 مستند تاریخ صفویه

🔶 قیام قزلباشان آناتولی

🔹قسمت پنجم

🔹کیفیت 720

🐫کاروان باستان 🏛
🆔@AncientCaravan

چنل داره ریزش میکنه تا 27 تیر ممبر نگیره چنلو میبندم

The world is a book and those who do not travel read only one page

St. Augustine

رم و مدیترانه پارت (اول)


سایت، توسعه و کل تاریخ رم تا حد زیادی تحت تأثیر جغرافیا قرار گرفته است. از سه شبه جزیره بزرگ مدیترانه‌ای، ایتالیایی از همه بیشتر مورد توجه بوده است: موقعیت مرکزی آن بین شبه جزیره‌های یونانی و ایبریایی، به همراه این واقعیت که، در حالی که مساحت کمتری دارد و به دریا بیشتر پیش رفته است، به طور محکم به قاره اروپا توسط دره غنی پو متصل شده است، باعث شده که این منطقه به نقطه‌ای حاصلخیز برای ملاقات‌های تجاری و حرکات فرهنگی بین مدیترانه شرقی و غربی، و همچنین بین مردم شمال و کسانی که در اطراف دریا زندگی می‌کردند، تبدیل شود.

نیمه شرقی مدیترانه برای هزاران سال در قلب تمدن‌های درخشان و گاهی امپراتوری‌های بزرگی بوده است که برای تسلط بر دریاها و مسیرهای تجاری با یکدیگر رقابت می‌کردند: در جنوب، امپراتوری مصری فرعون‌ها؛ در شرق، شهرهای فنیقی که مناطق ساحلی را تسلط داشتند؛ در شمال، میسنی‌ها که تمدن کرت را به ارث بردند. بین سال‌های 1500 تا 1000 پیش از میلاد، میسنی‌ها به سواحل سیسیل، جنوب ایتالیا، اتروریا و آدریاتیک رسیدند (به همین دلیل در اودیسه هومر توصیفات گاهی بسیار دقیق از سواحل ایتالیا آمده است). و به احتمال زیاد، تاجران ماهر فنیقی به نوبه خود به مدیترانه غربی نفوذ کرده‌اند. به هر حال، در قرن هشتم آنها مستعمرات تجاری در سیسیل، ساردینیا و شمال آفریقا (اوتیکا، کارتاژ) و در شبه جزیره ایبری (کادیز) تأسیس کردند. در محل رم نیز، یک کلونی از مردمان صور به زودی در منطقه‌ای که به فوروم بواریوم (بازار دام) تبدیل شد، مستقر شدند. یونانیان به دنبال فنیقی‌ها آمدند و با آنها رقابت کردند، و نه تنها در سیسیل و جنوب ایتالیا، بلکه حرکات استعمارگرایانه آنها به جنوب گل (مارسی حدود سال 600 پیش از میلاد توسط فوکایی‌ها از آسیای صغیر تأسیس شد) و سپس به شبه جزیره ایبری نیز رسید.

نیمه غربی مدیترانه توسط مردمان با تنوع زیادی محاصره شده بود که عموماً در قبایل یا گروه‌های نژادی زندگی می‌کردند، با اقتصادی عمدتاً کشاورزی، و فرهنگ و دینی که بازتاب دهنده مشغولیات روزانه آنها و فعالیت‌های جنگجویانه‌شان بود.

#kimiagar

〔@Redemption_of_contemporar〕

چنل پروس؛ یک چنل که تاریخ آلمان و بخصوص پروس و امپراتوری آلمان و‌ گاهی از نازی ها(جهت تحقیر اکثرا) مطلب و ویدیو میزاریم.

مطالب تاریخی، سیاسی، جغرافیایی، میم، ادیت و‌ غیره از هر کشوری هم میزاریم که با افتخار در‌خدمت تمام ممبر های عزیزش فعالیتی مستمر و همیشگی دارد

چنل:https://t.center/prussia_1

زمینه های شکل گیری سوسیالیسم

برخی منشاء نظری سوسیالیسم را در کتاب جمهوری افلاطون میدانند که طبقه حاکمه هیچ امتیاز خاصی ندارد و برای دو طبقه پاسدار و فلاسفه افلاطون نظام اشتراکی که نوعی نظام سوسیالیستی است را پیشنهاد میدهد برخی دیگر میگویند تعالیم انجیل در عهد عتیق اولین مجموعه قوانین سوسیالیستی را تشریح کرده که از جمله آنها حمایت از کارگران زنان و ضعف است.

به طور کلی با عصر رنسانس نخستین سوسیالیستها در اروپا طرح مالکیت اجتماعی و حذف مالکیت خصوصی را تشریح و با انقلاب صنعتی سوسیالیسم به عنوان یک ایدئولوژی بوجود آمد و علیه پیامدهای شوم انقلاب صنعتی برای اکثریت جامعه به ویژه کارگران شکل گرفت که این سوسیالیسم جدید دارای مؤلفه هایی است که عبارتند از یکی اقتصاد و سازوکار ت ول ی د اقتصادی اجتماعی دوم تصوری که آموزه های سوسیالیستی از انسان دارند مخالف فردیت انسان و موافق انسان به

منزله عضوی از پیکره اجتماعی است.

در اروپا بخصوص در دو کشور فرانسه و انگلستان تفسیرهای متفاوتی از سوسیالیسم به منزله دو مکتب به منصه ظهور رسید ابتدا در انگلستان ۱۸۲۷ مکتب رابرت اوون در مقاله ای تحت عنوان سوسیالیسم

چیست ؟

به سازماندهی اجتماعی اقتصادی و سیاسی پرداخت و بعد در فرانسه در سال ۱۹۳۲ عقاید سنسیمون مبتنی بر اجتماعی کردن مالکیت وسایل تولید جمعی کاتولیک در مقابل فردگرایی پروتستان بود. به طور کلی سوسیالیسم فرانسه با الهام از روسو یک جهت گیری روستایی و بازگشت به طبیعت داشت اما سوسیالیسم انگلستان با صنعت برخورد مثبت تری داشت.

#kimiagar

@Redemption_of_contemporar

La nuit, je pense à ma lune pour éclairer la nuit pour moi, mais ma lune a un soleil différent

تا الان که تبادلا هیچ اثر خاصی نداشتن دیگه تبادل واسمون سود نداره

ناسیونالیسم:
مهمترین عامل رشد ملیگرایی ایجاد یک آرمان و هویت برای ملل بود. انسان بدون آرمان نمیتواند زندگی
کند. در قرون وسطی آرمان مسیحیت در اروپا رواج داشت. با تضعیف کلیسا عملا چیزی وجود نداشت که
موجب رستاخیز مردم شود و آنان را در برابر دشمنان متحد گرداند. عامل دیگر دادن انگیزه به سربازان و تقویت روحی آنان برای فداکاری در راه میهن بود. دیگر این که ناسیونالیسم کمک شایانی به بهبود
اقتصاد هر کشور میکرد. وقتی مردم کشوری تنها کالای ملی بخرند در نهایت جامعه سود آن به همه
میرسد.

#ناسیونالیسم

#kimiagar

@Redemption_of_contemporar

خرّمیسم پارت (۲)

به عبارت دیگر، عرب‌های درستکار به ظالمان اموی تبدیل شده بودند و بنابراین باید توسط همه کسانی که به آنها به ضعف سیاسی کشیده شده بودند، برداشته می‌شدند: چه آنها ایرانیان بودند یا عرب‌های قومی، همه در پی انتقام برای خانواده پیامبر، منبع حقیقت، که از نقش مشروع خود توسط عرب‌های ظالم اکنون حاکم شده بودند، متحد بودند.

مردانی که قحطبه با آنها صحبت می‌کرد به وضوح خانواده مقدس را به عنوان نماد وضعیت خودشان می‌دیدند: مانند حاملان واقعی پیام پیامبر، آنها توسط 'عرب‌ها'، یعنی همه کسانی که اسلام را با موقعیت ویژه‌ای برای حاملان اصلی خود می‌دیدند، ستمدیده بودند. امویان 'عرب‌ها' بودند، مردانی مانند قحطبه یا خانواده پیامبر نبودند. این 'عرب‌ها' بودند که ورود غیرعرب‌ها به جامعه مسلمانان را محدود کرده بودند، از تازه‌مسلمانان مالیات می‌گرفتند و کسانی که پذیرفته می‌شدند را در موقعیت پایینی نگه می‌داشتند؛ و این خانواده پیامبر بود که اکنون آنها را با عضویت کامل پذیرفت: اسلامی که در اصل توسط خود پیامبر موعظه شده بود بازگردانده می‌شد؛ همه چیز در دستان مهدی از خانواده او، که برای سلطنتش آماده می‌شدند، درست می‌شد. در واقع، همه چیز برای برخی از آنها درست شد، از جمله مردان قحطبه. خود قحطبه در جریان فتح عراق غرق شد، اما ارتش او دست نخورده باقی ماند و در نهایت در بغداد مسکن گزید، جایی که به‌اصطلاح محله حربیه مملو از ایرانیانی بود که پر از باورهای عجیب و غریبی بودند که در ادامه به وضوح بیان خواهد شد، به ویژه تقدیس نجات‌دهنده‌ای که وقتی آمد، به شکل خلیفه عباسی ظاهر شد.

با این حال، همه چیز برای بسیاری از جذب‌شدگانی که در خراسان ماندند درست نشد. بسیاری از آنها توسط ابومسلم، مردی با تبار نامعلوم که معمار واقعی انقلاب بود و به عنوان فرماندار و ژنرال در خراسان ماند و مشغول به اعمال کنترل بر استان بود، جذب شده بودند. در سال ۱۳۷ هجری/۷۵۵ میلادی، ابومسلم به جلسه‌ای با خلیفه منصور فراخوانده شد. ممنوع از بردن ارتش خود، او آن را در حلوان، در مرز بین ایران و عراق، گذاشت و با تعداد کمی از نیروها به کاخ خلیفه در الرومیه، شهری نزدیک تیسفون (مدائن) که در اصل توسط ساسانیان برای اسکان اسیران از امپراتوری بیزانس ساخته شده بود، رفت. در اینجا خلیفه او را ترور کرد، و در یک لحظه، هزاران مرد را از شغل‌هایشان محروم کرد. پس از حذف ابومسلم، ارتش او دیگر وجود نداشت، جز به عنوان تهدیدی برای خلیفه، که به طور ناموفق تلاش کرد حرکات نیروهای اکنون منحل شده را تنظیم کند زیرا آنها شروع به بازگشت به خانه‌هایشان کردند.

برای خود نیروها، قتل استادشان به معنای پایان همه چیزهایی بود که به آنها امید داشتند

#خرمیسم

#kimiagar

@Redemption_of_contemporar

ریکشن نمیدونم چرا نمیزنن جماعت