View in Telegram
نیایشِ ابوالحسن خرقانی «ای بار خدایا! خواهی که آنچه از رحمت تو می‌دانم و از کَرَم تو می‌بینم با خلق بگویم تا هیچ‌کس‌ات سجود نکند؟»(تذکرة‌الاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی: ۷۲۸) «الهی! مَلَک‌الموت را به من مفرست که من جان به وی ندهم. نه از او سِتَده‌ام تا باز او دهم. من جان از تو ستده‌ام جز به تو ندهم.»(همان: ۷۲۸) «الهی! اگر مرا چیزی دهی چنان ده که از زمان آدم علیه‌السلام تا به قیامت هیچ کس را امان برنگذشته بوَد که من بازماندۀ هیچ کس نتوانم خوردن.»(همان: ۷۳۰) «الهی مرا با نزدیکی خویش بَر.»(همان: ۷۳۴) «الهی! چه بودی که دوزخ و بهشت نبودی تا پدید آمدی که بندۀ خدای‌پرست کیست؟»(همان: ۷۳۸) «بار خدایا مرا به راهی بَر که من و تو باشیم، خلق در آن راه نباشد.»(همان: ۷۳۹) «اگر از آن جانب عفو پدید نیست از این جانب نیز پشیمانی پدید نیست! بکوب تا بکوبیم که ما بدان‌چه گفته‌ایم پشیمان نیستیم!»(همان: ۷۴۴ـ۷۴۵) «الهی! روز قیامت داوری همه بگسلد، آن داوری که میانِ من و تو هست ‌نگسلد.»(همان: ۷۴۴ـ۷۴۵) «چون به جان نگرم جانم کند درد چون به دل نگرم دلم کند درد چون به فعل نگرم قیامتم کند درد، چون به‌وقت نگرم تواَم کنی درد.»(همان: ۷۴۴ـ۷۴۵) «الهی! نعمت تو فانی‌ست و نعمت من باقی، نعمتِ تو منم و آنِ من تویی.»(همان: ۷۴۴ـ۷۴۵) «الهی! مرا بر مقامی مدار که گویی: «خلق و حقّ» و گویم: «من و تو»؛ مرا بر مقامی دار که من در میان نباشم همه تو باشی.»(همان: ۷۴۴ـ۷۴۵) «الهی! هر چه از آنِ من هست در کار تو کردم، و هر چه از آنِ تو هست در کار تو کردم تا منی از میان برخیزد همه تو باشی.»(همان: ۷۴۵) «اگر این رسولان و این شریعت و بهشت و دوزخ نبودی من هم برین بودمی که امروز هستم از دوستی تو و فرمان‌بُرداری از بهر تو.»(همان: ۷۴۵) «چون مرا یاد کنی جانِ من فدای ذکرِ تو باد و چون دلِ من تو را یاد کند نفس من فدای دل من باد.»(همان: ۷۴۵) «الهی! اگر اندامم درد کند شفا تو دهی، چون تواَم درد کنی شفا که دهد؟»(همان: ۷۴۵) «الهی! مرا که تو آفریدی برای خویش آفریدی، از مادر برای تو زادم مرا صیدِ آفریده مکن!»(همان: ۷۴۵) «از بندگانِ تو بعضی نماز و طاعت دوست دارند، و بعضی حجّ و غَزا بعضی علم و سجّاده، مرا از آن باز کن که زندگانیم و دوستیم جز برای تو بوَد.»(همان: ۷۴۵) «الهی! هیچ‌کس بوَد از دوستان تو که نام تو بسزا بَرَد تا بینایی خویش بکَنم و زیرِ قدم او کنم؟ یا هستند در وقتِ من تا جان خویش فدای او کنم؟ یا از پس من خواهد بود؟»(همان: ۷۴۶) «الهی! من در دنیا چندانکه خواهم از کَرَم تو لاف خواهم زد، فردا هرچه خواهی با من بکن!»(همان: ۷۴۶) «الهی مرا به همه وقت فریاد رس.»(همان: ۷۷۲) «الهی! مرا تو می‌بایی.»(نوشته بر دریا، شفیعی‌کدکنی: ۲۷۶) «الهی!... بوالحسنِ بوالحسن، تویی!»(همان: ۲۸۱) «الهی، خلق تو شکر نعمتهای تو کنند، من شکر بودن تو کنم، نعمت، بودن تست.»(همان: ۳۴۶) «الهی، مرا بودن تو نه بس که دیگر خواهم؟»(همان: ۳۴۶) «الهی، من از تو به تو توانگرم. آنچه من دارم توی و تو باقی‌ای.»(همان: ۳۴۷) «الهی، خوشی با توست، اشارت به بهشت می‌کنی؟»(همان: ۳۴۷) #انجمن_علمی_ادیان_و_عرفان 🆔@RAM_HSU
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily