«ابوهریره رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ گوید: مردى پیش پیغمبر ﷺ آمد، و با عصبانیت از پیغمبرﷺ خواست تا قرضش را به او مسترد نماید، اصحاب هم از اینکه این مرد از پیغمبرﷺ عصبانى شد، ناراحت شدند و قصد حمله به او را کردند، ولى پیغمبر ﷺ گفت: «به او کارى نداشته باشید، چون صاحب حق، نیرومند و حق به جانب است، مىتواند حق خود را مطالبه کند»، سپس دستور داد شترى به او بدهند که همسن شتر خودش باشد، به پیغمبر ﷺ گفتند: شترى که همسن شتر او باشد در بیت المال نداریم و هرچه هست از شتر او جوانتر است، پیغمبر ﷺ گفت: مانعى نیست از این کم سنها به او بدهید، چون نیکوکارترین شما کسى است که دین خود را بهتر ادا مىنماید».
باتفاق جمهور علماء شراب و می پلید و ناپاک است، زیرا خداوند میفرماید: (يا ايها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون)[6] [ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگمان شراب و قمار و بتها و ازلام (که یکنوع تیرهای مخصوص بختآزمائی بوده است) پليدند و از عمل شیطانند، پس از آنها دوریکنید تا رستگار شوید]. لیکن گروهی به پاکی می و شراب رای دادهاند وکلمهي “رجس“ را در آیه به پلیدی و ناپاکی معنوی تعبیر کردهاند، زیرا “رجس“ خبر از ناپاکی شراب و می و کلماتی معطوف بر آن، میدهد و یقیناً آنها، به پلیدی حسی و ظاهری توصیف نمیشوند و خداوند میفرماید: (فاجتنبوا الرجس من الاوثان)[7] [پس از بتهای رجس (پلید) اجتناب کنید]، بدیهی است که نجاست و پلیدی بتها، معنوی است و کسی که بدانها، دست بزند، نجس نمیشود. و در خود آیه تفسیر شده است که: “از عمل شیطان است، و دشمنی و کینه را در بین شما، پدید میآورد و از یاد خدا و نماز، منع میکند و غفلت میآورد، و درکتاب “سبل السلام“ آمده است که: “حقيقت آنست که دربارهي ذات و عین اشیاء، اصل بر طهارت و پاکی آنهاست و حرمت با نجاست و پلیدی ملازمت ندارد (لازم نیست که هر جا حرمت باشد، نجاست نیز همراه آن باشد) زيرا “حشیش“ حرام است و پليد نیست، بلکه پاک است، اما هرجا نجاست وپلیدی باشد، حرمت وجود دارد (هر چیزی که نجس باشد، حتماً حرام است) و عکس آن صادق نیست، زیرا حکم به نجاست چیزی، عبارت است از منع دست زدن بدان، بطور کلی، پس حکم به نجاست عین و ذات چیزی، حکم به حرام بودن آن است، ولی حکم به حرام بودن چیزی حکم به نجاست و پلیدی آن نیست، زیرا پوشیدن حریر و استعمال شخصی طلا (به تفصیلی که در فقه مذکور است) بر مردان حرام است و حال آنکه بحکم ضرورت شرع و اجماع علماء هر دو پاكند، بنابر این حرمت شراب و می که بموجب نص ثابت شده است، از آن لازم نمیآید که پلید هم باشد، بلکه برای پلیدی آن، باید دلیل دیگری باشد. در غیر اینصورت، بر اصل طهارت که متفق علیه است، باقی میماند، پس کسی که خلاف آن را ادعا کند، بر وی است که دلیل بیاورد“.
13- سگ:
سگ پلید است و واجب است چیزی را که بدان زبان و دهن بزند، هفت بار، آن را با آب بشویند، که بار اول، با آب گل آلود باشد، زیرا ابوهریره روایت کرده است: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (طهور إناء أحدكم إذا ولغ فيه الكلب أن يغسله سبع مرات أولاهن بالتراب) [هرگاه سگ به ظروف شما، زبان و دهن زد، آنرا هفت بار با آب بشوئيد، که بار اول با آب خاکآلود باشد]. مسلم و احمد و ابوداود و بيهقی، آنرا روایت کردهاند. اگر سگ به غذای جامد داخل ظرف زبان بزند، باید آنچه را که زبان زده و اطراف آنرا، دور ریخت و باقیمانده بنا بر اصل طهارت، مورد استفاده قرار ميگیرد. اما موی سگ، ظاهر آنست که پاک باشد و پليدی آن به اثبات نرسیده است.
🔸ترجمه: ابوهريره رضی الله عنه مي گويد: رسول الله ﷺ فرمود: جناز را هر چه زودتر به گورستان ببريد. اگر انسان نيكي باشد، پس او را زود تر به خيري كه در انتظارش مي باشد، مي رسانيد. و اگر انسان بدي باشد، زودتر، شرّي را از روي شانه هاي خود، بر زمين مي گذاريد.
( وَلَوْ أَنَّ=واگر همانا لِكُلِّ نَفْسٍ=برای هر کسی ک ظَلَمَتْ= ستم کرده است مَا فِي الْأَرْضِ=آنچه در زمین لَافْتَدَتْ=همانا فدیه دهد بِهِ ۗ وَأَسَرُّوا =آن را و پنهان دارند النَّدَامَةَ= پشیمانی خودرا لَمَّا رَأَوُا=هنگامی ک ببیند الْعَذَابَ ۖ =عذاب را وَقُضِيَ= و حکم کرده شود بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ ۚ =بین شان ب داد گری وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ )و آنها ستم دیده نشوند
يونس (54) Yunus
و هر کس که ستم کرده ، اگر تمام آنچه در زمین است داشته باشد، حتماً (همه را ) برای نجات خودش بدهد ، و هنگامی که عذاب را ببیند ، پشیمانی ( خود) را کتمان کنند ، و میان آنها به عدالت داوری شود، و به آنها ستم نخواهد شد .
( أَلَا إِنَّ لِلَّهِ=آگاه باش قطعا برای خداست مَا فِي السَّمَاوَاتِ =آنچه درآسمان هاست وَالْأَرْضِ ۗ أَلَا =و زمین است آگاه باش إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ =همانا وعده خدا حَقٌّ وَلَٰكِنَّ =حق است و لیکن أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ )بیشتر شان نمی دانند
يونس (55) Yunus
آگاه باشید ، بی شک آنچه در آسمانها و زمین است ، از آن خداست ، آگاه باشید همانا وعده ی خدا حق است ، و لیکن بیشتر آنها نمی دانند .
( هُوَ يُحْيِي=او زنده میکند وَيُمِيتُ =و میمیراند وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ )و ب سوی او باز گرداننده می شوید
يونس (56) Yunus
اوست که زنده می کند و می میراند ، و(همه) به سوی او باز گردانده می شوید .
( يَا أَيُّهَا النَّاسُ=ای مردم قَدْ جَاءَتْكُم =قطعا آمد برای شما مَّوْعِظَةٌ =پندی مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ=از پرودگارتان و بهبودی لِّمَا فِي الصُّدُورِ=برای آنچه ک در سینه هاست وَهُدًى وَرَحْمَةٌ=و هدایتی و رحمتی لِّلْمُؤْمِنِينَ )برای مومنان
يونس (57) Yunus
ای مردم ! به راستی که برای شما از جانب پروردگارتان موعظه ای آمد، و شفایی برای آنچه در سینه هاست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است .
( قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ =بگو ببخشش الله وَبِرَحْمَتِهِ =و ب رحمت او فَبِذَٰلِكَ =پس ب این فَلْيَفْرَحُوا =باید ک شاد شوند (مومنان هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا =او بهتر از آنچه است ک يَجْمَعُونَ )گرد می آورند
يونس (58) Yunus
بگو:«به فضل خدا و به رحمت او ، پس باید بدان خوشحال شوند، که آن از آنچه می اندوزند؛ بهتر است ».
( قُلْ أَرَأَيْتُم= بگو ب من خبر دهید ک مَّا أَنزَلَ اللَّهُ ÷=آنچه نازل کرده است خدا لَكُم مِّن رِّزْقٍ=برای شما از روزی فَجَعَلْتُم =پس قرار دادید مِّنْهُ =برخی از آن را حَرَامًا =حرام وَحَلَا=و حلال لًا قُلْ =بگو آللَّهُ أَذِنَ =آیا الله اجازه داده است لَكُمْ ۖ أَمْ =برای شما یا عَلَى اللَّهِ =بر الله تَفْتَرُونَ )دروغ می گویید
يونس (59) Yunus
بگو:« به من خبر دهید؛ آنچه از روزی که خداوند برای شما نازل کرده است ، پس بخشی از آن را حلال ، و بخشی را حرام نموده اید ؟! » بگو:« آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خدا دروغ می بندید؟»
( وَمَا ظَنُّ =و چیست گمان الَّذِينَ يَفْتَرُونَ= کسانی ک دروغ میبندند عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ= بر الله دروغ را يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ=روز قیامت إِنَّ اللَّهَ =همانا الله لَذُو فَضْلٍ=همانا دارای بخشش عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ =بر مردم و لیکن أَكْثَرَهُمْ =بیشتر شان لَا يَشْكُرُونَ )شکر گزار نیستن
يونس (60) Yunus
و کسانی که بر خدا دروغ می بندند ، (در باره ی ) روز قیامت چه می پندارند ؟! بی گمان خداوند بر (همه ی) مردم فضل (و کرم) دارد،ولیکن بیشترشان سپاسگزاری نمی کنند .
( وَمَا تَكُونُ= و نمی باشی تو فِي شَأْنٍ=در هیچ کاری وَمَا تَتْلُو =و نمی خوانی مِنْهُ مِن قُرْآنٍ =هیچ از آن از قرآن وَلَا تَعْمَلُونَ =و نمی کنید مِنْ عَمَلٍ =هیچ کاری إِلَّا كُنَّا =مگر هستیم عَلَيْكُمْ شُهُودًا =بر شما حاضر إِذْ تُفِيضُونَ =چون در می آیید فِيهِ ۚ وَ=درآن و مَا يَعْزُبُ= پوشیده نمی ماند عَن رَّبِّكَ =از پرودگار تو مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ=از هم وزن ذره ای فِي الْأَرْضِ =درزمین وَلَا فِي السَّمَاءِ= و ن در آسمان وَلَا أَصْغَرَ مِن =و ن کوچکتر از ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرَ =آن و ن بزرگ تر إِلَّا فِي كِتَابٍ=مگر در کتابی مُّبِينٍ )روشن است
يونس (61) Yunus
و در هیچ کار(و حالی) نباشی ، وهیچ بخشی از قرآن را نمی خوانی، و هیچ عملی را انجام نمی دهید ، مگر اینکه ما (حاضر و) گواه بر شما هستیم ، هنگامی که درآن (عمل) وارد می شوید ، و هموزن ذره ای در زمین و نه در آسمان بر پروردگارت پوشیده نمی ماند ، و نه کوچکتر از آن (ذره) و نه بزرگتر ، مگر اینکه در کتاب روشن (لوح محفوظ ، ثبت ) است .
( أَلَا إِنَّ= آگاه باش همانا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ =دوستان الله لَا خَوْفٌ =هیچ ترسی نیست عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ =بر آنها و ن آنها يَحْزَنُونَ )اندوهگین میشوند