🔶 پاسخی دیگر به نقد نظریۀ عشق مطلق
🔸 عشق ورزی به دشمنان
🔸 پاسخ نقد دکتر محدثی با عنوان «ایدهی "
عشق مطلق"، ایدهای محترم اما خام»
✅ جعفر نکونام 8 مهر 1402
ص 1 از 2
در آغاز باز اظهار سپاسگزاری می کنم، از این که فرزانۀ گرامی جناب دکتر حسن محدثی با نقد مطالب اینجانب می کوشند، بر اتقان آن بیافزایند.
1️⃣ بیمعنایی عشق ورزیدن به دشمنان
🔻شاید ناهمواری
عشق ورزیدن به دشمنان، بزرگترین اشکالی است که ناقدان محترم نظریۀ
عشق مطلق مطرح کردند.
برای مثال از لوک فری نقل شده است که او در رد "آگاپه در الهیات مسیحی" و "استعارۀ کودکان خردسال" گفته است: دشمنان هرگز از قبیل کودکان خردسال نیستند که ما فارغ از هرکاری که میکنند، حتی وقتی که بدرفتاری میکنند، دوستشان داشته باشیم. این الگو را نمیتوان روی خونخوارترین مستنبدان اعمال کرد. برای مثال، یک یهودی چگونه میتوانست نازیها را دوست داشته باشد که خانوادهاش را پیش چشمانش قلع و قمع کردند.
🔺اما این نقد از چند جهت مخدوش است:
▫️اولاً، البته که تودۀ مردم به طور طبیعی نسبت به دشمنان نمیتوانند
عشق بورزند و حتی همان طور که خود دکتر محدثی فرمودند،
عشق ورزی به آنان، نزد تودۀ مردم، خریت و بلاهت به شمار میرود؛ اما من در نظریۀ
عشق مطلق نمیخواهم بگویم که چنین عشقی در تودۀ مردم وجود دارد یا آنان
عشقورزی به دشمنان را تأیید میکنند؛ بلکه میخواهم بگویم که ما میتوانیم
عشق مطلق داشته باشیم و آن را حتی نثار دشمنان خود هم بکنیم و از مواهب آن برخوردار گردیم؛ چنان که خود فری لاک قریب به این مضمون را اظهار داشته است که الگوی آگاپه، مبین ماهیت آن احساسی است که ما میتوانیم با آن، در ورای ظاهر هیولایی یک دشمن، انسانیت او را ببینیم و از این رهگذر با او رفتار انسانی داشته باشیم؛ حتی وقتی که در مقابلش میایستیم و با او می جنگیم.
▫️ثانیاً، شاید تصور شده است،
عشقورزی به دشمنان منافی مقابله با آنان است و بر اساس نظریۀ
عشق مطلق باید به جای مقابله کردن با دشمنان، آنان را در آغوش گرفت؛ اما همانطور که کراراً بیان شد، هرگز
عشقورزی به دشمنان ملازمه ندارد با این که از مقابله با آنان دست کشید؛ چنان که استعارۀ کودکان خردسال هم هرگز ملازمه ندارد که اگر کودکان خردسال کار خطایی کردند، با خطای آنان مقابله نشود.
در این استعاره سخن از این است که میان خود کودکان و عمل آنان تمایز قرار داده شود و به موجب آن به خود کودکان خشم و کینهای روا داشته نشود؛ اما در عین حال با خطای آنان مقابله شود؛ به همین رو، توصیه کردند، نباید به خطاکاران گفت که شما بد هستید؛ بلکه باید گفت که عمل شما بد است. جهت آن این است که انسانها جانی بالفطره نیستند و انسانها در هر حال، اصلاح پذیرند.
▫️ثالثاً، ممکن است، بگویند: نظریۀ
عشق مطلق لااقل در خصوص دشمنان یا دشمنان ستمگر و یا لااقل دشمنان ستمگری که از ستمگری خود دست بر نمیدارند، امکان تحقق ندارد و لذا آن، یک مورد نقض برای اطلاق
عشق مطلق به شمار میرود؛ از این رو، باید آن را تحدید بکنیم به مواردی که یا طرف دشمن ما نیست و یا اگر دشمن است، ستمی به ما روا نداشته و یا لااقل دست از ستمگری به ما برداشته است.
اما با توضیحی که داده شد، آشکار گردید که
عشقورزی به دشمنان هم امکان تحقق دارد و اطلاق چنین عشقی به آنان، باعث میگردد، مقابله با آنان از روی خشم و کینه و انتقام جویی نباشد؛ بلکه از روی شفقت به آنان و اصلاحگری آنان باشد و از رهگذر آن، در رفتار با آنان از حدود اخلاق و منطق خارج نشد و طوری عمل کرد که به اصلاح آنان بیانجامد.
🟡 ادامه در
صفحۀ بعد
https://t.me/dineaqlani/961
#عشق#نکونام#عشق_مطلق@NewHasanMohaddesi