♦️تکثر روایتهای عاشورایی و قدرتزدایی از یک روایت عمومی
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۸ مرداد ۱۴۰۲
مقدمه
عزاداریی عاشورا یکی از مهمترین پدیدههای دینی در ایران است. از این رو، محقق جامعهشناسیی دین ناگزیر است بدان اعتنای جدی داشته باشد. تحول عزاداریی عاشورا پدیدهی مهمی است که همواره مورد توجه محققان ایرانی بوده است و من نیز در دهههای اخیر بارها در بارهی آن سخن گفته و نوشته ام. این بار از منظر
نسبت یک روایت عمومی و قدرت اجتماعی-سیاسی در این باره بحث خواهم کرد.
چارچوب نظری
تعبیر
روایت عمومی را ظاهراً
مارشال گانز بهره برده است. او
روایت عمومی را «کردار رهبریکنندهی انتقال ارزشها به کنش» تعریف کرده است (Gans, 2011: 274). از نظر وی «
روایت عمومی مبتنی بر این واقعیت است که ارزشها بهنحو عاطفی تجربه میشوند. بدین معنا آنها منابع اهداف ارزشمند کنش و ظرفیتی برای کنش هستند.
روایت وسیلهای گفتمانی است که ما برای دسترسی به ارزشها از آنها بهره میبریم؛ ارزشهایی که ما را به شجاعت برای انتخاب کردن تحت شرایط بییقینی و اعمال عاملیت مجهز میکنند. ...
روایت عمومی سه عنصر خود، ما، و اکنون را به هم پیوند میدهد: چرا من دعوت شده ام؟ چرا ما دعوت شده ایم؟ و چرا ما اکنون برای عمل دعوت شده ایم؟» (Ibid: 274). از نظر وی
روایت عمومی در بسیج افراد برای کنش جمعی، انگیزه برای عمل و امید موفقیت را تأمین میکند و در کنار سر (تأمین استراتژی) و دست (انجام کنش و آموختن مهارتهای کنش)، نقش قلب را در کنش جمعی ایفا میکند (Ibid: 274).
من اما تعریف سادهتری از
روایت عمومی دارم:
روایت عمومی در مقابل
روایت شخصی قرار میگیرد. زندهگیی اجتماعی بدون
روایتگری امکان ندارد. ما بهناگزیر در درون تعاملات اجتماعی و روابط بیناشخصی
روایت تولید میکنیم. این
روایتها در آغاز روایتی
شخصی هستند. ما حتا خود را و زندهگیمان را برای خود
روایت میکنیم. بنابراین، ما در جهان اجتماعی بهطور دائم درگیر تولید
روایت هستیم. اما برخی از این
روایتها در درون جهان اجتماعیی بلافصل ما اعتبار میکنند و بهطور مکرر بازگویی میشوند و رفتهرفته یک گروه و سپس یک اجتماع بزرگتر شروع به بازگویی و انتقال این
روایت میکند. در این بازگویی و انتقال البته تغییراتی نیز در آن رخ میدهد. بدین ترتیب، یک
روایت شخصی تبدیل به روایتی عمومی میشود و جزئی از جهان انفسیی مشترک میگردد. بهمیزانی که این جهان انفسیی مشترک قویتر باشد و به
روایت اکنون عمومیشدهی مورد بحث اعتبار و حجیت بیشتری ببخشد، آن
روایت قویتر میشود. هر
روایت صاحبی دارد.
روایتهای
شخصی صاحبانی
شخصی دارند. اینکه روایتی که هر فرد از یک رویداد یا مجموعهای از رویدادها ارائه میکند چهقدر برای خود او حجیت دارد و نزد او اعتبار دارد، امری متغیر است. گاه دیگران اعتبار
روایت شخصیی ما را بهپرسش میکشند و حجیت آن را مخدوش میکنند.
روایتهای عمومی در درون یک جهان انفسیی مشترک به یک اندازه اعتبار و حجیت ندارند. .........
امروز در بارهی این موضوع با دین آنلاین سخن خواهم گفت و فکر میکنم فایل آن امشب منتشر میشود.
#روایت#عاشورا#روایت_شخصی#روایت_عمومی#عزاداری_عاشورا@NewHasanMohaddesi