به سبب انتشار کتاب «دو سه خروار کیاست»، نوشته شد:
♦️جایگزینی نابجای واژه، خطایی پرتکرار در سیاستگذاری فرهنگی
✍سمیرا خوانساری
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی
۲ مهر ۱۴۰۳
مطالعهی کتاب «
خریتشناسی» که با عنوان «دو سه خروار کیاست (رسالهای در کیاستشناسی)، به قلم دکتر حسن محدثی گیلوایی، چندی پیش منتشر شد، صندوقچهی خاطرات شخصی نویسنده در دهههای مختلف زندگی اوست که بسیاری از واقعیتهای اجتماعی ما را به زبان فهم عامه و از منظر یک جامعهشناس، رونمایی میکند. همراهشدن با خاطرات ایشان در قالب نقد اجتماعی و با بیان مصادیقی از مسائل ما در فرهنگ و زندگی روزمره، گرچه دلنشین و جذاب بود، اما بار دیگر یکی از مسائل حوزهی سیاستگذاری فرهنگی را بهگونهای خودخورانه در من یادآوری کرد و این خودخوری سبب نوشتن این سطور شد.
این امر که برای شخص من، به دلیل حوزهی مطالعاتی، آزردهگی در پی داشت با دلالت بر این بود که در حین مطالعه، گویا سیاستگذار فرهنگی میخواهد با صدای بلند و با ماشین اصلاح اموری که در دست دارد، به ما بگوید که؛ «زین پس به جای واژه غریب و نامانوس «
خریت» از «کیاست» استفاده کنید[1]...». ولی، مقصودی که در تربیت ما دارد، از آنجا که انسی با واقعیت اجتماعی و فرهنگ فراگیر ما ندارد، حاصل نمیشود و ما نیز مدام در حین مطالعهی کتاب، به او پاسخ میدهیم که مگر بهکارگیری «
خریت»، آن هم در یک متن اجتماعی طنزآمیز، چه اشکالی دارد؟
به بیان مُصرّح و دقیقتر، در مطالعهی کتاب، این نابجایی واژه، همواره خواننده را تعقیب میکند و او را در چالش جایگزینی لغت قرار میدهد که از آن هیچ راه گریزی ندارد. چون بدسلیقهگی در انتخاب جانشین کلمه، به صورت مکانیکی و غیرحرفهای صورت گرفته و درواقع بروز ضدیت معنایی «
خریت» و «کیاست» که مدنظر سیاستگذار و مجوزدهندهی ارشاد بوده است، عقیم مانده و درواقع، از زیبایی انتخاب واژه و قدرتمندی واژهی اول که دکتر محدثی در توصیفهایش به دنبال بارمعنایی آن بوده، کاسته و به متن خسارت وارد کرده است.
درواقع دو اشتباه توامان سیاستگذار در این جابهجایی واژگان، بروز و ظهور آشکارا دارد و مصداقی است از تصمیمگیری اشتباهی که بر دو خطا در سیاستگذاری تاکید میکند. اول اینکه؛ متضاد کلمهای که انتخاب شده، ابتر مانده و کارکردی که مدنظر بوده را ندارد. دوم؛ نوع نگاهی که همه چیز را قبیح، ناصواب و مُحق ممیزی تلقی میکند، صورت واقعی و کارکردی ندارد.
به بیان مشروح، در وهلهی نخست، نیت سیاستگذار از جانشینکردن «کیاست» به جای «
خریت»، ایجاد نوعی فضای تضاد وارونهی معنایی بوده است، که نهتنها حاصل نشده؛ بلکه آن معنا و مفهوم واژه ابتدایی را به ذهن مخاطب، متبادر نمیکند. یعنی این اصلاحیه، مسبب اصلاح و زیباتر شدن که نشد، بلکه فراتر از آن، خواننده را در موقعیتی به دور از غرض نویسنده قرارداد و دستوپاگیر مطالعه متن نیز شد. زیرا که بایستی در پس رویت هربارهی کلمهی «کیاست»، به صورت شفاهی کلمه «
خریت» را جایگزین کرده که کاری بس مضحک و عبث است و متضاد کلمهای که برگزیده شده، هرگز ذهن ما را به سمت آن مفهوم هدایت نمیکند. همچنین ما که سالیانی است با قابلیتهای فراوان «وورد» همراهی میکنیم، در مطالعهی این متن، هیچ نرمافزاری هم برایمان ریپلیس نمیزند و از سوی دیگر، خطای فاحش ممیزی ارشاد، در ذوق ما از خواندن مجموعهی «
خریت»هایی که مرتکب شدهایم و دیدهایم، میکوبد.
ثانیاً، این جایگزینی حکایت از رنگ دلخواه زدن به نظر نویسندهای دارد که از جملهی اهل تحقیق است و در فضای اجتماعی ایران، پژوهشهای تجربی بسیاری انجام داده و سپس واژههای منتخباش را مستدل برگزیده و در نهایت مقصودی را دنبال میکند. پس چنین جایگزینی، جز اینکه نشان میدهد، سیاستگذار دائم با خودکار قرمز سعی در تصحیح متون و اندیشههای مختلف دارد، نشان از چیز دیگری ندارد. گویی هنوز در برج عاجی از ایدئولوژیهای درونذهنی بلافاصله بعد از بهمن 57 نشسته و با فضای اجتماعی و فرهنگی امروز، هیچ ارتباط و گفتگوی موثری ندارد.
بنابراین، از آنجا که به گفتهی محدثی «
خریت»، امری انسانی است که عوارض عینی دارد، و گرچه کسانی میتوانند از آن محظوظ و مشعوف باشند، ولی بالاخره در جایی آثار آن جلوهگر میشود. چنانچه در حین خواندن این کتاب، نوع دیگری از «
خریت» را در واقعیت اجتماعی امروز به صورت عینی و چشمگیر مشاهده میکنیم تا وقتی از مسائل عدیدهی سیاستگذاری فرهنگی نام میبریم، این نمونه را هم پیشِ نظر داشته باشیم.
ادامه دارد.
👇👇👇#خریت#کیاست#خریتشناسی#کیاستشناسی#دو_سه_خروار_کیاست@NewHasanMohaddesi