⚘ ڪاݩاݪ ٺلگرامی~ ♡مݩــــطقہ ݕـݪـده♡~⚘

#قرآن
Channel
Logo of the Telegram channel ⚘ ڪاݩاݪ ٺلگرامی~ ♡مݩــــطقہ ݕـݪـده♡~⚘
@MantaghehBaladehPromote
112
subscribers
8.27K
photos
1.21K
videos
670
links
۞﷽۞ ⛰#مازندران‌‌بلده🗻 ✳️تــرامـن‌چـشـم‌درراھــم‌....✳️ ✔️پیشنہادوانتقادخودرابامادرمیان‌بـگذارید👇👇 مـدیر: @selfimandegara ادمیـن: @sogool8 لينڪ‌صفحہ‌اينستاگرام‌منطقہ‌#بلده 👇👇👇 http://www.instagram.com/mantaghehbaladeh/
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔰🔰🔰🔰
🔰🔰
🔰
💠#داستان‌شب

💢مردی ثروتمند ڪه زن و فرزند نداشت تمام ڪارگرانی ڪه پیش او ڪار می ڪردند برای صرف شام دعوت ڪرد.

و جلوی آن ها یڪ نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی ڪه از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید #قرآن را انتخاب می‌ڪنید یا آن مبلغ پولی ڪه همراه آن گذاشته شده است.

💥اول از *نگهبان* شروع ڪرد
پس گفت: انتخاب ڪنید؟

💢نگهبان بدون اینڪه خجالت بڪشد جواب داد: آرزو دارم ڪه #قرآن را انتخاب ڪنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا ڪه فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب ڪرد.

🔸بعداً از *ڪشاورزی* ڪه پیش او ڪار می‌ڪرد، سوال ڪرد.
گفت اختیار ڪن!؟
💥ڪشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه ڪنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌ڪردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌ڪنم.
🔸بعد از آن سوال از *آشپز* بود ڪه آیا قرآن یا مال را انتخاب می ڪنید.
🔸پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در ڪار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
و در سری آخر از *پسری* ڪه مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم ڪه تو حتما مال را انتخاب می ڪنید تا این‌ڪه غذا بخری یا اینڪه به جای این ڪفش پاره پاره خود ڪفش جدیدی بخری.
🔸پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم ڪه ڪفش نو خرید ڪنم یا این‌ڪه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل ڪنم ولی من قرآن را انتخاب می ڪنم
🔸چرا ڪه مادرم گفته است: *یڪ ڪلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است* #قرآن را گرفت و بعد از این‌ڪه قرآن را گشود در آن دو ڪیسه دید در اولین ڪیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود ڪه بر میز غذا بود، وجود داشت و ڪیسه دوم یڪ وثیقه بود ڪه در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود*

🔸پس آن مرد ثروتمند گفت: *هر ڪسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی ڪند.*

✳️پس گمان شما به پروردگار جهانیان چگونه است؟


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅

@mantaghehbaladeh
🖌‎─═༅࿇༅═─📘
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

🔘رحلت #حضرت‌محمدﷺ

◾️در سال يازدهم هجرت #رسول‌اڪرمﷺ در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مڪه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارے و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان ڪه #قرآن رهروان
#رسول‌خداﷺ را آگاه ساخته بود ڪه ‏پيامبر هم در نياز به خوراڪو پوشاڪ و ازدواج و وقوع بيمارے و پيرے مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.

◾️#پيامبراڪرمﷺ يك ماه قبل از رحلت فرمود:
◾️" فراق نزدیڪ شده و بازگشت ‏به سوے خداوند است. نزدیڪ است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت  نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: ڪتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به  من خبر داد ڪه اين دو هرگز از يڪديگر جدا نشوند تا ڪنار حوض ڪوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."

◾️در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسڪ خود را از من ‏فرا گيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."

◾️روزے به آن حضرت خبر دادند ڪه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين ‏و نگرانند. پيامبر در حالى ڪه به  فضل بن عباس و على بن ‏ابي‌‏طالب (؏) تڪيه داده بود به سوے مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرے بوده است ڪه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پيوست و شما نيز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."
روزے ديگر پيامبر ﷺ با ڪمڪ علي (؏) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براے مردگان طلب آمرزش ڪرد.

 
◾️بیشتر بخوانید: 

◾️زندگی نامه پیامبرﷺ

سپس رو به علي (؏) ڪرد و فرمود: " ڪليد گنجهاي ابدے دنيا و زندگي ابدے در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاے خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."
در چند روز آخر از زندگى #رسول‌اڪرم ﷺ آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
◾️"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گرديده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاے امواج تاريك شب روے آورده است. من در روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض ڪوثر بر من در مي آئيد.


◾️آگاه باشيد ڪه من  درباره ثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي ڪنيد، زيرا ڪه خداے لطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار ڪنند. آگاه باشيد که من آن دو را در ميان شما به جاے نهادم  ( ڪتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد ڪه از هم پاشيده و پراڪنده خواهيد شد و درباره آنان ڪوتاهي نڪنيد ڪه به هلاڪت می رسيد."
◾️آنگاه پيامبر ﷺبا زحمت به سوے خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشماني اشڪ آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه می ڪردند.

 ◾️در آخرين روزها پيامبر به علي (؏) وصيت نمود ڪه او را غسل و ڪفن ڪند  و بر او نماز بگزارد. #علي (؏) ڪه جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: "
◾️ اے رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين ڪار را نداشته باشم. " پيامبر ﷺ علي (؏) را به خود نزديڪ ڪرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش ڪند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست و همه آنها را به #علی(؏) سپرد.

 ◾️فرداے آن روز بيمارے #پيامبر ﷺ شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می ڪرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجا بيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " #علي(؏) را بگوييد بيايد.
زيرا منظور پيامبر جز او ڪس ديگرے نيست." هنگامي ڪه #علي (؏) آمد ، پيامبر به او اشاره ڪرد ڪه نزديڪ شود. آنگاه علی (؏) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنڪه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاے پيامبر ﷺ #حسن‌؏ و #حسين؏ به شدت گريستند و خود را روے بدن #رسولﷺ خدا افڪندند. #علي (؏)  خواست آن دو را از پيامبرﷺ جدا ڪند. پيامبر ﷺبه هوش آمد و فرمود:
"#علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."
◾️سرانجام پيامبر ﷺ هنگامي ڪه سرش بر دامان #علي (؏) بود، جان به جان آفرين تسليم ڪرد.😔

◾️از عايشه پرسيدند: اخلاق #پيامبرﷺ چگونه بود؟ پاسخ داد: خلق و خوے پيامبرﷺ، قرآن بود.
👇👇👇
🆔 @mantaghehbaladeh
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️