◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️🔘رحلت
#حضرتمحمدﷺ◾️در سال يازدهم هجرت
#رسولاڪرمﷺ در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مڪه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارے و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان ڪه
#قرآن رهروان
#رسولخداﷺ را آگاه ساخته بود ڪه پيامبر هم در نياز به خوراڪو پوشاڪ و ازدواج و وقوع بيمارے و پيرے مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.
◾️#پيامبراڪرمﷺ يك ماه قبل از رحلت فرمود:
◾️" فراق نزدیڪ شده و بازگشت به سوے خداوند است. نزدیڪ است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى گذارم و مى روم: ڪتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به من خبر داد ڪه اين دو هرگز از يڪديگر جدا نشوند تا ڪنار حوض ڪوثر برمن وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."
◾️در حجه الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: "مناسڪ خود را از من فرا گيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."
◾️روزے به آن حضرت خبر دادند ڪه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين و نگرانند. پيامبر در حالى ڪه به فضل بن عباس و على بن ابيطالب (؏) تڪيه داده بود به سوے مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده اند شما از مرگ پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرے بوده است ڪه جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم پيوست و شما نيز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."
روزے ديگر پيامبر ﷺ با ڪمڪ علي (؏) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براے مردگان طلب آمرزش ڪرد.
◾️بیشتر بخوانید:
◾️زندگی نامه پیامبرﷺ
سپس رو به علي (؏) ڪرد و فرمود: " ڪليد گنجهاي ابدے دنيا و زندگي ابدے در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاے خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."
در چند روز آخر از زندگى
#رسولاڪرم ﷺ آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
◾️"اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گرديده و فتنه ها همچون پارههاے امواج تاريك شب روے آورده است. من در روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض ڪوثر بر من در مي آئيد.
◾️آگاه باشيد ڪه من درباره ثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي ڪنيد، زيرا ڪه خداے لطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار ڪنند. آگاه باشيد که من آن دو را در ميان شما به جاے نهادم ( ڪتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد ڪه از هم پاشيده و پراڪنده خواهيد شد و درباره آنان ڪوتاهي نڪنيد ڪه به هلاڪت می رسيد."
◾️آنگاه پيامبر ﷺبا زحمت به سوے خانه اش به راه افتاد. مردم با چشماني اشڪ آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه می ڪردند.
◾️در آخرين روزها پيامبر به علي (؏) وصيت نمود ڪه او را غسل و ڪفن ڪند و بر او نماز بگزارد.
#علي (؏) ڪه جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: "
◾️ اے رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين ڪار را نداشته باشم. " پيامبر ﷺ علي (؏) را به خود نزديڪ ڪرد . آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش ڪند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست و همه آنها را به
#علی(؏) سپرد.
◾️فرداے آن روز بيمارے
#پيامبر ﷺ شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می ڪرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجا بيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: "
#علي(؏) را بگوييد بيايد.
زيرا منظور پيامبر جز او ڪس ديگرے نيست." هنگامي ڪه
#علي (؏) آمد ، پيامبر به او اشاره ڪرد ڪه نزديڪ شود. آنگاه علی (؏) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنڪه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاے پيامبر ﷺ
#حسن؏ و
#حسين؏ به شدت گريستند و خود را روے بدن
#رسولﷺ خدا افڪندند.
#علي (؏) خواست آن دو را از پيامبرﷺ جدا ڪند. پيامبر ﷺبه هوش آمد و فرمود:
"
#علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."
◾️سرانجام پيامبر ﷺ هنگامي ڪه سرش بر دامان
#علي (؏) بود، جان به جان آفرين تسليم ڪرد.
😔◾️از عايشه پرسيدند: اخلاق
#پيامبرﷺ چگونه بود؟ پاسخ داد: خلق و خوے پيامبرﷺ،
قرآن بود.
👇👇👇🆔 @mantaghehbaladeh◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️