این #شب ها چقدر قدم زدن ، می چسبد ! نور ملایمِ چراغ هایِ خیابان ، صدایِ های و هویِ شلوغِ عابران شهر ، و تماشایِ این آسمانِ سُربی و بی نقاب ؛ همه اش زیباست .. ولی چه فایده ؟! #تو نیستی .. و چقدر جایِ #تو میانِ پرسه هایِ شبانه ام خالیست .. مرا دریاب ، من بی #تووووو تنهاترین شبگردِ این حوالی ام ...!
هر روز" صبح " بودنِ بوسه های #تو الزامیست تا مرا بدرقه کنند، به سوی جهانی که خستگی های روزمره پیدایم نکنند! و چقدر دلنشین خواهد بود صبحی که با بوسه های #تُ شروع شود.