خلأ میان دگردیسیها: سرگردانی روح در مسیر نیچهای
✍دکتر محسن محمودی
اگر کسی نه شتر باشد که بار ارزشها و باورهای گذشته را تحمل کند، نه شیر که علیه آنها شورش کند و نه کودک که به آفرینش نو بپردازد، او در نوعی
خلأ وجودی یا
رکود روحی قرار دارد.
چنین کسی میتواند در یکی از این وضعیتها باشد:
بنده ارزشهای دیگران:
او ممکن است همچنان زیر بار ارزشهای دیگران زندگی کند، اما بدون پرسشگری و بدون قدرت تحمل شتر. در این حالت، او نه مقاومت میکند و نه تغییر میدهد، بلکه صرفاً پذیرندهای منفعل است.
نفیگرای منفعل:
این فرد ممکن است همه چیز را نفی کند، اما بدون انرژی یا ارادهای برای خلق چیزی جدید. او در مرحلهای از پوچی یا نیهیلیسم گرفتار است، جایی که هیچ باور یا ارزشی نمیتواند او را به پیشرفت سوق دهد.
سرگردان:
چنین فردی در میانه مسیر دگردیسی گیر افتاده است. نه به طور کامل بار گذشته را کنار گذاشته، نه توانسته علیه آن قیام کند و نه به مرحله خلاقیت کودکانه رسیده است. این سرگردانی میتواند او را در نوعی سردرگمی و بیهویتی نگه دارد.
سایهنشین:
او ممکن است در سایه ارزشها و قدرتهای دیگران زندگی کند، بدون آنکه ارادهای برای تغییر وضعیت خود داشته باشد. در این حالت، او بیشتر ناظر است تا کنشگر.
نتیجه
اگر کسی نه شتر، نه شیر و نه کودک باشد، او در وضعیت
عدم دگردیسی است. چنین فردی، به تعبیر نیچه، هنوز
ارادهای برای زندگی و
خلق ارزشهای خود پیدا نکرده است. تنها با حرکت از این وضعیت میتوان به مسیری پویا و رو به رشد وارد شد.
@Mahmudi_mohsenn