🔴 جمهوری اسلامی روابط دوستانهای با آمریکا خواهد داشت
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 «کارتر» در ۱۰۰ سالگی درگذشت و دوباره مباحث مربوط به مواجهه او با انقلابیون و «شاه» در ایران در سال ۱۳۵۷ مورد توجه قرار گرفت؛ ولی آیا به واقع کارتر، شاه را تنها گذاشت و جانب مخالفانش را گرفت؟ او که به دلیل اجازه ورود شاه به ایالات متحده برای درمان، هزینه بالایی را به اندازه خروجش از قدرت و تک دورهای شدن دوران ریاست جمهوری اش پرداخت کرد. کارتر تا آخر عمر، خود را یک مدافع تمام عیار «حقوق بشر» نمایاند و به همین نام در خاطره آمریکاییها بر جا ماند؛ لذا توصیههای حقوق بشری وی به شاه نیز که برخی آن را منجر به گشایش فضای سیاسی و قدرت گرفتن انقلابیون میدانند، به نظر نمیتواند، چیزی جز آنی باشد که بدان باور داشت و عمل کرد.
⬅️ گفته شده است، کارتر مغلوب سیاست دوگانه ناشی از دو جناح متضاد در دولتش در نسبت با شاه شد. «برژینسکی» مشاور امنیت ملی او بر حمایت و حفظ حکومت شاه تاکید داشت و «ونس» وزیر امور خارجهاش بر تعامل با انقلابیون و گذار از سلطنت پهلوی؛ اما آنچه که در دو ماه منتهی به پیروزی انقلاب بر اساس اسناد محرمانه خارج شده از طبقه بندی CIA در سالهای اخیر، قابل تشخیص میباشد، این است که تقریباً تمام تیم کارتر در ارزیابی واقعیات جامعه و گزارش های موجود به این نتیجه رسیده بودند که حفظ «سلطنت پهلوی» دیگر امکانپذیر نیست.
⬅️ اسناد حاکیست که عدهای از مقامات ارشد کاخ سفید آنقدر نسبت به «بختیار» ناامید بودند که سرنگونی دولتش در کودتای ارتش را توصیه میکردند؛ حتی «دیوید آرون» معاون برژینسکی نیز روز ۱۹ دی ۱۳۵۷ به وی مینویسد: «به نظر من بهترین سناریو کودتای نظامی علیه بختیار و بعدش حصول توافق بین ارتش و خمینی است که شاه را از قدرت کنار بزند».
⬅️ گزارشهای «سالیوان» سفیر ایالات متحده در ایران و «پارسونز» سفیر «بریتانیا» در ایران هم نشان دهنده ارزیابی آنها در مورد اجتناب ناپذیر بودن انقلاب است. سالیوان در ۱۸ آبان ۵۷ به کارتر نوشت: «کار شاه تمام است» و پارسونز در مورخ ۳۰ دی ۵۷ مینویسد: «بختیار در طنین شعارهای «مرگ بر شاه» و «خمینی رهبر» مردم گم شده است». وی جمهوری شدن ایران را اجتناب ناپذیر و تغییر حکومت را تنها راه بازگرداندن ثبات ارزیابی میکند. بر اساس اسناد ذکر شده، «ارزیابی سفیر بریتانیا یک هفته بعد، هفتم بهمن روی میز معاون کارتر بود»، همان روز که مطابق این سندها «آیت الله خمینی برای کنار زدن بختیار و تسلیم شدن ارتش، نامهای به کارتر مینویسد».
⬅️ قبل از آن بنابر یک سند مورخ دوم بهمن ۱۳۵۷ دولت کارتر از طریق «ژنرال هایزر» به امرای ارتش توصیه کرده بود که «ما معتقدیم بازگشت خمینی به نفس خود نباید، به اجرای گزینه کودتا منجر شود» و در ۲۸ دی بر اساس اسناد موجود به رهبر انقلاب اعلام کردند که «در سیاست آمریکا انعطاف وجود دارد و امرای ارتش هم که از ناشناختهها هراس دارند، نجات خود را بر دفاع از شاه و سلطنت ترجیح میدهند». یک روز قبل از خروج شاه از ایران نیز وزیر امور خارجه آمریکا به کاخ سفید میگوید: «بختیار نمیتواند، دولت ماندگاری تشکیل دهد» و از آن روز برای آغاز روند مذاکرات بین ارتش و انقلابیون تماسهای محرمانه با «نوفل لوشاتو» آغاز میشود.
⬅️ به طور کلی میتوان گفت، محاسبه نهایی نه کارتر؛ بلکه تیم کارتر این بود که برای حفظ منافع آمریکا و ممانعت از در غلطیدن ایران به اردوگاه شرق باید تلاش کنند، تودهایها و مارکسیستها نتوانند، پس از انقلاب، قدرت را در دست بگیرند، آنها یک «جمهوری اسلامی» را ترجیح میدادند؛ چرا که از نظر آنها جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت دینی خود، هرگز به شرق و کشورهای کمونیستی که در تضاد با دین و باورهای دینی هستند، متمایل نخواهد شد؛ لذا پس از گزارشهای سفیر آمریکا و سفیر بریتانیا و مصاحبههای رهبر انقلاب در «فرانسه» و ... بهترین راه حل را اتحاد ارتش سلطنتی با انقلابیون اسلامگرا و رهبرشان تشخیص می دهند و حاکم شدن ثبات و حفظ منافع آمریکا را منوط به استقرار یک جمهوری اسلامی متمایل به غرب میدانند و ارزیابی نهایی آنها مطابق آنچه سالیوان نوشت این بود: «
جمهوری اسلامی روابط دوستانهای با آمریکا خواهد داشت».
https://t.center/M_Hajihashemi_iran1