🔴 جنگ برای نفس خدا تا نفس آخر ملت
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 او بی مدد اطرافیان و حامیانش نمیتوانست، خود را نماینده خدا و حتی دم خدا بنامد که بر مردم کشورش جاری شده است. این الهیدانان اطرافش بودند که نطقهایش را برایش آماده میکردند و تردید حامیان را به باور فرا میخواندند که شک نکنید! «باور کنید که این جنگ را تا آخر میجنگیم». «قیصر ویلهلم» اگر این حلقه اطراف خود را نداشت، هرگز نمیتوانست تا این اندازه نظامیگری و جنگ جهانی اول را آغاز کند و ادامه دهد.
⬅️ اینان نه تنها نظامی گری را تقدیس می کردند که ادعا می کردند، «بدون نظامیگری آلمان، فرهنگ آلمان، مدتها پیش از کره زمین پاک شده بود» و بدون این جنگ طلبیها تمام کشور در معرض نابودی قرار می گیرد. خونریزی و کشتار، مقدس شده بود و در حالی که سنگرها از اجساد انباشته شده بود، کاری که به افرادی چون «هرمان کوهن» الهی دان بزرگ واگذار شده بود، «تنظیم عالمانه ترین، خونسردترین و رقت انگیزترین دفاع از تلاش آلمان برای جنگ بود»، گویی این صحنههای هولناک بخشی از مسیر مقدس بود!
⬅️ چه وحشتناک است، وقتی برخی چشم و گوششان بر روی واقعیتهای اطراف کور و کر است و آنچه میخواهند، میبینند و آنچه میطلبند، میشنوند. جایی که کفر را ایمان و ایمان را جرم میانگارند، ایمانی که مقابل کفر آنها میایستد، وقتی فریاد برمیآورند، «نه تنها قیصر و رایش را داریم و احساس میکنیم، بلکه نفس زنده خدا را نیز داریم». وقتی مجیز، مدح، قدسیت و تحمیق را با هم گره میزنند و مدعیاند که «آمیزهای از احترام و امید، مراقبت و ایمان، احساس قدرت مطلق خدا در میان ما جاری است». اینها سخنان «ارنست ترلچ» متأله آلمانی است که به جنون ویرانگر کشیده شده است و قیصر را خدا میانگارد.
⬅️ فقط شکستی تلخ و نابود کننده باید رخ میداد تا اینها را به خود آرد، بندگان خدایی خودساخته که گرچه همگی ظاهر ایمان را به تصویر میکشیدند؛ اما تجلی باطنی بتپرستی بودند. قیصر و رایش را خود تا خدایی برکشیدند و سپس بنده و مطیع او شدند و در این فرمانبری، تا آخر جنگیدند و ضمن دو جنگ ویرانگر جهانی و کشتارهای میلیونی انسانها، کشور و ناموسشان، جولانگه فاتحان و خاک تجزیه شدهشان غنیمت جنگی آنها شد،
جنگی برای نفس خدا تا نفس آخر یک ملت.
https://t.center/M_Hajihashemi_iran1