🔴 آیا مردم سوریه میتوانند حامیان این هیولای سفاک را ببخشند؟
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در حال مرور بعضی از بخشهای کتاب قدیمی «گروگانگیری در ایران و مذاکرات محرمانه تهران» از «پیر سالینجر» بودم، کتابی که در سال ۱۹۸۲ توسط «جعفر ثقة الاسلامی» در «پاریس» ترجمه شده است. چند سال پیش این کتاب را به طور کامل مطالعه کرده بودم و امشب دوباره به سراغ آن رفتم تا بخش هایی از کنشگری انقلابیون در «ایران» را در تقابل با کشوری که بر این باور بودند، سالها حامی حکومتی بوده که با آن مبارزه میکردند، یک بار دیگر مرور کنم.
⬅️ پس از اینکه خبر سفر «شاه» به «آمریکا» برای درمان به ایران میرسد، دانشجویان انقلابی به سفارت آمریکا حمله میکنند و اعضای سفارت را به گروگان میگیرند؛ و چهار شرط اولیه را برای آزادی آنها تعیین میکنند. این چهار شرط شامل این موارد بود: «۱- شاه به دولت ایران تحویل داده شود؛ ۲- ثروت شاه به ایران مسترد گردد؛ ۳- ایالات متحده آمریکا کلیه لطماتی که به ایران وارد کرده است، تایید و اعتراف کند؛ ۴- ایالات متحده آمریکا متعهد شود که دیگر در امور داخلی ایران مداخله نکند».
⬅️ اما بعدها این شروط، حقوقی تر شده و اعلام می شود، آمریکا در تمام اتهاماتی که در مورد اختناق و زجر و شکنجهها به ساواک وارد است، شریک است. باید پس از تشکیل پرونده بین المللی بدانها رسیدگی و آمریکا رسماً عذرخواهی کند و خسارت شرافتمندانهای پرداخت نماید. همچنین آزادی پولهای بلوکه شده ایران توسط آمریکا و تعیین تجاوزات اقتصادی آمریکا به امور اقتصادی ایران، توسط کمیسیون تحقیقی سازمان ملل، درخواست می شود.
⬅️ وقتی دبیرکل وقت سازمان ملل «کورت والدهایم» برای بررسی اوضاع حقوقی آسیب دیدگان وارد ایران میشود، به روایت سالینجر «ایرانیها که توسط «صادق قطبزاده» وزیر امور خارجه، رهبری و هدایت میشدند، آنچنان استقبال خشک و اهانت آمیزی از دبیرکل سازمان ملل به عمل آوردند که مشارالیه هرگز خاطره تلخ آن را فراموش نخواهد کرد». «صدها معلول و ناقص العضو را در برابر او عبور دادند، دبیرکل، یکه خورد و منقلب و متاثر شده بود و آنها نیز مرتباً چوبهای زیر بغل و اعضای مصنوعی بدن خود را به علامت اعتراض حرکت داده و به دادن شعارهایی به نفع آیت الله خمینی میپرداختند».
⬅️ «وقتی والدهایم با هلیکوپتر به محل گورستانی برای گذاردن دسته گلی بر روی قبرها به نشانه همدردی که میزان علاقه و دلبستگی او را به اثبات برساند، عزیمت کرد، در آنجا نیز دسته جاتی از زنان با چادرهای سیاه و تعدادی کفن پوش مشغول رژه بودند و به زبان انگلیسی و فریاد، شعار میدادند، مرگ بر «کارتر» مرگ بر شاه». صدها نفر نیز به آنجا آورده بودند که فریادکنان به طرف خودرویی که والدهایم را از هلیکوپتر به سوی قبرها میبرد، هجوم آوردند. «او بعدها در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت، بالاخره نتوانسته بود، بفهمد که نیروهای انتظامی ایران برای حفظ جان او یا حمله و تهدید او در آن محل حضور یافته بودند».
⬅️ پس از مرور دوباره این سطور از خودم پرسیدم، با توجه به آنچه که از زندان که نمیتوان گفت، شکنجهگاه و سیاهچال «صیدنایا» و ... خواندهایم و دیدهایم و با توجه به آمار ۵۰۰ هزار نفری که در مورد تلفات انسانی مخالفان «بشار اسد» وجود دارد، آیا مردم «سوریه» میتوانند، گروهها و کشورهای حامی بشار اسد، این هیولای سفاک را ببخشند؟ و به آسانی این زجر و زخم عمیق بر پیکره این ملت و از حافظه تاریخی آنها زدوده خواهد شد؟
⬅️ شکنجه به هر میزان، غیر انسانی و به شدت محکوم است؛ ولو در حد سیلی زدن به صورت متهم دست بسته به ویژه با جرم سیاسی؛ اما به عنوان یک پژوهشگر انقلاب ها که انقلابهای مختلف در جهان و همچنین در ایران را مطالعه و مقایسه کرده است، به لحاظ کمیت و کیفیت هول انگیزی آنچه این روزها تا اینجا در مورد جنایتهای رژیم اسد در سوریه میدانیم، مانند پرس کردن، سوزاندن و ذوب در اسید نمودن حتی اجساد به دلیل انبوه بالای آنها، قابل مقایسه با جنایتهای ساواک نیست، با این مقایسه چه کنشگری از مردم سوریه مورد انتظار است؟
https://t.center/M_Hajihashemi_iran1