🔴 آتش افروزی که از توحش دیکتاتورها برآید
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 هنوز چند ساعتی از شنیدن خبر خوشایند برقراری آتش بس و پایان ولو موقت نزاع خونین بین «لبنان» و «اسرائیل» نگذشته بود که خبرهای پیشروی سریع گروه «تحریر الشام» که در لیست گروههای تروریستی «ایالات متحده» نیز هست، به سوی مناطق تحت کنترل دولت «سوریه» و حامیانش، همه را حیرت زده و گیج کرد. گروهی سلفی با هم پیمانانش که گفته میشود، از حمایتهای لجستیکی «ترکیه» نیز برخوردار است.
⬅️ تحلیلها و دیدگاههای مختلفی از پشت پرده این رویداد، مورد حدس و گمانه زنی است؛ اما آنچه با قطعیت بیشتری میتوان گفت، این است که این گروهها از خلاء نیروهای «حزب الله» در سوریه و خلع سلاح مقرر آنها در بندهای توافق نامه آتش بس و همچنین، حضور به ظاهر کمرنگ شده «روسیهٔ» گرفتار در باتلاق جنگ «اوکراین» فرصت را برای بازپسگیری مهمترین شهر اقتصادی سوریه مناسب یافتند؛ اما اینکه آیا به واقع معاملهای پشت پرده بین ترکیه و روسیه، روسیه و اسرائیل، اسرائیل و ترکیه یا همه آنها و با بازیگران اروپایی و آمریکاییست، نیاز به زمان بیشتری دارد.
⬅️ آنچه که در بین اخبار سوریه به سهم خود، شوک خبری محسوب میشد، اعلام این موضع از سوی «زلنسکی» رئیس جمهور «اوکراین» بود که حاضر است، در ازای عضویت اوکراین در ناتو به واگذاری موقت تصرفات روسیه از خاک اوکراین تن در دهد! کسی که تنها شروع مذاکرات آتش بس را منوط به خروج کامل روسیه از مناطق تحت اشغالش در خاک اوکراین میدانست. به نظر میرسد، همه این وقایع به ورود «ترامپ» به کاخ سفید در ژانویه پیش رو مربوط است. «اردوغان» و زلنسکی هر دو حضور ترامپ را به نفع خود نیافته و به کنشگریها و مواضع این چنینی روی آوردهاند و این در حالیست که در خبرها آمده، نیروهای تحریر الشام از آموزشهای فنی توسط کارشناسان اوکراینی بهرهمند شدهاند.
⬅️ معادله چند مجهولی است؛ اما به نظر می رسد، مرور دوباره بحرانی که «پوتین» در آن گرفتار شده و تمام سعی خود را دارد که به زودی از آن خارج شود، به ما در درک بهتر این معادله کمک خواهد کرد. پوتین با رسالتی که برای خود در داخل و مختصاتی که از خود برای جهان تعریف و ترسیم کرده است، اکنون خویش را گرفتارتر از همیشه در سرزمین تزارها و استالینها یافته است. پوتین، «استالین» نیست؛ اما «فهرست کسانی که به خاطر نادیده گرفتن او با خشونت مردهاند؛ یعنی میلیاردرها، روزنامه نگاران و مخالفان سیاسی به طرز قابل توجهی فهرستی بلند بالاست».
⬅️ او تزار نیست؛ اما «امپراتور صفت ادعای تاریخی روسیه در مورد دریای سیاه و شرق مدیترانه را دوباره بر زبان جاری ساخت. هدف او از این کار، همواره ترساندن و اثرگذاری بر روی نخبگان جهان و وادار کردن آنان به پذیرش این دیکتاتور روس به عنوان یک بازیگر جهانی و تاریخی بوده است». او چونان «اردوغان در ترکیه، السیسی در مصر و هوگو چاوز در ونزوئلا» خود را به ملتش قهرمانی مینماید که فقط و فقط او تشخیص داده، سررشته مشکلات کشور کجاست و فقط او با تواناییهای منحصر به فرد خود قادر است، در مقابل شیطان خبیثی که عامل همه مشکلات است، بایستد و ناجی سرزمین باشد و شکوه را بدان بازگرداند.
⬅️ به این دسته از نخبگان سیاسی «دیکتاتورهای نفی» گفته میشود. «وجه مشترک همه آنها لفاظی درباره سرپیچی و بازسازی است» و خود را از یک سرکوبگر به قهرمانی یگانه، بدل می کنند که دارند از نظم جهانی سرپیچی میکنند تا نابرابریهای بسیاری را بازسازی کنند؛ اما این «دیکتاتور نفی» مانند پوتین تا ابد نمیتواند، همه مشکلات را به گردن دشمن بیندازد و چون انتظارات جامعه را در نسبت با خود بالا برده، حالا همه منتظرند، این قهرمان، تمام مشکلات اجتماعی و اقتصادی را یک تنه و در خلاء نهادهای کارآمد سرکوب شده، حل کند. اینجاست که همیشه سودای جاه طلبیهای فرامرزی، امپراتوری و امپریالیستی دارد تا همچنان خود را یک قهرمان ملی و تاریخی برای سرزمینش جا بزند.
⬅️ پوتین دقیقاً در این نقطه هم دچار بحران شده است، دیگر جنگ بیحاصلی که به راه انداخته و انواع مشکلات مازاد را بر بروکراسی فاسدش تحمیل کرده و او را در رویارویی با کشورهای توسعه یافته قرار داده، مشروعیتش را از دست داده است و نمیتواند روسها را متقاعد کند که در جبهههای این جنگ برزمند؛ از این روست که با بیچارگی و استیصال، هم پیمان کشوری چون کره شمالی میشود و تجهیزات و مزدوران رزم از آنجا وارد میکند. حالا پوتین میخواهد با کارت سوریه، اوکراین را با ترامپ معامله کند. از سویی به نظر میرسد به اردوغان چراغ سبز نشان میدهد تا اوضاع را در سوریه بحرانی کند و از سوی دیگر، حاضر نیست، این کارت بازی را تا آمدن ترامپ بسوزاند،
آتش افروزی که از توحش دیکتاتورها برمیآید.
https://t.center/M_Hajihashemi_iran1