🔴 نهادهای فاسد تحت قدرت حاکم
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در سالهای اخیر، برخی در مقابل هر انتقاد و اعتراضی نسبت به رابطه تقابلی پرهزینه با محور توسعه یافته لیبرال دموکراسی غرب، بر طبل رویکرد شرق محور خویش کوبیدهاند و رویای «چین» شدن را در سر پرورانده اند؛ اما آیا به واقع ما در این سال ها در حال چینی شدن بودیم و آیا چین تا کجا قادر است با مدل رشد اقتدارگرایانه خود ادامه دهد؟
⬅️ رشد اقتصادی چین در سالهای اخیر چشمگیر بوده و شهرهای چین، در روندی سریع، پس از دهه ۱۹۹۰ چهرهای کاملاً توسعه یافته به خود گرفته است. از طرفی همه چیز هنوز در انحصار طبقه محدود حاکم به نام «حزب» است که سیطره آن بر رسانهها به ویژه اینترنت که بستر رشد آگاهی جامعه محسوب میشود، بیمانند است. بخش عمده این سیطره، از طریق خودسانسوری اعمال میشود. دولت چین بدون تردید برای سانسور و سرکوب ابزاری گسترده به کار گرفته است. در این زمینه «میتوان به پلیس اینترنت اشاره کرد که گفته میشود، تعداد اعضای آن به میلیونها نفر میرسد»، لشکری سایبری و اجیر شده توسط ایدئولوژی سرکوبگر.
⬅️ خودسانسوری به حدی شدید است که هیچ رسانهای جرأت افشای فساد مالی اعضای ارشد حزب را ندارد؛ چون نمونه این افشاگری ها با پاسخ سختی مواجه شده است، آنچه که «جورج اوول» در آثارش به نمایش درآورده است. «وبلاگ نویسها در صورت انتقاد از سیاستهای حکومت، به زندانهای طولانی مدت محکوم میشوند و روزنامه نگارها به جرم لو دادن اسناد دولتی زندانی». این است، آنچه در چینی شدن، برخی رویای آن را حریصانه در ذهن میپرورانند، مدل اقتدار چینی که سخت شکننده مینماید.
⬅️ چرا شکننده؟ اقتدار چینی تنها نقطه قوتش، همان رشد اقتصادی است و بر شکوفایی اقتصادی استوار مانده است. بدون شک تداوم «این شکوفایی نیازمند جریان آزاد اطلاعات است»، آنچه که بدون آن «دیر یا زود این اقتصاد به تلاطم خواهد افتاد» و با امواج سهمگین این جریان آزاد اطلاعات نیز اقتدار چینی، چنان تندیسی چینی فرو خواهد شکست. رویا پردازانی که از مدل چینی، تنها اقتدار آن را دست یافتنی دیده و رشد اقتصادی را دور از ذهن، باید بدانند، «نخبگان چین، سوار اسبی چموش شدهاند و خود از این مسئله آگاه هستند. آینده هر بلایی بر سر این ساختار قدرت منسوخ بیاورد، این کشور نخواهد توانست، مثل «کره شمالی» یا «کوبا» راه فراری از دموکراسی در قرن بیست و یکم پیدا کند»؛ هرچند آن را به تاخیر بیندازد.
⬅️ از سالها پیش برخی از این نخبگان که دارای حق رأی در «حزب کمونیست» نیز هستند، خطرات پیش رو را تشخیص دادند و «در حال طرح اندیشه لزوم اصلاحات سیاسی» در گوشه و کنار هستند تا چین بتواند، این گذار و اصلاحات را با درد هرچه کمتری سپری کند؛ اما هنوز ترس بسیار زیادی از آزادی جریان اطلاعات دارند؛ زیرا ممکن است، قربانیهای زیادی از همین نخبگان طبقه حاکم بگیرد.
⬅️ برخی که مدل چینی رشد اقتدارگرایانه را پیشنهاد میدهند و آگاهتر مینمایند، بر «نظریه نوسازی» تاکید و استناد دارند، نظریهای که ادعا میکند، رشد اقتدارگرایانه در انتها به دموکراسی و تکثرگرایی سیاسی منجر میشود. حتی اگر به لحاظ نظری چنین ادعایی را بپذیریم، نمیتوان از این مدل، تنها اقتدار و سرکوبگری را برگزید و با سیاستهای تنش زای منطقهای و بین المللی، راههای تعامل با دنیا را که پیش نیاز هر میزان رشد اقتصادی پایدار است، مسدود کرد.
⬅️ چنین به نظر می رسد، مسئله اصلی این است که مدل چینی از آنجایی که تأمین کننده منافع اقتصادی و سیاسی طبقات مسلط، بلوکهای قدرت و باندهای مافیایی اقتصاد در کشورهایی است که خواهان طی مسیر توسعه هستند و خدشهای بر منافع آنها از هر حیث وارد نمیکند، بسیار اغواگر و مورد پسند طبع انحصار طلبانه و خودکامه آنهاست و به عنوان الگویی در کشورهای «آمریکای لاتین» و «آسیا» به شدت مورد رغبت است، آنچه که
نهادهای فاسد تحت قدرت حاکم را در فضای بسته اطلاعاتی، همچنان یکه تاز زد و بندهای پیچیده سیاسی - اقتصادی رها میکند.
https://t.center/M_Hajihashemi_iran1