پایگاه خبری کشکان

#یادداشت_روز
Channel
Logo of the Telegram channel پایگاه خبری کشکان
@KashkanewsPromote
5.29K
subscribers
32.2K
photos
7.29K
videos
19.7K
links
📝 اخبار و تحلیل وقایع لرستان ✔ صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی دوست‌محمدی ✔ اولین رسانه مجازی دارای مجوز از هیات نظارت بر مطبوعات در غرب و جنوب غرب لرستان ⁦✍️⁩ ارتباط با مدیرمسئول و سفارش تبلیغات: @Mahdi_Doustmohammadi
.
🟠 روزنامه اصولگرا از مرگ اصولگرایی خبر داد/ مردم در انتخابات اخیر، حلوایش را هم خوردند

روزنامه جوان نوشت:

🔸پزشکیان را رئیس‌جمهوری می‌دانیم که اگرچه به وضع موجود نقد کرد، اما این نقد را به زیور شعارهای ۵۷ و عدالتجویی دینی آمیخت و اکنون فرصت آن است که نشان دهد این آراستگی را به مصلحت مردم نه به خوشایند آنان پیش گرفته است.

🔸به او توصیه می‌کنیم فارغ از هیاهوی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی و فارغ از طمع‌کنندگان به قدرت که قطعاً در روزهای آینده به او هجوم خواهند آورد، به تدوین مسائل فوری کشور اهتمام کند و همان پربسامدترین وعده‌های خود یعنی عدالت‌خواهی و رفع تبعیض را که رهبری معظم نیز تلاش‌های نظام را در همین فقره عدالت ناکافی نامیدند، دنبال کند.

🔸توصیه می‌کنیم دولت مردم باشد و برای دولت‌مردم‌بودن، باید که دولت پزشکیان باشد. اکنون اصلاح‌طلبی و اصولگرایی عرفی مرده است و مردم با مشارکت خود در این انتخابات حلوای آن را خوردند و رئیس‌جمهور باید نظام عقلی «اصولی‌بودن» را جایگزین این دو جریان زائد کند و در دولت خود به احیای آن همت گمارد.

#یادداشت_روز


#پایگاه_خبری_کشکان
#رسانه_رسمی_مستقل_مردمی
#اخبار_دقیق_موثق_لحظه‌ای

🌐 Kashkan.ir

#کانال_تلگرام

🆔 @kashkanews

#اینستاگرام

🆔 instagram.com/kashkanews

#ایتا

🆔 eitaa.com/kashkanews
🔴💥ثمره هر درختی محصول آنست

#یادداشت_روز
#کانال_خبری_کشکان
#فرج‌اله_مومنی

کوهدشت امروز که در لیست قرمز بنگاه‌های اقتصادی قرار گرفته محصول ناکارآمدی و بی‌توجهی همه مسولان و دست اندرکاران امور از گذشته تا حال از اصلاح‌طلب تا محافظه کار و... است و هر شخص منصفی باید بپذیرد به فراخور جایگاه و مسولیتی که داشته و دارد در برابر مردمانش مسول و پاسخگو باشد. من به نوبه خود و به سهم مدیریت‌ام در بی‌توجهی به استعدادها و ظرفیت‌های انسانی و فرهنگی شهر پر از انسان‌های بالفطره پاک‌ام که بعضا بدلیل مناسبات فقر و فساد لجام گسیخته بعنوان قربانیان مناسبات غیرپاسخگویانه به سمت آسیب‌های اجتماعی سوق داده شده اند؛عذرخواهی میکنم.

عذرخواهی میکنم از جوانانی که در گوشه زندان‌های کشور پهناورم هستند و در هیچ کجای سیاست ما سیاست ورزان حضور ندارند و عذرخواهی میکنم از کسانی که احیانا در نوبت‌های بعدی بعنوان قربانیان آسیب‌های شهرم و معلول جدل‌های بی‌حاصل قدرت‌طلبان در پشت میله‌های زندان خواهند بود؛
عذرخواهی‌ام بخاطر این است که چرا حمیت و اهتمام لازم برای بالفعل نمودن استعداد و توانمندی مردمان زادگاهم در اولویت مناقشات و جدل‌های سیاسی‌مان نبوده است و نیست، من می‌خواهم بی‌رحمانه خودم را در ردیف همه قدرت طلبان منفعت‌گرا قرار بدهم که دردشان مردم نیست و استثنا قایل نشوم که بهترین داور بعد از «حضرت حق» مردمان شهر مظلوم ام اند که در همه ادوار اسیر کسانی بودند که کمترین پیوندی با چاره‌گشایی از «درد کوهدشت» داشتند.
در جوامع پاسخگو شیوه‌های نقد و اعتراض متناسب با فرهنگ ‌و تاریخ و ارزشهای تجربه شده بشری ابراز می شود؛ آسان‌ترین شیوه وانهادن تقصیر بر عهده دیگریست و این خود پاک کردن صورت مساله است؛ دیگران همه تقصیر را بر غیر نهادند اما واقعیت و حقیقت دیگرگونه است، واقعیت کوهدشت برغم پتانسیل بالای علمی اجتماعی هنری و سیاسی مکتوم و آنچه چهره کوهدشت و کوهدشتی را در ذهنیت پایتخت‌نشینان به تصویر می‌کشد همین نسخه‌های غیرمسولانه دستوری است که می‌خواهند مهر اثبات مجرمیت بر هر معامله و هر تعامل اقتصادی و معیشتی شناسنامه و تصدیق کوهدشت بزنند.
چاره این درد نه محکوم کردن دیگری و وانهادن مسولیت از خود در هر جایگاه، بلکه پذیرش شجاعانه مسامحه کاری‌اشان در خصوص توجه به عوامل پدید آورنده چنین ذهنیت‌ها و مکتوباتی باشد؛
کاش کوهدشتی نبودم که چنان در برابر مردم زادگاهم احساس شرمندگی و شرمگینی داشته باشم چرا که خروجی منازعات سیاسی و اجتماعی‌امان به بهبود و کاستن از رنج و مرارت مردم شهر مظلوم‌ام نیانجامیده؛ هر کسی می‌تواند و حق دارد خوانشی متناسب با هدف گذاری خود از این مشقت و جان به لب رسیدگی مردمان داشته باشد، من روایت‌ام را از چهار دهه مدیریت بر سیاستگذاری های شهرم با محوریت مسامحه کاری خودم با شما در میان گذاشتم،

امید که طی طریق آتیه سرنوشت شهرم بر مدار حل و چاره چویی عوامل زمینه‌ساز چنین شرایط اسفباری باشد و ریل گذاری‌ها بر کاستن از هر آنچه چهره همشهریان مدنی بالطبع ام را مکدر ساخته سیاستگذاری شود چرا که در غیر این حال کمترین اقدام انسانی را در مواجهه با «درد نهادی شده»
شهرمان کوهدشت خواهیم داشت.
خدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشي و ما رستگار

#فرج‌اله_مومنی

@kashkanews
🔴💥 سرنای بیداری


#یادداشت_روز

#علی‌اصغر_اسفندیارپور

خشك سيمي، خشك چوبي، خشك پوست
از كجا مي آيد اين آواز دوست!!!

بشنويد اي دوستان اين داستان:
ايام كودكي در همسايگي مان (روستاي اشتره گل گل درکوهدشت لرستان) چهره اي که خَلقا و خُلقا جذاب بود، مرا خيلي بخود مشغول مي كرد.
بقول دوستان ، او علاوه بر هنروري در برخورد اجتماعی جنتلمن و با ادب و اخلاق و شريك واقعي سور و سوك مردم بود.
معمولا او را در محافل شادي و سورها مي ديدم. با ساز زيبايش مي نواخت و جمعيت را به وجد مي آورد، من هم بر اساس "فطرت شادي طلبم" او را دوست داشتم:

مرا عهديست با شادي كه شادي آن من باشد
مرا قولیست با جانان كه جانان جان من باشد.
با اینکه از آن دوران ، زمانها می گذشت و از آن دیار نقل مكان كرده بودم، هرگز آن چهره جذاب و صداي دلنواز "سازش" در نظرم خاموش نمي شد.
کاش در آغاز سلوك و مطالعات مذهبي ام خداوند توفيق همسفري و همراهي سالكي عارف ، عاشقی واصل و حکیمی خندان نصيبم می كرد، تا آثار صنع خداونديش را با طراوت و شادابي خاص خود تماشا مي كردم:

در دلت چیست عجب که چو شکر می خندی
دوش شب با کی بدی که چو سحر می خندی
همچو گل ناف تو بر خنده بريده است خدا
ليك امروز مها نوع دگر می خندي

اعتراف می کنم در برهه ای از عمر با توجه به سلوک دینی و نوع قرائتی که از مذهب داشتم، هنرهای زیبا و هنرمندان آفریدگاری همچون میرعباس برایم رنگ باخته بودند. هر چند ضمیر باطنی ام همچنان اجازه طرد قهرآمیز آن زیبائی ها را نمی داد.
متاسفانه در ابتداي پيروزي انقلاب بر بزرگان هنر و هنرمندي روزهای سختی می گذشت،تا جايي كه در كوي و برزن و حتي در خانه شخصي خود احساس امنيت نداشته و اسباب و وسايل موسيقي شان بعنوان آلات لهو و لعب يا بايد مصادره و يا امحاء و يا در مخفيگاه پنهان می کردند.
يكی از اهالي همان روستا از زبان مرحوم ميرعباس نقل مي كرد كه بعضي اوقات از خاموشي شب استفاده كرده، در پستوي منزلمان و به دور از چشم داروغه و متحجرین تنگ نظر براي خود مي نواختيم و دوست داشتيم هنري را که آفریده بودیم ار مخفیگاه دل به منصه ظهور بگذاریم ؛
گنج مخفي بد ز پری چاك كرد
خاك را تابان تر از افلاك كرد
نقل داستاني كه ذيلا مي آيد، تقریبا نقد حال همه ما مذهبي هاست.
خداي بر ما ببخشايد.
سخت كویري بوديم و خشك، متدین بودیم و تهی از عشق. الحق که:
هرکه در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت های ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما

و اما داستان:
دوستي تعريف مي كرد: "از خيابان عبور مي كردم رفيق قديمي و مهربانم را در کنار دیواری ايستاده و منتظر يافتم، از چهره اش نمايان بود كه در هاله اي از غم فرو رفته .. سلام كردم و حالش را پرسيدم .
به چه انتظاری؟! شما را غمگین می بینم؟!
-- در انتظار کودک خرد سالم هستم تا کلاس موسیقی اش تعطیل شود او را با خود ببرم.
در ضمن خاطره ای تلخ برایم تداعی شد که سخت مرا می آزارد؛
در ابتداي پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به نوع نگاه و نوع تفكر خاصي كه داشتم به كودكي برخورد كردم كه دست در دست مادر، دستگاه گيتاري را با خود حمل مي كرد. احساس تكليف كرده بر خود واجب شرعي دانستم، بايد قيام كنم و منكري را از ميان برداشته و نابود كنم!!!
دستگاه گيتار را به تصرف خود در آوردم، هرچه كودك گريه مي كرد تكليف شرعي از من ساقط نمي شد. مادرش با عجز و لابه مي گفت اقا، بچه ام گيتارش را خيلي دوست دارد اگر آن را پس ندهي دق مرگ مي شود.
فايده اي نبخشيد چون بايد حدود الهي را جاري مي كردم و انگار بر من وحي نازل شده بود!!!
گيتار را جلو چشمان ظريف و نگران مادر وكودك معصومش متلاشي كردم. امروز كه خود، كودكم در كلاس موسقي است آن خاطره تلخ برايم تداعي شد:
يا رب آن زاهد خود بين كه بجز عيب نديد
دود آهيش در آيينه ادراك انداز
باز هم تکرار کنم؛ "خدای بر ما ببخشاید"
چه زیبا و چه دردناکانه فرمود مولایم علی(ع):
"دین داران جاهل کمرم را شکستند"
در پایان سخنی دارم با صاحبان قلم و فرهیختگان علم و ادب دیارم کوهدشت؛
شما عزیزان در عرصه علم و هنر در بستر زمان سرآمد و فرهیخته اید.
نه ساز میرعباس کم از ساز شامیرزاست
، نه شعر امیر پور و شعرای معاصرمان کم ازشعر شهریار ونه قلم و هنر جوانان خوش فکرمان کم از دیگران.
مانا باشید.

#کانال_خبری_کشکان

@kashkanews
🔴💥 کاش #اسماعیل_قربانی_مردم می‌شد نه #ملت_قربانی_اسماعیل

#یادداشت_روز
📻 #پایگاه_خبری_کشکان
#مظفر_امیدی فعال سیاسی فرهنگی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

جناب حاج اسماعیل دوستی!

با سلام و ارادت
مدت‌هاست که می‌خواهیم مرقومه‌ای به حضرتعالی بنگاریم اما دوست داشتن و احترام خاص نسبت به جنابعالی و یا صادقانه بگویم که ملاحظاتی به ذهن خطور می‌کند و مانع از بیان واقعیت و حقیقت می‌شود اینک این بار ناچارم و باز باید صادقانه بگویم :"شما را دوست می دارم اما حقیقت را بیشتر" بی‌شک خدمات شما به مردم کوهدشت و یا استخدام جوانان این مرز و بوم در اقصی نقاط کشور و در حد وسع و توان جنابعالی قابل کتمان و اغماض نیست و ناسپاسی است اگر شما را با دیگرانی که تنها حلقه انحصار خود را شکل دادند قیاس کنیم و این نوعی اجحاف در حق شما و بدور از داشتن وجدانی بیدار و انصاف و عدالت است.
جناب حاج اسماعیل دوستی !
سطح اختلافات و عمق انتقام‌گیری‌های شما و رقبای‌تان را و نیز نیات و اهداف دو گروه در این مبارزه و دوئل نه برای تقرب الهی بوده و نه برای خدمت به خلق خداست، بلکه در راستای زورآزمایی محلی و نوعی مبارزه و جدال در بخشی از حوزه‌ی دارالغرور است.
از باز کردن زخم عمیق و دمل چرکین افتراق و انشقاق، مخاصمه، انتقام گیری، قربانی کردن مردم، جوانان، زنان و مردان و کودکان این دیار می گذریم؛ زیرا تنها موجب حزن و اندوه و مکدر شدن خاطر #انسان‌های_آزاده می‌گردد و هرگز منفعتی را به همراه نخواهد داشت.
جناب دوستی !
برادر بزرگوارم
براستی که مردم کوهدشت قدردان شما بودند و در برابر خدمات حضرتعالی، همواره با ابراز محبت‌هایشان متقابلا پاسخ عاشقانه خود را می‌دادند اما پس از انتخابات شبهه انگیز و موضع‌گیری غیر حزبی و اندیشه‌ای شما به یکباره ستون‌های اعتماد و اعتبار ساکنان این دیار به حضرتعالی فروریخت و قلوب سرشار از محبت مردم نسبت به خود را تبدیل به کینه و نفرت کردید و این تاوان گناه شما در خطای محرز و آشکار انتخاب مردی از مخالفین اندیشه‌ی سیاسی‌تان بود و بحق باید گفت که در برابر مردم ناسپاسی فرمودید و درعین داشتن هوش سیاسی فوق‌العاده بزرگترین اشتباه تاریخ دوران فعالیت‌های فکری و عملی را در کارنامه خود رقم زدید، کاش به رسم پیامبر آئین یکتا پرستی، اگر قرار بر قربانی شدن بود اسماعیل قربانی مردم می‌شد نه مردم قربانی اسماعیل و آئین تمامیت‌خواهی و انحصار طلبی می‌شدند! کاش همچون ابراهیم از امتحان الهی موفق و سربلند فارغ می‌شدید نه اینکه تابع بت نفس، بت غرور، بت انتقام قرار می گرفتید.
جناب حاج اسماعیل دوستی !
اکنون که تمام توان خویش را صرف ساختن نماینده‌ای کردید که هرگز نمی‌تواند اندیشه خردادیان و مردانی از این نحله فکری را بپذیرد در برابر تاخت و تازهایش به مدیران شهرستان و مرکز استان نیز حق مداخله را برای خویش قائل باشید و نگذارید که مرکز استان را به بیراهه کشانند و یا متاسفانه باید گفت این تصور وجود دارد که پشت اینگونه اقدامات قلع و قمع تمامیت خواهانه حضرتعالی حضور دارید.
جناب مهندس دوستی!
بنظر شما درد یک نماینده از عزل و نصب در آموزش و پرورش به چه معناست؟ آیا آقایان از ماهیت و چیستی و مبانی و فلسفه تعلیم و تربیت اندک دانشی دارند؟ آیا جناب عادل النماینده می‌دانند که دغدغه‌های معلمین دردمند و مستمند چیست؟ آیا ایشان سطح تفاوت کیفی و کمی آموزش در تهران و طرهان را متوجه می‌شوند؟ بعید می‌دانم که ایشان هرگز الفبای تعلیم و تربیت را بدانند و حق کودکان مناطق دور افتاده طرهان را در ذهن و افکارشان ملاحظه نمایند؛ آنچه که موجب نگرانی زود هنگام، فشار و روان تنیدگی و یا فوبیای شیفتگان قدرت نه تشنگان خدمت می‌شود ترس و دلهره از شکست در آینده می‌باشد و لاغیر وگرنه جایی برای تاختن به وزیران نیست و من به شما و دیگر عزیزان ذکر این نکته را یادآور می شوم: "معلم کشتن بی‌معناست " زیرا در این مکتب پهناور آفاق گذر
زندگی هیچ الفبایی بسته با هستی یک معلم نیست.
جناب حاج اسماعیل دوستی!
باز هم متذکر می‌شوم، نگذارید بیشتر از این فرزندان دیار محروم کوهدشت قربانی انتقام و نافرمانی از شماها و سایر انحصارطلبان و تمامیت خواهان شوند.
چگونه می‌پذیرید مدیرکل بهزیستی را صرفا بخاطر عدم تبعیت از شماها کنار بزنید؛ اگر عدول از قانون و یا دخل و تصرفی در اموال دولتی داشته و یا اختلاسی به سبک دیگران دارند صاحبان قدرت و ناظران حق دارند که هر روز تا پشت درب اتاق وزیر کار و ریاست سازمان پیش روند؛ اما به جرم مخالفت با شماها و استقلال رای ، شرط انصاف نیست که قربانی شوند.
بیش از این خاطر مبارکتان را مکدر نمی‌کنم و درشتی معلمی، رسالت محور و آزادیخواه را عفو بفرمائید و تنها توصیه می‌کنم که همگی باید به دامان مردم برگردیم زیرا هر آنچه داریم از این مردم و مستضعفان است.

#مظفر_امیدی فعال سیاسی فرهنگی

🆔 @kashkanews
🔴💥 #یادداشت_روز


#مظفر_امیدی

🔍 نمایندگان ملت یا سلفی گیران بهارستان!

بسم الله الرحمن ارحیم

نمایندگان ملت یا سلفی گیران بهارستان !

با سلام و تحیات:
با تاملی و مروری بر تاریخ و وقایع سرزمین پدری‌مان خواهیم دید که نیاکان ما همواره یا مورد تاخت و تاز، تازیان، چنگیزیان و تیموریان بوده و یا مقهور خشم و غضب طبیعت و بلایای طبیعی؛ اما و براستی که این کهن دیار و مردمان نجیب و اصیل آریایی‌اش هرگز تسلیم نشده‌اند و دست در دستان آسمانی پر از مهر خویش دوباره شروع به ساختن و آباد کردن میهن شان کردند،
و اما اینک این روزها ساکنان و مرزبانان همیشه بیدار زاگرس‌نشین مورد خشم زمین و طبیعت قرار گرفته‌اند و ما شاهد رستاخیز بزرگ همه‌ی ملت بودیم که به یاری هم وطنانشان شتافتند تا انسان و انسانیت را نجات دهند و اینگونه بود که دنیای مدرن و پسا مدرن و نیز مکتب های مدعی انسان گرایی، مات و مبهوت ایده‌های نوع دوستی و انسان دوستی ملت ایران شدند و نیز دیدیم که امیران و سرداران ارتش تا سربازان وطن پرست همگی از ساعات اولیه با دستانی خالی امدند و حاضر شدند و سپس سیل خروشان ملت ایران با حضور تمامی اقشار و طبقات اعم از ورزشکاران ، هنرمندان ، بازاریان ، اصناف ،کارکنان و کارمندان دولت گرفته تا نیروهای هلال‌احمر ، نهادها و انجمن‌های بشر دوستانه و نیز سگان زنده یاب که باید گفت حضورشان در امداد و پیدا کردن کودکان و زندگان زیر آوار موثر افتاد.
نمایندگان محترم!
کاش یک لحظه خود و خانواده خویش را نه در سعادت آباد و بهارستان بلکه در مسکن مهر سرپل ذهاب ،تصور می کردید و بس؛ افسوس و هزارن افسوس که هرچه گشتیم خبری از شما آقایان را در لابه‌لای روزنامه‌ها، عکاسان خبری، دوربین‌ها و نیز فضای غول آسای مجازی، کسب کنیم متاسفانه موفق نشدیم و تنها پس از مراسم شب هفتم درگذشتگان این حادثه، به رسم مشترک کاندیداتوری همه شماها، رئیس الوکلا جناب لاریجانی ظاهرا گذرا دیداری داشتند و سپس غیب گشتند.
نمایندگان سلفی بگیر!
کاش نطق‌های پیش از دستور را در مسکن مهر سرپل ذهاب ایراد می‌فرمودید اما افسوس که اینگونه نشد و ماهرچه گشتیم خبری از بیانیه های شما نبود ،قدوم مبارکتان رادر این دیار زخم خورده متوجه نشدیم! کاش می‌آمدید و سلفی رنج و درد را نیز می‌گرفتید که قطعا روزگاری بکارتان می‌آمد ،کاش می‌رفتید و می‌دیدید که سوگند خوردن در مجلس و ناظر بودن بر امور اجرایی، چه وظیفه سنگینی و خطیری است، کاش در واگذاری پروژه‌ها و اجرای طرح‌های کلان ملی همچون [مسکن مهر]، اندک تاملی می‌کردید که آیا سرنوشت ساکنان آن که عموما مردمان مظلوم و طبقات فقیرنشین جامعه هستند، در چنین مواقعی چه خواهد شد! کاش کسانی که در کمیسیون عمران مجلس و در زمان دولت پاکدستان مسئول بودند امروز اظهار نظری می کردند! کاش رئیس کمیسیون قضایی مجلس از طرح شکایت این کمیسیون از مجریان سخن می‌گفت و کاش رئیس کمیسیون امنیت نیزنگاهی به امنیت مردم در درون خانه‌هایشان هم می‌داشت!
نمایندگان محترم سلفی‌گیر!
کاش پیام شفاف ملت ایران را درک کنید ،کاش درک کنید که زلزله بی اعتمادی مردم نسبت به شما ،قطعا با مقیاسی فراتر از 8 ریشتر گریبان‌تان را در انتخابات دور بعد خواهد گرفت، کاش همچون مقام معظم رهبری یک شبانه روز را در چادرهای غم دیدگان هم وطن مان سپری می کردید! کاش بجای سلفی گرفتن با مدیران منصوبی خود در ادارات با کودکان محروم از پدر و مادر عکس می گرفتید! کاش بجای تاختن بر بخش‌هایی از دولت و مدیران منصوبی کنونی، هیات تحقیق و تفحص از عملکرد مدیران گذشته مسکن مهر را شکل می دادید که امروز بازار مسکن و ساکنان آن حال و روز خوشی ندارد !به عنوان یک شهروند لرستانی از نمایندگان استان خودشکوه دارم که این روزها کجائید و چرا در میان این همه آه و ناله و فغان شیرزنان و مردان و کودکان زخم خورده زاگرس ،رد پایی از شما وکلای ...... . وجود ندارد.

هم درد زاگرسیان: #مظفر_امیدی

رونوشت: #الهیار_ملکشاهی ؛رئیس کمیسیون قضایی مجلس، نماینده محترم شهرستان رومشگان و بخش‌های الحاقی
جناب #محمدرضا_ملکشاهی‌راد ،نایب رئیس کمیسیون عمران و نماینده شهرستان خرم اباد
#علاالدین_بروجردی ،رئیس کمیسیون امنیت و...
جناب #کاظمی نماینده محترم مردم پلدختر و فعال در حوزه انتصابات ادارات
#سایر_نمایندگان کشور


@kashkanews