ایوان پوتاپنکوف دربارهی خود و جامعه شوروی [۲از۲][ ادامهی قبل...]
اما من تنها در آغاز این قرن توانستم خودم را بهطور کامل وقف تجزیه و تحلیل اقتصاد شوروی کنم. برای انجام این کار، من باید به روششناسی تحلیل مارکس از سرمایهداری در سرمایهداری عمیقتر میرفتم، فلسفه را از منظر سکالش(Dialectic) مرور میکردم و تنها پس از آن به تحلیل مستقیم اقتصاد شوروی پرداختم. تحقیق در مورد اقتصاد شوروی من را به نتایج زیر رساند:
۱. اساس اقتصاد شوروی سازماندهی برنامهریزیشده تولید اجتماعی بهعنوان یک کل است. در نتیجه، دیگر کالای فردی نیست که باید اول در نظر گرفته شود بلکه کل محصول اجتماعی که در تولید اجتماعی ایجاد میشود تحلیل میشود.
۲. بهدلیل حفظ شکل کالایی محصولات کار، محصول اجتماعی به دو صورت ظاهر میشود. مجموعهای از کالاهایی که بهعنوان ارزش مصرف کل در نظر گرفته میشود. و همچنین مقدار معینی پول است که ارزش کل این کالاها در ان گفته میشود. روش محاسبهی ارزش کل کالاها ممکن است متفاوت باشد، اما در اقتصاد شوروی روش حسابداری برای ارزش ناخالص کل تولید غالب بود.
۳. سازمان برنامهریزیشده دارای دو مرحله است. مرحله اول فرآیند توسعه برنامهها و دومی وند اجرای طرحها است. بههمیندلیل، دو نوع محصول اجتماعی وجود دارد: برنامهریزیای که در نتیجه توسعه طرحهای تولید شده که در واقع در فرآیند اجرای طرح ایجاد میشود. هر دو نوع محصول اجتماعی به یک دوره برنامهریزی اشاره دارد. اولی هدف، دومی نتیجه رسیدن به هدف. از آنجایی که هر دوی این انواع در جامعه شکل پولی دارند، میتوان با مقایسه ارزش کل محصولات اجتماعی برنامهریزیشده و تولیدشده، درستی برنامهها را ارزیابی کرد. ظهور ارقام کنترلی شکل طرحی شد که نام آن طرح کالاست، جایی که برنامهریزی و تولید کالا نقطهی اتکای خود را پیدا کرد.
اتحاد جماهیر شوروی شیوهی تولید جدیدی را ایجاد کرد که ناگزیر با شیوه تولید سرمایهداری قدیمی در تضاد بود. نرخ رشد بهدلیل حفظ شکل کالایی محصولات کار، معیار نتایج مبارزه شد. نرخ رشد بالاتر بهعنوان نقطه قوت ما در نظر گرفته شد. و از آنجایی که نرخ رشد یک افزایش ثابت سالانه در تولید کل است، تولید کل تولید به لحاظ پولی به هدف تبدیل شد. برنامهها بر اساس حجم تولید کل خروجی ارزیابی شدند.
مقالات منتشرشده دربارهی تحليل طرح كالا نشان دادهاست كه خود طرح حاوی تمامی تناقضات اقتصاد شوروی است و بررسي تاريخ شوروی از زاويه، تحليل منطقی آشكار شده را تاييد كرده.
به همهی اینها فقط میتوانم اضافه کنم که ارائه نتایج تجزیه و تحلیل نظام اقتصادی شوروی در چارچوبی منطقی، مستلزم تحقیق فراوان در مورد مواردی تاریخی است. این موارد تصویر کاملی از آنچه که در جریان بود بهدست میداد، و تنها در پایان مطالعه از منابعی استفاده کردم که در سالهای اخیر باز و در دسترس عموم قرار گرفتهاند، زیرا طبقهبندی نشدهاند.
با توجه به این واقعیت که گذشته شوروی کل جنبش اشتراکگرایی را مانند سنگ سنگینی در هم کوبیده است، مقالات من نسخهی ساده شدهای از تحقیقی کامل را ارائه میدهد، اگرچه در آن.جا سعی میکنم تمام منطق اساسی اقتصاد شوروی را توضیح دهم.
#Ivan_Potapenkov