«اریش ماریا رمارک» در تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۸۹۸ در آلمان
به دنیا آمد. خانوادۀ او مذهبی و کاتولیک بودند. اریش ماریا رمارک هرگز نتوانست ارتباطی صمیمی با پدرش شکل بدهد و رابطۀ آنها فرازونشیبهای فراوانی داشت. اما ارتباط او با مادرش بسیار گرم و صمیمی بود.
در زمان جنگ جهانی اول، اریش ماریا رمارک که هجده سال داشت برای خدمتِ اجباری
به ارتش پیوست و تا سال ۱۹۱۷ که دچار جراحات شدیدی شد و برای درمان
به آلمان بازگشت، در ارتش بود. پس از جنگ، اریش ماریا رمارک
بهعنوان معلم ابتدایی مشغول
به تدریس شد. او در سالهای پس از تدریس، مشاغل مختلفی از جمله کتابداری، تجارت، روزنامهنگاری و ویراستاری را تجربه کرد. اولین شغل او در مقام نویسنده، نویسندگیِ فنی در شرکت لاستیک «کانتیننتال» بود.
پس از این تجربۀ نویسندگی، دریافت که
به نوشتن علاقه دارد. هرچند او از ۱۶سالگی
بهعنوان تفریح مینوشت و بعدها نیز مجموعهای از اشعار و نوشتههای آن زمان را منتشر کرد. شرکت لاستیکسازی کانتیننتال این فرصت را
به اریش ماریا رمارک داد تا برای یک سریال مصور فیلمنامه بنویسد و آن را در مجلۀ رسمی این شرکت چاپ کند.
پس از جنگ، تجربیات دردناک اریش ماریا رمارک با فوت مادرش همزمان شد و این همزمانی، فشار روحی شدیدی برای رمارک
به همراه داشت. اریش ماریا رمارک نام میانی خود، یعنی «ماریا»، را
به نشانۀ احترام از نام مادرش برای خود
بهعنوان نویسنده انتخاب کرد.
اصلیترین کتاب اریش ماریا رمارک را میتوان اولین کتابش «
در جبهۀ غرب خبری نیست» دانست. این کتاب در سال ۱۹۲۷ منتشر شد و نام اریش ماریا رمارک را
بهعنوان یک نویسندۀ ضدجنگ بر سر زبانها انداخت. هرچند او در ابتدا نتوانست ناشری برای این کتاب پیدا کند، این کتاب پس از انتشار
به اثری برجسته در ادبیات قرن بیستم تبدیل شد و فروشی بینالمللی داشت.
اریش ماریا رمارک در طول سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۹ تلاش کرد خانهای در سوئیس برای خود بسازد و حتی اگر شده
بهصورت موقت در آن زندگی کند، اما در همین زمان بود که رژیم نازی کتابهای او را در آلمان توقیف و تابعیت او را در این کشور لغوشده اعلام کرد. رمارک ناچار
به آمریکا رفت و در طول جنگ جهانی دوم آنجا زندگی کرد.
سرانجام، اریش ماریا رمارک در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۰ بر اثر سکتۀ قلبی در ۷۲سالگی درگذشت و پیکر او در سوئیس
به خاک سپرده شد.
در جبههٔ غرب خبری نیست
به ۵۵ زبان ترجمه شده و مشهورترین رمان ضد جنگ در سراسر جهان است. در سال ۱۹۳۰ از روی این کتاب فیلمی
به کارگردانیِ «لوئیس مایلستون» ساخته شد، که در آن سال چند جایزۀ اسکار را
به خود اختصاص داد. این فیلم اولین فیلم ناطق و غیر موزیکال بود که برندۀ جایزه اسکار بهترین فیلم شد.
در سال ۱۹۷۹ نیز فیلمی تلویزیونی
به کارگردانیِ «دلبرت من» از روی این رمان ساخته شد.
همچنین در سال ۲۰۲۲ فیلم سینمایی دیگری از روی این رمان با همین نام
به کارگردانیِ «ادوارد برگر» منتشر شد.
در گروه
#خطبهخط_باهم میخواهیم این رمان را بخوانیم و دربارهاش حرف بزنیم. شما هم اگر علاقمند
به دریافتِ پیدیاف رایگان، و مطالعۀ آن هستید، میتوانید از طریق این آدرس در گروه عضو شوید:
@Fiction_11