دربارهی شعر (3):
در جمهوری، که از آثار دوران میانی افلاطون است، بحث مهم میمسیس، محاکات یا تقلید مطرح می شود. در بحث محاکات این عنوان میگردد که
عالم مثالی وجود دارد که
مثال اعلای هر چیز در آن است. بعد
عالم ماده هست که روگرفت و تقلیدی از آن
عالمِ
مثال است و در ادامه، هنر، تقلیدی از
عالم ِماده که روگرفتی از
عالم مثال بود، میباشد. در نتیجه، هنر، در اینجا، روگرفتِ روگرفت است که نزد افلاطون ارزش چندانی ندارد.
در نهایت، افلاطون در جمهوری قواعد مشخص و سرسختانه ای را برای شعر قرار میدهد و تنها اشعاری که با این قواعد هماهنگ باشند را برای انتشار در پلیس یا شهر، مجاز میداند. وی اشاره می کند که بچه ها چون در سن تمییز عقلانی نیستند باید در محتوای هنر، اعم از شعر و موسیقی و داستان و نقاشی و مجسمه سازی و... دقت کافی شود. وی با تأکید، طرفدار سانسور است و حتی بحث از آلات مشترکه و مختصه موسیقی میکند.
در واقع افلاطون میگوید آغاز هر کار مهمترین قسمت آن کار است و در تربیتِ جوانان، آغاز این تربیت بسیار مهم و تاثیرگذار است.
وی میخواهد جامعه ای عادلانه و قانونمند بسازد و در درجه اول هدفش سیاسی- تربیتی است.
#افلاطون#شعر#جمهوری#میمسیس#عالم_مثال@Fdparizi